شیطان وراه فرارش
چه کسانی عضو کابینه شیطان هستند
رفیعی بیان کرد: انسانی که عضو کابینه شیطان شود اختیار زبان و چشم و دل خود را ندارد و برادر او میشود همان طور که قرآن فرموده است ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و یا فرمود «من یعش عن ذکر الحمان نقیض له قرینا».
استاد حوزه با تاکید بر لزوم دشمن شناسی و با بیان اینکه دشمن شناسی هنر انسان مومن است اظهار کرد: در آیه 17 سوره اعراف شیطان بر ورود به درون انسانها از جهات مختلف بالا،پائین و راست و چپ و … تاکید کرده است؛ علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آن می فرماید که مراد در اینجا جهات حسی نیست بلکه مراد جهات معنوی است.
وی با اشاره به اشکال ورود شیطان به زندگی انسان و انحراف او ادامه داد: او ابتدا باور انسان به معد را ضعیف می کند زیرا انسان با فراموشی قیامت دست به گناه میزند؛ دوم عدم انفاق و سنگین کردن انفاق در نزد انسان از دیگر حربههای شیطان است.
رفیعی گفت: سومین حربه، سبک جلوه دادن دین و تزئین گناه نیز چهارمین حربه برای شیطان در انحراف انسان است.
انس با قرآن؛ عامل ذوب شیطان
وی در ادامه به دو روایت از پیامبر اشاره و تصریح کرد: در یکی از این روایات بیان شده که قرآن و انس با آن شیطان را ذوب میکند بنابراین نداشته باشیم خانه ای را که روزی مقداری از قرآن در تلاوت نشود. اینقدر سفارش شده که سوره ملک و … را بخوانید زیرا این سوره عذاب قبر را از انسان بر می دارد و امنیت به او میدهد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: همچنین در این روایت روزه به عنوان عاملی برای کوری شیطان معرفی شده اما مع الاسف به روزه داری کم توجهی می شود و همزمان با آن بیماری افراد عود می کند.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) اظهار کرد: همچنین صوم، صدقه، حب الله، نیکی در کارهای صالح و استغفار از جمله عواملی است که باعث فرار شیطان میشود.
منبع:ایکنا
حوادث آخر الزمان
امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
هان! پدر و مادرم فدایشان باد! آنها از گروهى هستند که نامهایشان در آسمان معروف، ولى در زمین گمنامند.
آگاه باشید شما آماده عقبگرد کردن امور خویش، و گسیختگى پیوندها و سر کار آمدن خردسالان، و بى تجربه گان و دون همتان خویشتن باشید!
این وضع زمانى پیش خواهد آمد که قرار گرفتن انسان مؤمن در زیر ضربات شمشیر براى او از یافتن یک درهم پول حلال آسانتر است. زمانى خواهد آمد که اجر و ثواب گیرنده ازدهنده بیشتر است.(زیرا دهنده در آن زمان از پول حرام و به خاطر ریا و تظاهر و اسراف مىبخشد ولى گیرنده آن را در راه وظیفه شرعى خویش مصرف مىکند)
این به هنگامى رخ خواهد داد که مست مىشوید اما نه با شراب،بلکه بر اثر فراوانى نعمت، و قسم مىخورید اما نه از روى ناچارى، دروغ مىگوئید اما نه در اثر واقع شدن در تنگنا، این موقعى خواهد بود که بلاها و مصائب همچون بارى گران که بر پشت شتران نهاده باشند و سنگینى جهاز گردن آنها را مجروح کند، بر شما فشار وارد خواهند ساخت.
متن حدیث:
ومن خطبة له علیه السلام
تختصّ بذکر الملاحم ألا بِأبِی وأُمِّی، هُمْ مِنْ عِدّةٍ أسْماؤُهُمْ فِی السّماءِ معْرُوفةٌ وفِی الاْرْضِمجْهُولةٌ.
ألا فتوقّعُوا ما یکُونُ مِنْ إِدْبارِ أُمُورِکُمْ، وانْقِطاعِ وُصلِکُمْ، واسْتِعْمالِصِغارِکُمْ: ذاک حیْثُ تکُونُ ضرْبةُ السّیْفِ على الْمُؤْمِنِ أهْون مِن الدِّرْهمِ مِنْ حِلِّهِ! ذاک حیْثُ یکُونُ المُعْطى أعْظم أجْراً مِن الْمُعْطِی! ذاک حیْثُ تسْکرُون مِنْ غیْرِ شرابٍ، بلْ مِن النِّعْمةِ والنّعِیمِ، وتحْلِفُون مِنْ غیْرِ اضْطِرارٍ، وتکْذِبُون مِنْ غیْرِ إِحْراجٍ ذاک إِذا عضّکُمُ الْبلاءُ کما یعضُّ الْقتبُغارِب الْبعیرِ ما أطْول هذا الْعناء، وأبْعد هذا الرّجاء!
«نهج البلاغه، خطبه 187
آفت های خانوادگی در نظر پیامبر
“در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده میشود.2 فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ آنها مسرور میشود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در آن داخل میشوند."5
شهوتگرایی و لذّتجویی
عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج میگردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل میگردد: “همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه میشود، دیگر اهمیّت نمیدهند که آنچه میخورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6
زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنهها داخل، به شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج میکنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین میگردد.10 آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان میگردند.11
بیغیرتی خانوادگی
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی “قحط غیرت” میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند: “مرد از همسرش انحرافات جنسی را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیّوث است(که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند)."12
زنپرستی
یکی از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است: “(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند."15
مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان
از دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است: “وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند."16
آشناگریزی و همسایه آزاری
از آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به شیوههای گوناگون است: “هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… .17 همسایه به همسایهاش آزار و اذیّت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.18 و همسایه را میبینی که همسایهاش را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند."19
حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند: “هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین میشود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و میبینی که زندگی مردم از کمفروشی و تقلّب تأمین میشود.21 در آن زمان ربا شایع میشود، کارها با رشوه انجام مییابد، مقام و ارزش دین تنزّل مینماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا میکند."22
پی نوشت ها:
1. اصول کافی، ج8، ص41.
2. همان.
3. بحار الانوار، ج52، ص259، باب 25.
4. إلزام الناصب، ص182؛ منتخب الأثر، ص 433..
5. الملاحم و الفتن، ص 38.
6. اصول کافی، ج8، ص42.
7. من لایحضره الفقیه، ج3، ص390، ح4374.
8. همان.
9. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275، ح 21554.
10. همان.
11. همان.
12. إلزام الناصب، ص195.
13. بشارالاسلام، ص 132.
14. إلزام الناصب، ص181، یزدی حائری.
15. اصول کافی، ج 8، ص 38.
16. جامع الأخبار، ص 106، فصل 62.
17. بحار الانوار، ج 52، ص 263.
18. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275.
19. اصول کافی، ج 8، ص 40.
20. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 279.
21. اصول کافی، ج 8، ص 40.
22. وسائل الشّیعه، ج 15، ص 348.
منبع: موعود
پدران وپیامبر
های بهشتیان روشن می شود.»
رسول خدا (ص) می فرمودند: «قرآن روز قیامت مرد رنگ پریده ای را می آورد و به پروردگارش می گوید: این شخص، کسی است که من روزش را با تشنگی و شبش را به بیداری گرفته بودم و طمع او را به رحمت تو قوی تر کرده بودم و آروزهایش را به مغفرت تو گسترده بودم، پس بر اساس گمان من درباره اش عمل کن، خدا می فرماید: مُلک را به دست راستش و جاودانگی را به دست چپش دهید… پدر و مادرش را زیوری دهید که تمام دنیا با آنچه در آن است به ارزش آن نباشد، پس همه مردم روز قیامت به آن پدر و مادر می نگرند و آن دو را عظیم می شمارند و خودشان نیز از این مقامشان به شگفتی فرو می روند و می پرسند: پروردگارا! این عظمت از کجاست؟ خدا می فرماید: این عظمت به سبب آموختن قرآن به فرزندتان و تربیت او بر اساس دین اسلام و محبت پیامبر (ص) و علی (ع) است.» (التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص 450، بحارالانوار، ج 89، ص 32)
کیفر ترک آموزش دینی فرزندان
پیامبر (ص) به برخی از کودکان نگریستند و فرمودند: «وای بر فرزندان آخرالزمان از ناحیه پدرانشان!» پرسیده شد: ای رسول خدا آیا از آن رو که پدرانشان مشرک اند؟ فرمودند: «نه بلکه از پدرانی که مومن اند و به فرزندانشان چیزی از واجبات دینی نمی آموزند بلکه آنان را از آموختن منع می کنند و به سود اندکی از دنیا که از فرزندانشان به ایشان می رسد، رضایت می دهند و من از آنها بیزارم و آن ها نیز از من بیزارند.» (جامع الاخبار، ص 106)
مهرورزی با فرزندان
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کس فرزندش را ببوسد، خدا برایش نیکی می نویسد؛» (الکافی، ج 6، ص 49)؛ همچنین فرمودند: «فرزندانتان را زیاد ببوسید به راستی که برای شما در برابر هر بوسه درجه ای در بهشت است که مسافتش پانصد سال است.» (روضه الواعظین، ج 2، ص 369)
عبدالله ابن مسعود گوید: نزد پیامبر (ص) بودم. وقتی حسین ابن علی (ع) وارد شد، پیامبر (ص) وی را گرفت و او را بوسید… و دهانش را بر دهان وی نهادند و فرمودند: «خدایا! من او را دوست می دارم، پس تو نیز دوست بدار او را و هر که وی را دوست می دارد.»(کفایه الاثر، ص 81)
از این حدیث شریف و دعای رسول اکرم (ص) در آن برمی آید که توصیه آن گرامی این است که فرزندان را دوستدار امام حسین (ع) تربیت کنید و فرزندی که دوستدار امام حسین (ع) باشد، مشمول دعای پیامبر (ص) است.
کیفر بی مهری به اولاد
روزی رسول خدا (ص) حسن و حسین علیهما السلام را می بوسیدند، شخصی به نام عیینه یا اقرع بن حابس گفت: من ده فرزند دارم و هرگز هیچ یک از آنها را نبوسیده ام. آن حضرت (ص) فرمودند: «هر کس رحم نکند، بر او رحم نمی شود.» بر پایه روایتی آن حضرت (ص) به قدری از گفتاری وی خشمگین شد که چهره اش برافروخت و به او فرمود: «اگر خدا عاطفه را از دلت کنده است، با تو چه کنم؟ هر کس بر خردسالان ما مهر نورزد و بزرگان ما را احترام نکند، از ما (مسلمانان) نیست.» (بحارالانوار، ج 43، ص 283 – 282)
منبع: شبستان
در فتنه های آخر الزمان چه کنیم
امیر مؤمنان(ع) در ضمن خطبه ای بلند راه هایی را برای رهایی از فتنه ها و مصون ماندن از عذاب الهی که فرجام فرو افتادگان در آنهاست فراروی مؤمنان نهادند. در اینجا به مناسبت، به فرازهایی از این سخن گران سنگ توجه می کنیم:
من و رسول خدا(ص) بر لب حوض هستیم و خاندان ما با ما هستند پس هر کس ما را بخواهد باید گفتار ما را بگیرد و به کردار ما عمل کند زیرا ما خاندانی هستیم که شفاعت از آن ماست. برای دیدار ما در کنار حوض با هم رقابت کنید، چون ما دشمنان را از آن دور و دوستانمان را از آن سیراب می سازیم. هر کس از آن آب نوشد هرگز تشنه نشود، و حوض ما پر است و از دو آبریز بهشتی در او ریخته می شود؛ یکی «تسنیم» و دیگری «معین». در دو طرف این حوض، زعفران است. کسی را بر ما نمی گزیدند ولی اوست که از بندگانش هر که را بخواهد ویژه رحمتش کند، پس خدا را ستایش می کنم بدین نعمت ها که مخصوص شما قرار داده و بر حلال زادگی شما، چون یاد ما خانواده، شفای هر درد، بیماری و وسوسة شک آور است، و البته دوستی ما خشنودی خداست، و هر کسی که راه ما را گیرد، فردا در «حظیر القدس» و «فردوس برین» با ماست، و منتظر امر ما همچون کسی است که در راه خدا به خونش غلتد، و هر که فریاد ما را بشنود ولی ما را یاری نکند خدا به رو بر سر دو سوراخ بینی او را در دوزخ سرنگون سازد.
1. استقامت و تقیّه در برابر دشمنان: ما درِ گشایش، چون مبعوث شوند و همه راه ها بر مردم بسته شود، ماییم «باب حطّه» که در اسلام است هر کس در او آید نجات یابد و هر که از آن دور شود فرو افتد. خدا به ما آغاز کرد و به ما پایان داد و آنچه را بخواهد به ما می زداید و به ما پایدار سازد و به ما باران فرود آید، مبادا فریبنده شما را از خدا فریب دهد، اگر بدانید درماندن شما میان دشمنانتان و تحمّل اذیت ها چه اجری دارید چشم شما روشن شود، و اگر مرا نیابید چیزهایی بینید که آرزوی مرگ کنید از ستم و دشمنی و خودبینی و سبک شمردن حق خدا و ترس، چون چنین شود همه به رشته خدا بچسبید و از هم جدا نشوید، و بر شما باد به صبر و نماز و تقیّه.
2. ثبات و دوری از رنگ به رنگ شدن: و بدانید که خداوند دشمن میدارد بندگان متلوّن و همه رنگ خود را، پس از حق و ولایت اهل حق دور نشوید چون هر کس دیگری را جای ما برگزیند نابود است و هر که پیرو آثار ما شود به ما پیوندد، و هر که از غیر راه ما رود غرق شود همانا برای دوستان ما فوج هایی از رحمت خداست و برای دشمنان ما فوج هایی از عذاب خدا، راه ما میانه است، و رشد و صلاح در برنامه ماست، بهشتیان به خانه های شیعیان ما چنان نگاه می کنند که ستاره درخشان را در آسمان می بینند.
3. پرهیز از دنیاگرایی: هر کس از ما پیروی کند گمراه نشود، و هر که منکر ما شود هدایت نگردد، و نجات نیابد آنکه بر زبان ما کمک دهد دشمن ما را و یاری نشود آنکه ما را وابگذارد. پس به طمعِ دنیای پوچ و بی ارزشی که سرانجام از شما دور شود و شما نیز از آن زوال یابید از ما روی نگردانید، زیرا هر کس دنیا را بر ما ترجیح دهد افسوس فراوان دارد. خداوند متعال [از زبان این فرد] می فرماید: «ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حقّ خود ظلم و تفریط کردم».(27)
4. شناخت حقّ امامان معصوم(ع): چراغ راه مؤمن شناخت حق ماست، و بدترین کوری نابینایی فضیلت ماست که با ما بی جهت و بدون گناه به دشمنی برخاسته فقط به جرم اینکه ما او را به سوی حق و دوستی خواندیم و دیگران او را به سوی فتنه دعوت کردند، آنها را بر ما ترجیح داد. ما را پرچمی است که هر که در سایة آن درآید، او را جا دهد و هر که بسوی او پیش تازد پیروز است و هر که از آن واماند نابود، و هر که بدان چنگ زند نجات یابد، شمایید آبادگران زمین که (خداوند) شما را در آن جای داد تا ببیند چه می کنید، پس مراقب خدا باشید در آنچه از شما دیده می شود، بر شما باد به راه روشن بزرگ تر، در آن بروید که دیگری جای شما را نگیرد. سپس حضرت این آیة قرآن را تلاوت فرمود: «به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید و به راه بهشتی که عرضش به قدر پهنای آسمان و زمین است و آن برای اهل ایمان به خدا و پیمبرانش مهیا گردیده».(28)
5. پیشه کردن تقوی: پس بدانید شما به بهشت نمی رسید مگر به تقوی، و هر که رها سازد پیروی از آنکه خدا فرمان اطاعت او را داده، برانگیخته شود برای او شیطانی که قرین و مونس او گردد.
6. عدم سازش با ستمکاران: شما را چه باشد که به دنیا تکیه کردید، و به ستم خشنودید، و فرو گذاشتید آنچه را که عزت و سعادت شما و نیروی علیه ستمگران در آنست، نه از خدایتان شرم دارید، و نه به حال خود فکر می کنید. شما در هر روز ظلم می شوید ولی از خواب بیدار نمی گردید، و سستی شما پایان نپذیرد، آیا نمی بینید دین شما کهنه می شود و شما سرگرم دنیایید، خدای بزرگ می فرماید: «و شما مؤمنان هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست باشید و گر نه آتش کیفر آنان در شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید یافت و هرگز کسی، یاری شما نخواهد کرد».(29)و(30)
فتنههای آخرالزّمان و راه های رهایی از آن
روایاتی که مخاطبش افراد متوسطی است که در فتنه ها احتمال لغزششان بیش از نجات به نظر می آید از این قرارند:
7. ذکر و یادآوری همیشگی: دانشمند آن کس است که ارزش خویش را بشناسد، در نادانی مرد همین بس که قدر خود را نشناسد و دشمن ترین بندگان نزد خدا همانا بنده ای است که خدا او را به خودش واگذارد، سرگردان و حیران از راه راست باشد و هدفش را نداند چیست و بدون راهنما راه را بپیماید. اگر به سوی کسب مال دنیا دعوت شود اجابت می کند اگر به سوی آخرت دعوت شود کاهلی می کند گویا عملی را که برای دنیا انجام می دهد بر او واجب است و آنچه برای آخرت انجام می دهد از او ساقط. اینها در زمانی است که در آن زمان کسی سالم نمی ماند جز مؤمنی که دائم الذکر است و کم اذیت، که اگر حاضر باشد کسی او را نشناسد و اگر غایب باشد جستجویش نکنند.
8. عدم اشاعة گناه: اینان چراغ های هدایت و مشعل های فروزان برای شبروان هستند و برای سخن چینی و فساد در گردش نیستند، نادان و سفیه نباشند که گناهان را انتشار دهند و اشاعه فاحشه کنند. خداوند درهای رحمتش را بروی اینان می گشاید و از ایشان عذاب سختش را برطرف می کند. ای مردم همانا روزگاری می آید که مردم فقط به اسم اسلام بی نیاز باشند و از اسلام خبری نباشد آن چنان که ظرف تنها به آنچه که در آن ریخته می شود بی نیاز باشد.(31)
به امید آنکه خداوند همة ما را از شرّ فتنه های آخرالزمان برهاند و از تمام ابتلائات این دوره سربلند بیرون آورد. انشاءالله
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، خطبه 153.
2- جواهر الکلام، ج۲۲، ص۷۳.
3- تهذیب اللغـة، ج 14، ص 296؛ مقاییس اللغـ[، ج 4، ص 472.
4- النهایـة، ج 3، ص410.
5- عنکبوت، آیه 2.
6- مائده، آیه 49.
7- بقره، آیه 193.
8- حدید، آیه 14.
9- انفال، آیه 73.
10- مائده، آیه 41.
11- نساء، آیه 101.
12- توبه، آیه 47.
13- کتاب عصر ظهور ( علامه کورانی )
14- روضه کافی، ص58.
15- السنن الوارده، ص۳۷.
16- تفسیر عیْاشی، ج 1، ص 3.
17- بحارالانوار، ج 24، ص 146.
18- بحارالانوار، ج 28، ص 10.
19- الصّراط المستقیم، ج 2، ص 153.
20- امالی طوسی، ج 2، ص 132.
21- فتن ابن حماد، ص123.
22- کنز العمّال، ج 11، ص 189.
23- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 366.
24- الغیبة نعمانی، ص 201.
25- الدرالمنثور، ج2، ص227.
26- کمال الدین، ج2، ص654.
27- زمر، آیة 56.
28- حدید، آیة 21.
29- هود، آیة 113.
30- نهج السعاده، ج3، ص421.
31- إرشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 35.