ای راحت دل، قرار جانها برگرد
ای راحت دل، قرار جانها برگرد
درمان دل شکسته ما، برگرد
ماندیم در انتظار دیدار، ای داد
دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .
درمان کبد چرب با تغذیه
درمان کبد چرب با تغذیه
برای پیشگیری و تسریع درمان کبد چرب این خوراکی ها را بخورید
غذاهای مفید برای کبد :آب ، میوه جات ، لیمو ترش ، روزی 4-5 واحد سبزیجات ، ترشیجات طبیعی ( مثل زرشک یا شاتوت که بهترین دارو است .) انواع مرکبات ، غلات سبوس دار . نخود، سیب، به، انگور، کرفس، دارچین، بالنگ، زعفران، ماش، شقاقل، زیتون، زنجبیل، زردچوبه، انجیر، کاهو، اسفناج، هویج، زرشک و کدو.
درمان کبد چرب با توصیه های طب سنتی و تغذیه
1- اولین توصیه اصلاح تغذیه و شیوه زندگی است.کاهش مصرف گوشت چربی و مواد قندی و مصرف بیشتر میوه و سبزیجات توصیه کلی بسیار مفید است.
2- جایگزینی گوشت با سویا جایگزینی شام با سالادی شامل هویج، کلم، کاهو، ترب، تربچه، سرکه، سیب، آبغوره، پرهیز از آب خوردن بین غذا، استفاده بیشتر از سیر، پیاز، سبزیجات تازه، لیموترش و سیب در رژیم غذایی روزانه بسیار مفید است.
3-هر روز خوردن یک مشت برگ زرد آلو
4- خوردن 7 برگ کاسنی یا یک استکان عرق کاسنی
کاسنی
گیاه و عرق کاسنی بهترین داروهای گیاهی برای درمان کبد چرب در طب سنتی
6- یکی دیگر از شیوه های درمان کبد چرب و کاهش جذب چربی در بدن مصرف زنجبیل در برنامه غذایی هفتگی است. افرادی که در طول هفته 2 تا 3 بار زنجبیل استفاده می کنند، می توانند از خواص درمانی آن در افزایش میزان متابولیسم و سوخت و ساز بدن و کاهش جذب چربی ها بهره مند شوند. برای این منظور می توانید یک تکه زنجبیل را درون یک کاسه ماست رنده کرده و آن را بعد از صرف وعده های غذایی میل کنید.
7- نیم گرم زعفران را بخورند که هم پیشگیری است هم درمان
8- نوشیدن یک لیوان آب که در آن عصاره یک لیموترش تازه وجود دارد در آغاز روز می تواند بهترین دارو برای پیشگیری از ابتلا به کبد چرب باشد. از آنجا که لیمو سرشار از ویتامین C است و به عنوان یک آنتی اکسیدان می تواند نقش موثری در هضم و جذب مواد مفید در بدن داشته باشد، قابلیت زیادی در پیشگیری و درمان کبد چرب دارد.
9-خوردن یک لیوان آب لبو در صبح و شب در درمان فشار خون بالا موثر است. یکی از راه های درمان کبد چرب نوشیدن آب لبو است.
10-توت ها این میوه های خوشمزه که انواع مختلفی دارند یکی از منابع غنی انتی اکسیدان به شمار می روند .این نوع میوه ها غنی از آنتی اکسیدان است و کبد را ترمیم می کند. برای دفع چربی از سلول های کبد، از انواع توت ها استفاده کنید.
11- نوشیدن چای سبز یا استفاده از عصاره این گیاه دارویی تاثیر زیادی در پیشگیری از تجمع و رسوب چربی ها در اطراف کبد دارد، ضمن آنکه می تواند به تسریع روند درمانی کبد چرب نیز کمک کند. افرادی که احتمال و استعداد ابتلا به این بیماری در آنها زیاد است مانند افراد چاق و کم تحرک می توانند با گنجاندن چای سبز در رژیم غذایی روزانه خود از ابتلا به این بیماری پیشگیری کنند، به شرط آنکه در کنار نوشیدن چای سبز، رژیم غذایی سرشار از سبزیجات و میوه ها را در برنامه غذایی خود بگنجانند.
12- مصرف روزانه یک لیوان سرکه انگبین تاثیرات شفابخشی در درمان کبد چرب دارد و عرق کاسنی، عرق خارشتر، عرق بید و عرق شاه تره نیز مفید است.
بعضی کارخانجات تولید دارو از بعضی از کنگرهای خاص خوراکی قرصی درست کردند که قرص متبی گفته می شود و قرص کنگ است این هم در درمان کبد چرب مفید است.
«لزوم رعایت تقیه» یک راهبرد مهم در بین آداب زیارت کربلا است/ نباید حرفی بزنیم که آرامش را به هم بزند
«لزوم رعایت تقیه» یک راهبرد مهم در بین آداب زیارت کربلا است/ نباید حرفی بزنیم که آرامش را به هم بزند
حضرت در ادامه روایت فوق، به نکته بسیار مهمی اشاره میکنند که بنده میخواهم در بین آداب زیارت کربلا، این نکته را به عنوان یک راهبرد مهم-خصوصاً برای امسال- عرض کنم. حضرت میفرماید: «بر تو لازم است که تقیه را رعایت کنی؛ وَ یَلْزَمُکَ التَّقِیَّةُ الَّتِی قِوَامُ دِینِکَ بِهَا» حالا که میخواهی به کربلا بروی، فکر نکن که روز عاشورا شده و باید به خط آخر بزنی! بلکه باید تقیه را رعایت کنی. تقیه یعنی اینکه مراقبت کنی، حرفی نزنی که به خیلیها بر بخورَد و کاری نکنی که صدمه بخوری و مراقبت کنی که این آرامش بهطور کلی در جامعۀ اسلامی حفظ شود. این سفارش امام صادق(ع) است.
جزدست الهی، عامل دیگری در شکلگیری تجمع عظیم اربعین نقش نداشته
ز دست الهی، عامل دیگری در شکلگیری تجمع عظیم اربعین نقش نداشته
در موضوع اربعین ما بر سر سفره و خوان پربرکت و آمادۀ امام حسین(ع) نشستهایم، یعنی بنا نیست که ما این سفره را باز کنیم یا بنیانگذاری کنیم و بنا نیست که فکر کنیم که چگونه این تجمع باعظمت را ایجاد کنیم؛ این تجمع باعظمت ایجاد شده است و جز دست الهی، عامل دیگری در شکلگیری این تجمع باعظمت نقش نداشته است. علماء محترم نجف به بنده میفرمودند: ما کاری نکردهایم، یا ندیدهایم که قبل از آغاز این خیل عظیم پیادهروی، در حوزه، کار جدی و ترغیبی برای این حضور مردم صورت بگیرد.
از ایران اسلامی هم که دلها متحول شد و به اربعین متوجه شد، باز هم کار تبلیغات نهادهای فرهنگی و دینی نبوده است بلکه این حقیقتاً یک حرکت خودجوش معنوی در بین همۀ مؤمنین است؛ نه فقط مؤمنینِ معتقد به امامت اباعبداللهالحسین(ع) بلکه مؤمنین معتقد به حریت و آزادمنشی و سیادت حسین(ع) در هر مذهب و مکتبی یک دلِ شوریدهای برای اربعین پیدا کردهاند و خود به خود این جمعیت باعظمت شکل گرفته است.
عامل دیگری همانند امام حسین(ع) برای پاکسازی جانها و جوامع ندارم
ما عامل دیگری همانند «اباعبداللهالحسین(ع)» برای پاکسازی روحها و جانها و جوامع بشری نداریم. شهید بیشترین تأتیر را در دیگران دارد، شهید به حقانیت یک راه شهادت میدهد. و شهیدی مثل امام حسین(ع) بیش از دیگر امامان ما «سفینه النجاه و مصباح الهدی» است.
کار برای امام حسین(ع)، موثرتر و کمهزینهتر از بسیاری از اقدامهای فرهنگی است
هر کسی میخواهد در این مرز و بوم یا هر جای دنیا کار فرهنگی انجام دهد، اول باید سرمایهاش را برای مؤثرترین عامل، برنامهریزی کند، و بعد به حَسَب ضرورت برای امور دیگر هم هزینه کند و طبیعتاً مؤثرترین عامل، خودِ اباعبداللهالحسین(ع) است. هزاران منبر، مسجد، اقدام فرهنگی، فیلم سینمایی و حرکت خوب فرهنگی وجود دارد، ولی ما در آخرش به دنبال چه هستیم؟ آخرش باید به این نقطه برسیم که فرمود: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»(شعراء/89) مسلماً اباعبدالله الحسین(ع) با کمترین هزینه و کمتر از همۀ این فعالیتها از نظر هزینۀ مادی و زمانی، میتواند تأثیرات عمیقتر و ماندگارتر و اصیلتری در روح انسانها باقی بگذارد.
مسلماً معرفت و نیت ما امکان بهرهبرداری ما از اربعین را افزایش میدهد/ 5 نکته برای افزایش بهرهوری از سفر اربعین
ما بر سرِ این سفرۀ آماده نشستهایم و میخواهیم بهرهبرداری خودمان را بیشتر کنیم. مسلماً معرفت و نیت ما امکان بهرهبرداری ما را افزایش خواهد داد و فواید این سفر را برای ما بیشتر خواهد کرد و برکاتش را برای جهان اسلام، بلکه جهان بشریت بیشتر نازل خواهد کرد. در اینجا میخواهم نکاتی را عرض کنم که این نکات بتوانند به بهرهوری ما-از سفر اربعین- کمک کنند و برکت کار ما را افزایش دهند.
نکتۀ اول: «احساس وظیفه» برای زیارت اربعین/سفر اربعین را «وظیفه» بدانیم نه صرفاً سفری برای «حال خوش معنوی»
اولین نکته «احساس وظیفه کردن برای زیارت اربعین» است. ما باید به عنوان «وظیفه» با این سفر برخورد کنیم. بنده به دوستان مصاحبهگر رسانه عرض کردم که وقتی در مسیر پیادهروی اربعین، خواستید با زائرین مصاحبه کنید، همهاش از حسّ و حال معنوی آنها نپرسید که اینطور القاء شود که «ما صرفاً برای یک حال خوش معنوی آمدهایم تا لذتی ببریم و برویم!» در حالی که این وظیفۀ ما بوده که بیاییم.
اولین مفهومی که-در ارتباط با زیارت اباعبدالله الحسین(ع)- باید در ذهن و دل ما جا بگیرد این است که «این وظیفۀ ماست» همانطور که یک مؤمن در روز عاشورا احساس وظیفه میکند که برای امام حسین(ع) عزاداری کند، بدون اینکه در رسالههای عملیه به طرز خاصی بر او واجب کرده باشند. البته این زیارت را به شیوۀ حج، واجب نکردهاند و این هم یک اسراری دارد. گذاشتهاند خود مؤمنین این وظیفه را بفهمند.
امام صادق(ع) به یکی از دوستان خود فرمود: من شنیدهام برخی از مؤمنین هستند که دو سه سال بر آنها گذشته ولی به کربلا و زیارت امام حسین(ع) نرفتهاند.-حضرت طوری این سؤال را مطرح کردند که انگار معنایش این است: مگر میشود یک چنین افرادی هم باشند؟! در حالی که حضرت خودشان خبر داشتند که وضعیت چگونه است- آن شخص پاسخ داد: آقا جان! خیلیها هستند که اینگونه هستند. حضرت فرمود: این افراد در روز قیامت چگونه میخواهند جواب پیامبر(ص) را بدهند؟!(یَا عَلِیُّ! بَلَغَنِی أَنَّ قَوْماً مِنْ شِیعَتِنَا یَمُرُّ بِأَحَدِهِمُ السَّنَةُ وَ السَّنَتَانِ لَا یَزُورُونَ الْحُسَیْنَ؟ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَعْرِفُ أُنَاساً کَثِیرَةً بِهَذِهِ الصِّفَةِ. قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لِحَظِّهِمْ أَخْطَئُوا وَ عَنْ ثَوَابِ اللَّهِ زَاغُوا وَ عَنْ جِوَارِ مُحَمَّدٍ ص تَبَاعَدُوا…… أَمَا إِنَّهُ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ عُذْرٍ وَ لَا عِنْدَ رَسُولِهِ مِنْ عُذْرٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ کاملالزیارات/296)
چرا شیطان زمانی که امام زمان(علیه السلام) ظهور میکند خود را تسلیم امام میکند تا سر او را از بدنش جدا کند؟
چرا شیطان زمانی که امام زمان(علیه السلام) ظهور میکند خود را تسلیم امام میکند تا سر او را از بدنش جدا کند؟
شیطان در زمان ظهور
چرا شیطان زمانی که امام زمان(علیه السلام) ظهور میکند خود را تسلیم امام میکند تا سر او را از بدنش جدا کند؟
پاسخ :
این سؤال دو بخش دارد: یکی مسأله علت تسلیم شدن شیطان، دوم سر بریدن و اعدام شیطان توسط حضرت مهدی(عج).
در به استحضار میرسانم که جواب بخش نخست سؤال منوط به روشن شدن پاسخ بخش دوم سؤال است گواینکه شما مسأله سربریدن شیطان را مسلم گرفتهاید و از علت تسلیم شدن او سؤال نمودهاید. در فرض مثبت بودن جواب فقره دوم سؤال، تسلیم شدن شیطان نیز قهری و از روی اجبار خواهد بود زیرا هیچ دشمنی با میل و رغبت خود به قربانگاه نمیرود بلکه ناگزیر از تسلیم شدن میباشد.
اما مطلب مهم مربوط به این سؤال، روشن شدن این مسأله است که: آیا در عصر ظهور شیطان بوسیله حضرت(عج) کشته میشود و یا نه و دلیل این مطلب چیست؟
این موضوع هم در قرآن به صورت اشاره، مطرح شده است و هم در روایات ذیل آن آیه، نقل گردیده است در قرآن کریم جریان مهلت خواستن شیطان از خداوند در دو آیه (37 ـ 38 سوره حجر 80 ـ 81 سوره ص) به یک شکل آمده است. در این آیه، شیطان بعد از طرد شدن از درگاه الهی، از خداوند تقاضا میکند که ـ رب فانظرنی الی یوم یبعثون ـ خدایا مرا تا روز قیامت مهلت بده. خداوند در پاسخ میفرماید: انک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم. یعنی تو اجازه داری تا زمان مشخصی به کار خود ادامه دهی. که خداوند اصل تقاضای شیطان را موافقت فرموده اما مقدار و زمان مورد نظر شیطان را نپذیرفته و آن را محدود نموده است به زمان معلوم. در مورد اینکه مراد از «وقت معلوم» در آیه چیست میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد که این اختلاف نظر نیز ناشی از اختلاف روایات مربوط به این مسأله میباشد.
ولی بسیاری از مفسرین، از جمله مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان، معتقد است که: میان پاسخ خداوند و تقاضای شیطان تفاوت وجود دارد و دراین پاسخ از جهتی موافقت شده است و از جهتی نیز مخالفت شده است اصل مهلت دادن به شیطان، پذیرفته شده ولی مدت مورد نظر شیطان رد شده است. چون سیاق آیه دلالت دارد بر اینکه «وقت معلوم» غیر از «یوم یعبثون» است و مراد از آن زمان قبل از قیامت است.
ایشان، نتیجه میگیرد که منظور از وقت معلومی که خداوند آن را پایان مهلت شیطان قرار داده است، روزی است که خداوند جامعه بشری را در آن روزگار کاملاً اصلاح میکند و ریشة همه فساد را قطع میکند نه اینکه مراد روز برپایی قیامت و مرگ عموم خلایق باشد.[1]
روایاتی که در ذیل این آیه وارد شده متفاوت میباشد، از جمله اسحاق بن عمار از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت میکند: که حضرت فرمود: «مراد از وقت معلوم در آیه، روز قیام قائم ما است زمانی که خداوند او را ظاهر کند، در مسجد کوفه مستقر میشود در آن هنگام شیطان در حالی که به زانو راه میرود به سوی حضرت آورده میشود و شیطان فریادش از شدت حزن آن روز، بلند است آنگاه حضرت پیشانی شیطان را میگیرد (کنایه از ذلت و خواری) و گردن او را میزند.»[2]
در این رابطه تذکر چند نکته را لازم میدانم:
1 . روایاتی که در ذیل این آیه مبارکه وارد شده است و از جمله روایت مذکور، از نظر سند، ضعیف است.
2 . روایتی که نقل شد با ظاهر بعضی از روایات دیگری که در ذیل این آیه نقل شده است، اختلاف دارد برخی از روایات قتل شیطان را به رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ نسبت داده است و در بعضی دیگر بقای شیطان را تا زمان نفخه صور و مرگ جمعی، ذکر نموده است.[3] گرچه سند معتبر و قابل استنادی برای این روایت وجود ندارد.
3 . این احتمال وجود دارد که مراد از روایات مربوط به قتل شیطان، معنای کنائی آن باشد نه قتل واقعی یعنی مراد محدود نمودن و بینتیجه بودن تلاشهای شیطان، باشد که در عصر ظهور حضرت به خاطر رشد عقول مردم و تربیت آنان در پرتو حکومت حضرت(عج) کارهای شیطان بیاثر میشود و از تأثیرگذاری میافتد و حداقل این دسته روایات مؤید برداشت مذکور از آیه میباشد در هر حال چه منظور قتل و کشتن خود شیطان باشد و چه بلاتأثیر ماندن تلاشهای شیطان باشد، نتیجه یکی خواهد بود وآن عبارت است از عدم نقشآفرینی و کارایی شیطان در گمراهی مردم در عصر حاکمیت مطلق دین خدا و دولت کریمة حضرت مهدی(عج) به گونهای که در آن عصر، اطاعت و بندگی در سراسر جامعه توحیدی آن عصر نمود دارد «یعبدوننی لایشکرون بیشیئاً».[4]
4 . نکته آخر اینکه: کشته شدن شیطان و یا بیتأثیر بودن او، منافاتی با اختیار و تکلیف انسان ندارد زیرا انگیزه ها و عوامل معصیت، در وسوسه شیطان منحصر نمیباشد بلکه علاوه بر آن دو عامل مهم دیگر: یعنی وسوسههای نفسانی و عوامل درونی و نیز عوامل و انگیزهها و وسوسههای بیرونی، هم چنان باقی است چون انسانهای آن زمان تبدیل به فرشته نمیشوند تا طبیعت و نفسانیاتشان تغییر نماید، بلکه تربیت و فرشتهخو میشوند با اینکه زمینه و امکان معصیت و گناه برای آنان وجوددارد ولی با توجه به اینکه آگاهی و ایمان و تربیت مردم در آن دوران، به درجه اعلا قرار دارد، این معرفت و تربیت بینظیر در عصر دولت الهی حضرت مهدی(عج) صدور گناه و معصیت را به حداقل ممکن میرساند.
نتیجه اینکه: در عصر تشکیل دولت کریمة مهدوی(عج) مهلت کار شیطان به پایان میرسد. و فرقی ندارد چه این که شیطان توسط حضرت(عج) به قتل برسد، چنانکه ظاهر برخی روایات دلالت بر آن دارد و چه اینکه اصل وجود شیطان معدوم نگردد و ا ین روایات حمل به معنای کنائی بشود در این صورت، نقشآفرینی شیطان در اغوا و ضلالت انسانها که بیشترین سهم را داشته است، در آن زمان به پایان میرسد. و به همین خاطر بیشترین نگرانی شیطان از ظهور حضرت و تعجیل آن میباشد.
در خاتمه: برای اطلاع بیشتر از کارکرد شیطان، مطالعه کتاب «وقت معلوم» نوشتة آقای محمدحسن گنجیفرد، چاپ دوم، نشر بطحا،