سالروز ورود آزادگان
امروزسالروز ورود آزادگان به میهن است ورود شیرمردان ودلیران کسانی که به ندای ولایت لبیک گفتند وجانشان را درطَبَق اخلاص نهادند وبه جنگ متعرضان به میهن رفتند امروز چشم های منتظر مادرانی به دیدت فرزندانشان روشن شد ودشمن خبیث چیزی جز خواری وشکست نصیبش نشد… بیشتر »
1 نظر
ازدواج ماه وخورشید
#به_قلم_خودم خواستگارهای فاطمه (سلام الله علیها)یکی پس ازدیگری دررفت وآمدند،یوی ازیکی پولدارتر ودارای مقام وملک بیشتر. اما انگارپیامبرعزیزما نه موقعیت میسنجد ونه پول منتظر کسی است که خداوند انسانیتش راتایید کند دامادقصه ماباچشمانی آکنده ازحیا به… بیشتر »
به زبان گل
آدم های امروزه آنقدر سرشان شلوغ است که وقتی برای توودردودلهایت ندارند تابتوانند مرهم دردهایت باشند ولی انگاربعضی چیزهاآفریده شده اند فقط مال توباشند مانندقرآنی که دراوج سختی میخوانی ویا گلی که با دستان خودت مانند فرزندت ازاومراقبت میکنی ودردو دلهایت را… بیشتر »
«شعر امام زمان»
«شعر امام زمان» اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟ چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي اي آنکه در حجابت درياي نور داري من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟ برعکس چشمهايم چشمي صبور داري از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما کوک است… بیشتر »
دروغ
مردی خدمت پیامبر (ص) رسید ، عرض کرد نماز نمی خوانم و عمل منافی عفت انجام می دهم ، دروغ هم می گویم ! کدام را اول ترک گویم ؟! پیامبر (ص) فرمود : دروغ را ، و در محضر پیامبر (ص) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید ، هنگامی که خارج شد ، وسوسه های شیطانی برای عمل… بیشتر »
بالاترین بی ادبی
مادرم بعد از جمع کردن سفره صبحانه مشغول کارهای روزمره اش بود وپدرم هم داشت ذادیو را تعمیر میکرد من هم رفتم کمی به درسهایم برسم یکدفعه مادرم صداکرد : ,دخترم میشه قیچی رو برام بیاری ؟ گفتم مادر بذار این صفحه رو بخونم برات میارم . دو دقیقه بعدد صدازد:… بیشتر »
بالاترین بی ادبی
مادرم بعد از جمع کردن سفره صبحانه مشغول کارهای روزمره اش بود وپدرم هم داشت ذادیو را تعمیر میکرد من هم رفتم کمی به درسهایم برسم یکدفعه مادرم صداکرد : ,دخترم میشه قیچی رو برام بیاری ؟ گفتم مادر بذار این صفحه رو بخونم برات میارم . دو دقیقه بعدد صدازد:… بیشتر »