پیادهروی اربعین و اهمیت آن از منظر مرحوم علما و اندیشمندان
پیادهروی اربعین و اهمیت آن از منظر مرحوم علما و اندیشمندان
احیاگر سنت پیادهروی بعد از شیخ انصاری که بود؟
در برخی از روایات تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری»(متوفی سال 1281 قمری) رسم بوده است، اما در برههای از زمان به ورطه فراموشی سپرده میشود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا میشود.
این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام کرد که 3 روز در راه بود و حدود 30 نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی میکردند، نیز با وی بودند، «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال 1319 هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفت.
اهمیت پیاده روی اربعین از منظر آیت الله بهجت
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (علیه السلام) به همه عالم معرفی میکند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (علیه السلام) را شناخته باشند و پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.
از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون 1373 سال میگذرد.
در این سالها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا (علیه السلام) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار میشدند، بیشک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال 61 هجری است، این سنت حسنه نیز در سالهای حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است.
آداب اربعین از منظر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهلبیت و امام حسین(ع) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کردهاند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین میگوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(ع) زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: 51 رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین،انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ گفتن در نمازها».(ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه 85)
ثواب پیادهرفتن به زیارت سیدالشهدا(ع) به روایت امام صادق(ع)
شاید این سؤال در ذهن متبادر شود که چرا زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین حسینی تأکید و توصیه شده است، چرا باید این مراسم همراه با هیاهو و شور خاصی اجرا شود، در ادامه روایتی از امام صادق(ع) بیان میکنیم که به خوبی زوایای پنهان این موضوع را آشکار میسازد:
امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مىفرماید و یک درجه مرتبهاش را بالا مىبرد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص134)
نظر مقام معظم رهبری درباره اربعین حسینی
حضرت آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال 1385 چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست».
وظیفه جوانان در قبال عاشورا
حجتالاسلام محمد باقریپور، یکی از روحانیون مستقر شهرستان دالاهو در گفتگو با خبرنگار حوزه در کرمانشاه اظهار داشت: با توجه به این که همه در سوگ و ماتم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله(ع) سیاهپوش و عزادار هستیم، باید مراقب باشیم این فرصت ارزشمند به بدعت ها و خرافات آلوده نشده و اهداف قیام عاشورا به فراموشی سپرده نشود. این وظیفه ای مهم بر دوش همه ما خصوصا قشر طلاب و روحانیون است.
وی با تاکید بر این که نهادینه کردن اخلاق حسینی از ضروریات اساسی جامعه امروزی است، ابراز داشت: فرهنگ عاشورا، فرهنگی غنی و گسترده است که اگر در جامعه نهادینه شود، جامعهای سالم و اصیل خواهیم داشت،
این مبلغ افزود: فرهنگ امام حسین (ع) بر پایه اداره جامعه با صداقت، عدالت، به دور از فریب و نیرنگ و امانتداری است و باید این راهبردها در جامعه امروزی جاری و ساری شود.
حجت الاسلام باقری پور اضافه کرد: قرنها از قیام امام حسین (ع) و یاران باوفایش که برای حفظ اسلام جان خود را فدا کردند، میگذرد و امروز پیام های آن در جای جای دنیا طنینانداز شده و باید از این فرصت در راستای ترویج و تبلیغ حقایق این نهضت بهره برد.
وی با اشاره به این که هدف اصلی قیام و نهضت امام حسین(ع) احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر بود، گفت: فرهنگ عاشورا الگویی مناسب برای بهرهگیری در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی است.
این فعال فرهنگی یادآور شد: امروز با توجه به هجمههای دشمنان نظام و اسلام، توجه به ترویج و تبلیغ صحیح آموزههای دینی به ویژه واقعه عظیم کربلا میتواند نسل جوان و جامعه را در برابر این هجمهها بیمه کند، البته این امر ممکن نمیشود مگر آن که همه آحاد به ویژه نخبگان خود را در برابر سلامت معنوی جامعه، مسئول بدانند.
بانوان یاور امام حسین 2
دو تن از جانبازان کربلا پس از شهادت امام حسین(ع) بر اثر جراحتهاى وارده به فوز عظیم شهادت نایل آمدند این دو عبارت اند از:
1 ـ سواد ابن منعم نهمى که به اسارت گرفته شد و بعد از شش ماه بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید.
2 ـ موقع بن ثمامه صیداوى, او ابتدا به اسارت گرفته شد سپس تبعید شد و بعد از یک سال بر اثر جراحات وارده شهید گشت.
ویژگیهاى یاران امام حسین(ع)
یاران امام حسین(ع) آنقدر از خود افتخار به جاى گذاردند که قلم توان ترسیم آن همه بزرگوارى و ایثار را ندارد.
همان بهتر که امام حسین(ع) آنان را بستاید که: ((شما بهترین و باوفاترین یاران اید.))
عمده ویژگیهاى این شهیدان عبارت بود از:
1 ـ بصیرت در دین
بصیرت در دین یعنى روشن بینى عمیق در دین و با چشم باز راه دین را برگزیدن و پاى آن مقاومت کردن همان که خداوند به آن مومنان را مى ستاید.
((انما المومنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فى سبیل الله اولئک هم الصادقون;(22)
مومنان واقعى تنها کسانى اند که به خدا و رسولش ایمان آورده
سپس هرگز شک و تردیدى به خود راه ندادند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند اینان راستگو هستند.))
ایمان, جهاد با مال و جان در راه خدا از برجسته ترین ویژگیهاى ایمان بابصیرت است.
شهیدان کربلا نمونه ارزشمند دین داران بابصیرتند. بى تردید در زمان قیام امام حسین(ع) صدها هزار نفر ادعاى مسلمانى داشتند و از قیام حضرت نیز با خبر بودند.
این هنر کربلاییان بود که با لبیک به نداى مظلومیت سالار شهیدان بصیرت خویش را در میدان عمل نشان دادند آنان این بینش بلند را داشتند که اسیر دنیا نباشند که
امیر بر آن باشند, بى بصیرتان بنده دنیا شدند امام حسین(ع) فرمود:
((الناس عبیدالدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه ما درت معائشهم فاذا محضوا بالبلإ قل الدیانون;(23)
مردم بنده دنیایند و دین لقلقه زبان آنهاست تا آن جا آن را دارند که زندگى آنها تإمین شود.
وقتى با بلا آزموده مى شوند دینداران کم مى شوند. ))
شهیدان کربلا با نثار جان خویش بندگى و عبودیت خویش را در پیشگاه حق به منصه ظهور گذاشتند و این همه فداکاریها در سایه بصیرت بود. این بصیرت والاى حضرت
على اکبر بود که لباس افتخار شهادت را بر قامت او پوشانید. وقتى پدر کلمه استرجاع را گفت و على اکبر, راز آن را فهمید با افتخار گفت: ((فاننا اذا لانبالى ان نموت
محقین;(24) حال که ما بر حقیم از مرگ نمى هراسیم.))
این بینش والاى سردار رشید کربلا اباالفضل است که هستى اش را فداى برادر و امام خویش مى کند و شکوهمندانه رجز مى خواند که:
لا ارهب الموت اذالموت رقى
حتى اوارى فى المصالیت لقا
نفسى لنفس المصطفى الطهر وقا
انى اناالعباس اغدوا بالسقا
و لا اخاف الشر یوم الملتقى(25)
((از مرگ نمى هراسم به هنگامى که آثار آن آشکار گردد و به آن پشت نمى کنم تا آن زمان که خود را در میان شمشیرهاى برهنه اندازم و در بین شمشیرها
پوشیده گردم جانم فداى حسین که جان محمد است. مرا از آن رو عباس سقا گویند که باکى از برخورد دشمن به هنگام رویارویى ندارم)).
مى توان مضمون این رجز بلند اباالفضل را در این شعر فارسى ذکر کرد که:
مرگ اگر مرد است گو نزد من آى
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او عمرى ستانم جاودان
او زمن دلقى ستاند رنگ رنگ
حضرت امام صادق(ع) همین ستایش را نسبت به حضرت اباالفضل(ع) دارد:
2 ـ ارتباط عاشقانه با خداوند
دومین ویژگى شهیدان کربلا که برگرفته از بصیرت عاشوراییان بود ارتباط تنگاتنگ و عاشقانه با خداوند بود; در زیارت رجبیه خطاب به یاران امام حسین(ع) مى خوانیم:
((السلام علیکم ایها الربانیون, انتم خیره اختارکم الله لابى عبدالله(ع) و انتم خاصه اختصکم الله به;
سلام بر شما اى ربانیون, شما برگزیدگان خدایید که او شما را براى ابى عبدالله(ع) برگزید و مشمول عنایات ویژه خویش ساخت.))
((ربى و ربانى)) کسى است که ارتباط تنگاتنگ و عاشقانه با خدا داشته باشد و شهیدان کربلا این ارتباط عاشقانه با خداوند را داشتند و همین عشق و محبت بود که
آنها را تا مرز فدا شدن در راه خدا پیش برد که عشق و محبت جاذبه ساز است و همانند آهن ربا آدمى را به سوى خویش مى کشد:
گر جام عشق دم زند آتش در این عالم زند
این عالم بى اصل را چون ذره ها بر هم زند
عالم همه دریا شود دریا زهیبت لا شود
آدم نماند و آدمى گر خویش بر آدم زند
بانوان یاور امام حسین
جلوه برجسته دیگر یاران ابى عبدالله(ع) این است که حضرت, بانوان فداکارى از بنى هاشم و غیر آنها را در زمره یاران وفادار خویش داشت تا بانوان نیز بدانند که
مى توانند افتخار ((انصارالله)) شدن, ((انصارالحسین)) شدن را داشته باشند
در رإس اینان ((زینب)) شیر زن قهرمان کربلا است. قلم از توصیف این بزرگ انسان تاریخ بشریت عاجز است تنها مى توان این را گفت که: او فاطمه ثانى است.
زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین
دیگر بانوان هاشمى که بهمراه حضرت بودند عبارتند از: ام کلثوم, ام هانى و رقیه ـ هر سه از دختران امام على(ع) ـ , رمله همسر امام مجتبى, سکینه بنت الحسین, فاطمه بنت الحسین, فاطمه دختر امام حسن و رباب دختر امرئ القیس.
از بانوان غیر بنى هاشم: ام خلف همسر حضرت مسلم, ام وهب, همسر وهب, حسنیه کنیز سیدالشهدإ مادر شهید منحج بن سهم, همسر جناده بن حارث و فکیهه خادمه منزل امام حسین(ع).
این زنان فداکار بیشترین نقش را در فداکارى فرزندان و همسر خویش داشته اند.
ام خلف پس از شهادت همسرش مسلم, فرزندش خلف را ترغیب به فداکارى در رکاب امام حسین(ع) کرد او نیز با کشتن سى نفر از دشمنان سرانجام به فوز
عظیم شهادت نایل آمد(18)
ام وهب به فرزندش گفت: از تو راضى نمى شوم مگر آن که در رکاب امام حسین به شهادت برسى: ((مارضیت حتى تقتل بین یدى الحسین))(19)
همسر وهب نیز ضمن تشویق شوهرش عمودى به دست گرفته به همراه شوهر مى جنگید که با دعا و درخواست امام حسین(ع) به خیمه مخصوص بانوان برگشت.(20)
این زنان فداکار, درس ایثار و فداکارى, درس حضور عفیفانه زنان در صحنه هاى اجتماعى و درس چگونگى عروج مردان از دامن خود را آموختند.
اگر این بانوان فداکار نبودند چه بسا دشمنان, فریاد مظلومیت عاشورا را خاموش مى کردند این حماسه ها و فریادها و ناله هاى از دل برآمده بود که جلوى تحریف
واقعه عاشورا را گرفت. فریادها و خطبه هاى آتشین زینب و دیگر بازماندگان نهضت عاشورا سند تثبیت نهضت خونین عاشورا بر تارک تاریخ شد.
به تعبیر مورخ دانشمند مرحوم آیتى:
((… گفتن این مطالب (فریادهاى افشاگرانه) لازم بود و قطعا اهل بیت در این گفتار در نظر داشتند و مى دانستند که فردا که دشمن با عکس العمل این کارها رو به
رو شد اصرار خواهد کرد که با هر قیمتى شده است تاریخ شهادت امام را تحریف کند و فکر مردم را در گمراهى بیندازد به همین جهت با کمال هوشیارى و مآل
اندیشى در هر انجمنى و در هر بازار و کوچه اى, در پاسخ هر پرسشى فصلى از آنچه روى داده بود مى گفتند و گوشه اى از تاریخ شهادت امام را روشن مى
ساختند براى همین بود که در همان روز اول ورود به کوفه سه نفر از بانوان اهل بیت خطبه خواندند و به این فکر هم نیفتادند که چون امام چهارم در میان ما هست و
هم با مردم کوفه و هم با ابن زیاد سخن خواهد گفت دیگر نیازى به سخن گفتن ما نیست هر کدامشان که فرصتى به دست آورد ولو از میان کجاوه صدا بلند کرد و
مردمى اغفال شده را در جریان صحیح مطلب گذاشت… من معتقدم که امام چهارم و بانوان اهل بیت موقعى فکرشان آسوده شد و از پریشانى و اضطراب خاطر
بیرون آمدند که چند روزى در مرکز خلافت ماندند و سخنان خود را گفتند و مردم شام را هم از اشتباه درآوردند و کارى کردند که اگر تاریخ نویسى در شام هم مى
خواست جریان واقعه کربلا را بنویسد جز آنچه طبرى و مفید و ابو الفرج اصفهانى نوشته اند نمى توانست بنویسد در آن روز که اهل بیت مى توانستند به بازگشت
خویش علاقه مند باشند و راه مدینه را با خاطرى آسوده در پیش گیرند, داغدار بودند, با گریه و شیون به مدینه درآمدند و شهر مدینه را منقلب کردند اما از نظر هدف
فکرشان آسوده بود و دیگر نگران آن نبودند که تا فردا جریان عاشورا را به چه صورتى بنویسند و قیام اباعبدالله(ع) را چگونه توجیه کنند…))(21)
دو زن در کربلا این افتخار را داشتند که در رکاب سالار شهیدان به شهادت برسند:
((یکى ام عبدالله بن عمیر و دیگرى مادر عمروبن جناده)).
جانبازان کربلا
جانبازان سند افتخار انقلاب و نهضت اند و کربلا این مفاخر را با خود داشته است.
از جانبازان قیام کربلا, سردار بزرگ لشکر عشق, حضرت اباالفضل العباس(ع) است.
او با دو دست بریده فدایى سالار شهیدان شد:
اى ساقى سرمست ز پا افتاده
دنبال لبت آب بقا افتاده
دست و علم و مشک سه حرف عشق است
دیدگاه بزرگان ادیان دیگر در مورد امام حسین
بروکلمان کارل (خاورشناس و پژوهشگر آلمانی)
شهادت حسین علاوه بر نتایج و اثرات سیاسی، موجب تحکیم و اشاعه مذهب شیعه گردید و این مذهب، مرکز و مظهر تمایلات ضدّ غرب شد.
موریس دو کبری
این دانشمند بزرگ مسیحی پس از تمجید و ستایش شکوه و عظمت روز عاشورا چنین میگوید: «حسین(ع) برای شرف و ناموس و اجرای احکام اسلام و از بین بردن ظلم و ستم و جلوگیری از حیف و میل مسلمین و حمایت از مستضعفین و بینوایان و به خاطر خدا از جان و مال و فرزند گذشت؛ اما زیر بار استعمار نرفت پس بیایید ما نیز شیوه او را سرمشق خود قرار داده از زیر دست استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم زیرا مرگ با عزت بهتر از زندگی همراه با ذلت است.»
مسیو ماربین
مسیو ماربین -دانشمند و محقق آلمانی- دربارهی امام حسین(ع) و قیام جاودانهاش، همچنین علل قیام آن حضرت(ع) و نتایج آن به طور مفصل سخن رانده است که خلاصه آن چنین است:
«حسین بن علی(ع) -نوه محمد(ص)، که از دختر محبوبش فاطمه(س) متولد شده- تنها کسی است که در چهارده قرن پیش در برابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد. در فرزند علی(ع)، همه اخلاق و صفاتی که در دوران حکومت عرب پسندیده و قابل احترام بود، مشاهده میشد. حسین(ع) شجاعت و دلاوری را از پدر خود به ارث برده بود و به احکام و دستورات اسلام تسلطی کامل داشت…..
موضوعی را که نمیتوان نادیده گرفت این است که حسین(ع) اولین شخص سیاستمداری بود که تا به امروز، احدی سیاستی به مؤثری سیاست او اتخاذ ننموده است. زمانی که بنیامیه- دشمن کینهتوز اسلام- در مقام هتک حرمت به اسلام برآمدند حسین(ع) سکوت را جایز ندانسته به طور جدی و علنی علیه بنیامیه و حکومت وقت قیام کرد و آل ابیسفیان و یزیدیان را به رسوایی و نابودی کشانید. او علناً و آشکارا میگفت: من در راه حق و جهت امر به معروف قیام خواهم کرد و کمترین تردیدی ندارم که در این راه کشته خواهم شد. من قیام خواهم کرد اگر چه جان خود و عزیزانم را در این راه از دست بدهم. او به گفتهاش عمل کرد؛ عملی که هیچگاه در دنیا سابقه نداشته و نخواهد داشت که شرحش از حد ایجاز ما خارج است.
تاریخ عاشورا کاملاً نشان میدهد که هیچ یک از شهیدان کربلا عمداً خود را به کشتن ندادهاند، بلکه هر یک از کشتهشدگان مورد هجوم و تاخت و تاز سپاه دشمن قرار گرفته مظلومانه از پای درآمدهاند و هر یک از این شهدا به اندازه مظلومیتشان بر عظمت و بزرگی اسلام افزودهاند؛ ولی شهادت حسین(ع) از همه مهمتر و از روی دانش و بصیرت و سیاست انجام گرفت و این شهادت و شهامت در تاریخ بشریت نظیر نداشته است.
… چندی نگذشت که حکومت ظلم و جور معاویه و جانشینان او از میان رفت و در کمتر از یک قرن، قدرت از بنیامیه سلب گردید. خارج شدن قدرت از دست بنیامیه به گونهای انجام شد که امروز نام و نشانی از آنان نمودار نیست و اگر در متن کتابهای تاریخی نامی از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا نوشته شده و این نیست مگر به واسطه قیام حسین(ع) و یاران باوفای او.»
واشنگتن ایرونیک
این مورخ شهیر آمریکایی در تمجید و ستایش از شخصیت و قیام سید و سالار شهیدان(ع) مینویسد: «برای [امام] حسین(ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسؤولیت پیشوایی و نهضت نجاتبخش اسلام اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد، لذا خود را برای هر ناراحتی و فداکاری برای رها ساختن اسلام از چنگال بنیامیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان و روی ریگهای تفتیده عربستان، روح حسین(ع) فنا ناپذیر است. ای رهبر نمونه شجاعت و ای شهسوار من ای حسین(ع).»
پروفسور ادوارد براون
پروفسور ادوارد گرانویل براون مشهور به ادوارد براون، پزشک و مستشرق بزرگ انگلیسی و استادیار زبان فارسی در دانشگاه کمبریج از قیام با عظمت کربلا چنین یاد میکند: «آیا اقلیتی پیدا میشود که حدیث کربلا را بشنود؛ اما آشفته و محزون نگردد، حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
گیبون
این مورخ مشهور نیز مینویسد: «در طی قرون گذشته و در سرزمینهای مختلف، بشریت صحنههای حزنآوری به عظمت قیام حسینی که موجب بیداری قلب خونسردترین خوانندگان خواهد شد به خود ندیده است.»
پورشو تامداس (تاملاس) توندون
این اندیشمند هندو در توصیف امام حسین(ع) و قیام شجاعانهاش مینویسد: «شهادت امام حسین(ع) از همان زمان که طفلی بیش نبودم در من تأثیر عمیق و حزنآوری داشت. من اهمیت داشتن این خاطره بزرگ تاریخی را میدانم. فداکاریهایی مانند شهادت امام حسین(ع)، سطح فرهنگ بشر را ارتقا میبخشد و خاطره آن شایسته است بماند و یادآوری گردد.»
مهاتما گاندی
مهاتما گاندی رهبر بزرگ مردم هندوستان در توصیف عظمت و شکوه شخصیت و قیام اباعبدالله الحسین(ع) چنین سخن به میان آورده است: «من زندگی امام حسین(ع) -آن شهید بزرگ اسلام- را به دقت خواندهام و به صفحات کربلا توجه کافی نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.»
چارلز دیکنز
چارلز دیکنز نویسنده مشهور انگلیسی در توصیف و ستایش قیام مقدس اباعبدالله الحسین(ع) چنین میگوید: «اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی خود بود من نمیفهمم چرا او خواهران و زنان و اطفالش را به همراه برده بود پس عقل چنین حکم میکند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.
سر فردریک جمس
او نیز در ستایش از مقام رفیع و با عظمت اباعبدالله(ع) چنین نوشته است: «درس امام حسین(ع) و هر پهلوان شهید دیگری این است که در دنیا، اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین میرساند که هر گاه بدی مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید آن اصول (عدالت و ترحم و محبت) همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند