ثواب عجیب کمکهزینه به دیگران برای سفر اربعین حسینی!
ثواب عجیب کمکهزینه به دیگران برای سفر اربعین حسینی!
♦ هشام بن سالم: از امام صادق(ع) پرسیدم:
کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(ع) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند(هزینههایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
♦ امام صادق(ع) فرمودند:
به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه مینویسد
چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمیگرداند!
بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او میگردانَد و از وى دور میکند و مالش حفظ میشود
(توضیح: زیارت اربعین به جهت روایت حضرت عسکری(ع) و نکات دیگر، ارزشش از زیارات معمولی خیلی بیشتر است.)
♦ هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: … قُلْتُ: فَمَا لِمَنْ یُجَهِّزَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ قَالَ: یُعْطِیهِ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یُخْلِفُ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یُصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیُصِیبَهُ وَ یُدْفَعُ عَنْهُ وَ یُحْفَظُ فِی مَالِهِ
کامل الزیارت، ص129
آیا لازم است اربعین برویم کربلا؟ خُب وقت دیگری میرویم که خلوتتر باشد!»
حجت الاسلام پناهیان:
بنده تعجب میکنم که هنوز برخی سؤال میکنند: «آیا لازم است اربعین برویم کربلا؟ خُب وقت دیگری میرویم که خلوتتر باشد!» به آنها میگوییم: فقط این نیست که تو خودت را به حرم برسانی! مهم این است که این جمعیت را زیادتر کنی. بگو: «چون همه آمدهاند، من هم آمدم» این تجمع مؤمنین خیلی مهم است.
پیاده شدنِ حق که سخت نیست، فقط یکسری شرایط میخواهد. مهمترین شرط احقاقِ حق(لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ؛ فتح/28) جمع شدنِ مردم است. لذا ما خیلی به این راهپیمایی عظیم اربعین امیدواریم، در طول تاریخ هیچگاه اینقدر که امروز شما در اربعین جمع شدهاید، مؤمنین جمع نشده بودند. اما قدمِ بعدی همدلیای است که باید در این جمعیت باشد که همان باطن و نیّت این حرکت است.
شرط اول که جمعیت است محقق شده، اما شرط دوم که «دل» و باطن است چه؟ باید از خودت بپرسی: «آیا واقعاً حاضر بودی تا پای جان به امام حسین(ع) کمک کنی؟» یکمقدار عمیقتر روی این مسأله فکر کنید. شما در این مسیر پیادهروی فرصت دارید صداقت خودتان را در این معنا روشن کنید که «آیا نیتِ ما در مورد کمک به امام حسین(ع) صادقانه است؟…»
بله، همۀ ما میگوییم: «ای کاش من کربلا بودم و امام حسین(ع) را کمک میکردم» و در زیارت اربعین هم میگوییم: «آمادهام برای یاری شما؛ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّة». اما باید ببینیم که آیا اینرا از ما میپذیرند؟ خُب اگر از همه پذیرفته بودند که امام زمان(ع) ظهور کرده بود! حضرت 313 نفر میخواهد ولی الان بیش از 20 میلیون نفر اربعین میآیند، پس معلوم میشود که یکمقدار سختگیری هم هست!
فرمود: «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ؛ از میان مؤمنین، برخی به عهدی که باخدا بستند وفا کردندد»(احزاب/23) خدا میخواهد ببیند ما راست میگوییم یا نه؟ دوستان! در این پیادهروی اربعین، جدّی و مصمّم قدم بردارید. از یک حدّی به بعد، دیگر به باطن آدم نگاه میکنند. همینکه به سمت کربلا قدم برمیداری، به سمت باطنِ این عهدی که با خدا میگذاری، قدم بردار. هر یک قدمی که بر میداری، در دلت بگو: «حسین! من راست میگویم» هرچه بیشتر به اعماق وجود خودت برو و روی خودت کار کن.
در این مسیر پیادهروی وقتی به سمت کربلا میرویم، بالاخره جسم ما به حرم میرسد ولی آیا قلب ما هم به آنجایی که باید برسد، میرسد؟ یک عزم عمیق درونی میخواهد. فقط به گفتن نیست؛ البته اینکه بگویی و در این راه قدم برداری، خیلی خوب است، یعنی «در این راه قرار گرفتهای و به سوی مقصدِ خوبی حرکت میکنی» اما وقتی در این راه افتادی، بیکار نباش؛ ذهن و روح خودت را بیکار نگذار! دنبال باطن باش.
اینکه خدا واقعاً از شما قبول کند، خیلی مهم است. میدانید اگر خدا این سفر معنوی را-در آن درجۀ عالیاش- از شما قبول کند، به کجا میرسید؟ در این صورت، دیگر شما یک سفر ظاهری نکردهاید. اگر خدا از شما قبول کند، تحت حفاظت خدا قرار میگیرید، دیگر شیطان غلط میکند به شما نزدیک شود! انتظارتان از این سفر معنوی و قدسی، اصلاً کم نباشد.
برای اینکه معنویت و صداقت شما در این سفر بالا برود، چهکار باید کرد؟ اینقدر با قلبتان اصرار کنید که «خدا مرا بپذیر!» اصرارهای شما را میشنوند و میشمرند. در نهایت تواضع اینقدر التماس کنید، تا بپذیرند.
یک راه خوب به شما نشان بدهم برای اینکه از شما بپذیرند. ما که مثل حضرت ابراهیم(ع)، اسماعیلی نداریم که به قربانگاه ببریم-و امر به قربانی هم نداریم- پس چهکار کنیم؟ با شنیدن روضههای حسین(ع) زجر بکشید و شرمندۀ حسین(ع) بشوید، این شما را بالا میبرد. ابراهیم(ع) هم وقتی نتوانست اسماعیلش را قربانی کند، دلش گرفت و عرض کرد: خدایا! من که قربانی ندادم! خدا فرمود: فرزند خودت برایت عزیزتر است، یا فرزند آخرین پیامبر؟ گفت: فرزند آخرین پیامبر. خدا کربلا را نشانش داد، و ابراهیم(ع) آنقدر سوخت و گریه کرد…(خصال/1/59)
اشتراکاشتراک گذاری در واتس اپاشتراک گذاری در لایناشتراک گذاری در افسراناشتراک گذاری در گوگل پلاس
اربعین
اربعین 94
استاد پناهیان
مسیر پیاده روی اربعین
پناهیان
چگونگی عبور از فتنه های شدیتر از دجال
گاهی اوقات در فتنهها، ما بیشتر نگران دیگرانیم تا خودمان؛ وقتی میبینیم بعضیها دچار اشتباه هستند و حق و باطل را با هم قاطی کردهاند، بههم میریزیم. اما شما برای آنها حرص و جوش نخورید، البته وظیفۀ خودتان را انجام دهید ولی بدانید که هدایت دست خداست. اگر کسی منحرف میشود، حتماً خدا به اندازۀ کافی برایش دلسوزی کرده، کسی که شایستۀ هدایت نیست، بهانه برایش زیاد است که بخواهد گمراه شود.
با همۀ پیچیدگیهای فتنههای آخرالزمان، بسیار ساده میشود از این فتنهها عبور کرد. چون اولاً خدا دنبال گمراه کردن بندگان نیست، ثانیاً به اقتضای هر امتحان سختی، امکانات زیادی هم به بندگانش میدهد. اگر آدم تهِ دلش را با خدا صاف کند، خدا حق را برای او آشکار خواهد کرد.
امام رضا(ع) میفرماید: از بین کسانی که مودت ما اهلبیت(ع) را دارد، فتنهای در بین شیعیان بهپا خواهند کرد، شدیدتر از فتنۀ دجال. (أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ؛ وسائل الشیعه/16/179) برخی احتمال میدهند که منظور از دجال همین عوامل رسانهای و ماهوارهها باشد.
معلوم است که اگر کسی اهلبیت(ع) را دوست داشته باشد، او بیشتر میتواند مردم را منحرف کند، چنین کسی اگر عالم دینی هم باشد خیلی بیشتر میتواند گمراه کند. امام صادق(ع): همیشه کسانی هستند که بهواسطۀ ما اهلبیت(ع) در بین مردم اعتبار پیدا میکنند، اما بعداً منحرف شده و عامل امتحان مردم میشوند. و هرکدام که بمیرد، یکی دیگر جایش میآید (…کُلَّمَا ذَهَبَ وَاحِدٌ جَاءَ آخَر؛ تحفالعقول/310)
امام رضا(ع) راه عبور از فتنۀ شدیدتر از دجال را چنین بیان فرموده: مشخصۀ آنها این است که با دشمنان ما اهلبیت(ع) دوستی میکنند و با دوستان ما اهلبیت(ع) دشمنی میکنند! (بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا) الان نگاه کنید؛ بعضی از جریانات شیعی محب اهلبیت(ع) با لندن دوستی میکنند و مثلاً میگویند: کشورهای غربی، اسلامیتر از جمهوری اسلامی هستند! این فقط یک نمونه است.
مشخصۀ فتنههای آخرالزمان، حمایت دشمنان خارجی از این فتنهها و همدستی اهل فتنه با دشمنان است. یک مشخصهاش هم این است که با دوستان اهلبیت(ع) دشمنی میکنند. مثلاً برخی هستند که مینشینند آیتالله بهجت(ره) را لعن میکنند!
برخی میگویند: ما دوستان صادق اهلبیت(ع) را از کجا بشناسیم؟ اولاً تو که خودت محب اهلبیت(ع) هستی، چطور نمیتوانی محبّ صادقِ اهلبیت(ع) را بشناسی؟! ثانیاً اگر نمیتوانی دوستان اهلبیت(ع) را بشناسی، لاقل دشمنان اهلبیت(ع) را که میتوانی بشناسی! این داعش که محبین اهلبیت(ع) را سر میبُرد، اینرا هم نمیشناسی؟! این انگلیس خبیث که از داعش حمایت میکند را هم نمیشناسی؟!
رمز عبور از فتنهها را امام رضا(ع) به ما فرموده: ببینید دشمن ما اهلبیت(ع) در زمان شما کیست؟ و ببینید چه کسانی با دشمنان ما دوستی میکنند؟ هر کسی که دشمنان ما با آنها دوست بودند، به سمتش نروید. امام(ره) میفرمود: ببینید دشمنان شما از چه کسانی حمایت میکنند؟ از هر کسی تعریف کرد، او مشکل دارد.(صحیفه امام/17/25)
الان دشمن اهلبیت(ع) کیست؟ اگر کسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را هم نبیند، دیگر داعش را نمیتواند نبیند؛ داعشی که دارد مریدان اهلبیت(ع) را قتل عام میکند. حالا ببینید در مملکت ما کدام روزنامهها به نفع داعش حرف میزنند؟ وقتی داعشیها کشته میشوند، برخی میگویند: چرا مردم بیگناه را میکشید؟! یا چرا هواپیمای روسیه از اینجا بلند شد و داعش را زد؟!
دشمن خارجی یک ملاک مهم است، اما در صدر اسلام دشمن کافری که از معاویه حمایت کند نبود تا مردم بفهمند معاویه باطل است. یکی از مهمترین دلایل گمراهی مردم آن زمان بود. ولی امروز این دشمن خارجی وجود دارد.
اشتراکاشتراک گذاری در واتس اپاشتراک گذاری در لایناشتراک گذاری در افسراناشتراک گذاری در گوگل پلاس
آخرالزمان
آخرین مراحل انتظار
استاد پناهیان
حسینیه آیت الله حق شناس
حق شناس
دجال
دشمنان خارجی
فتنه
محرم
محرم 95
پناهی
چند حکمت از نهح البلاغه
ال َ[علیه السلام] کُنْ فِى الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.
در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد که سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
حکمت 2
وَ قَالَ [علیه السلام] أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ.
آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست کرده ، و آن که راز سختى هاى خود را آشکار سازد خود را خوار کرده ، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بى ارزش کرده است.
حکمت 3
وَ قَالَ [علیه السلام] الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِى بَلْدَتِهِ .
بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهیدستى مرد زیرک را در برهان کُند مى سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.
حکمت 4
وَ قَالَ [علیه السلام] الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى .
ناتوانى ، آفت و شکیبایى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهیزکارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشین خوبى است راضى بودن