سپاس و ستایش پروردگار
سپاس و ستایش پروردگار
سپاس وستایش خدای را جل جلاله که آثار قدرت او بر چهره روز
روشن تابان است و انوار حکمت او در دل شب تار , درخشان .
بخشاینده ای که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد .
جباری که نیش پشه را تیغ قهر دشمنان گردانید .
تو اگر باز کنی پنجره را
من نشان خواهم داد
به تو زیبایی را
چشم دل باز کن که آن بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
گر به اقلیم عشق، روی آری همه آفاق ، گلستان بینی
آنچه بینی، دلت همان خواهد و آنچه خواهد دلت همان بینی
هر چه داری اگر به عشق دهی کافرم ، اگر جوی زیان بینی
دل هر ذره ای که بشکافی آفتابیش در میان بینی
با یکی عشق ورز از دل و جان تا به عین الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
روایتی جالب از شیطان
در حدیث آمده که پیغمبری در مسجد مناجات میکرد و میگفت:
«خداوندا! میخواهم که شیطان را به صورت خودش به من بنمایی.»
فرمان رسید که «از مسجد بیرون رو.»
آن پیغمبر از مسجد بیرون آمده، ابلیس را دید که بر در مسجد ایستاده است؛ در حالیکه عَلَمی در دست و طبلی بر گردن و تیری در میان فرو برده، پیغمبر گفت:
«ای ملعون اینها چیست؟»
گفت: ای پیغمبر خدا من هر روز بدین صفت در مساجد میروم و یکی از یاران خود را به درون مسجد میفرستم تا چون مردم سلام نماز دهند، وسوسه در دل ایشان بیفکند.
من دوال بر طبل بزنم و سه مرتبه به آواز بلند ندا دهم، ندای اوّلم این است که (الطمع الطمع) چون این ندا به گوش جمعی از مردم طمعکار رسد، در ساعت روز از نماز بگردانند و در دل بگذرانند که اگر اینجا توقّف کنیم، از فلان کار و فلان معامله باز میمانیم.
پس زود بیرون آمده، به زیر علم من جمع میشوند و چون به دم مرگ رسند، از این تیر زهرآلود بر قلب ایشان زنم تا در شکّ و شبهه افتند و بیایمان و توبه از دنیا بروند.
و باز شیطان لعین گفت:
ندای دوم من آن است که (الحرص الحرص) پس هر که در دل، حرص دنیا داشته باشد با خود گوید که اگر در مسجد توقّف کنم، دیگران خرید و فروش کنند و فایدهها برند و من محروم بمانم، پس زود از مسجد بیرون آمده، در زیر علم من جمع شوند.
و آواز سوم من آن است که (المنع المنع) چون این صدا به گوش خلق رسید، بخیلان در دل خود بگذرانند که درنگ نماییم، مبادا که در این مسجد فقیری در آید و از ما چیزی بخواهد، پس از این وسوسه زودتر از جای نماز برخاسته، در زیر علم من درآیند و من به ایشان گویم، خوش آمدید که شما از خیل و حَشَم مایید.
و آنها که در جای نماز نشستهاند و تعقیب نماز به جای آورند و ذکرهای خود را تمام کنند، از بندگان خاصّ خدا باشند که حق تعالی فرموده:
«إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ»(3)
«و به یقین تو را بر بندگان من تسلّطی نیست (آنها همیشه در انتخاب راه مختارند) جز کسانی از گمراهان که به کلی پیرو تو شوند.»
پینوشت ها:
1- المیزان، ج12، ص 163
2- نور، آیه 20
3- حجر، آیه 43
پیشنهد خداوند برای رهایی از دام شیطان
معنای ضلالت/ گروه هایی که گمراه شدند
ضلالت به معنای گمراهی از راه درست زندگی است. انواع ضلالت هم بیان کردیم که ضلالت ابتدایی و کیفری بود.
بحت درباره این است که چه کسانی گمراه بودند که ما نباید از راه آنها پیروی کنیم. قرآن میگوید بیشتر گذشتگان گمراه بودند. گروههای خاصی در قرآن به عنوان گمراهان عنوان شدهاند؛ مثل بتپرستان، گوسالهپرستان، پیروان شیطان، کافران، هواپرستان، فاسقان، مجرمان ظالمان و حرمتشکنان.
خطرناکترین گمراهان
اما خطرناکترین گمراهان چه کسانی هستند؟ خداوند در آیه 112 سوره مبارکه «انعام» خطرنکترین گمراهان را معرفی کرده است و میفرمایند: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ»؛ مکتب انبیا در هر زمانی دشمن داشت از آدم تا خاتم و از خاتم تا امروزی که ما در آن زندگی میکنیم. خطرناکترین دشمن مکتب پیامبران شیاطین هستند. شاطین هم دو قسمت هستند؛ شیاطین جن و شیاطین انس.
خداوند در این سوره ابتدا به شیاطین انس اشاره کرده است چرا که از شیاطین جن خطرناکتر هستند. شیاطین انس دو دسته هستند یکی رهبران فاسد سیاسی و یکی دیگر رهبران فاسد دینی که از نظر قرآن شیطان هستند.
خطرناکترین گمراهان سه دسته هستند؛ ابلیس و فرزندانش، رهبران فاسد دینی و رهبریان فاسد سیاسی. اینها افرادی هستند که راه را میدانند اما از راه حق منحرف میشوند که خطر آنها در جامعه از سایر گروهها بیشتر است.
ابزارهای شیطان برای گمراهی انسانها
متقدم بر همه گمراهان شیطان است که اولین دسته از گروه گمراهکننده ابلیس و فرزندانش هستند که داستان آن در قرآن آمده است: «قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»(شیطان) گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مىآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت؛ مگر بندگان خالص تو از میان آنان را». (حجر/ 39 و 40) بنابراین ابزار شیطان برای گمراهی انسان این است که کار بد را در دیده ما زیبا جلوه میدهد. اگر انسان در صراط مستقیم حرکت کند خداوند زشتی گناه را در دیده انسان طوری زشت جلوه میدهد که هیچگاه به سمت بدی حرکت نکرده و گناه نکند اما اگر راه شیطان را انتخاب کند زشتی در نظر افراد زیبا میشود به طوری که کار خلاف کردن، نگاه به نامحرم و حق مردم را ضایع کردن برایش لذتبخش میشود.
شیطان از چهارسو انسان را محاصره میکند
در آیات 16 و 17 سوره مبارکه «اعراف» نیز داریم: «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ*ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ»؛ گفت خدایا حالا که مرا از درگاه خود راندی، من در کمینگاه صراط مستقیم تو مینشینم. از اینجا میفهمیم او می دانست راه درست کدام است که میخواهد در آنجا قرار گیرد. شیطان میگوید: از پشت، جلو، چپ و راست یعنی از چهار سو انسان را محاصره میکنم و اجازه نمیدهم شکرگزار تو باشند.
در روایت درباره محاصره شیطان از چهار طرف داریم: از جلو آمدن یعنی شیطان امر آخرت و آینده را از نظر انسان بیاهمیت جلوه میدهد بنابراین انسان سست میشود. از سمت پشت یعنی اینکه مال و ثروت را برای انسان لذتبخش میکند و میگوید بگذار برای روز مبادا و انفاق نکن. از سمت راست یعنی اینکه دین را در دیدگاه مردم زشت جلوه میدهد؛ از سمت چپ نیز لذتهای مادی را در کام انسان شیرین میکند.
در آیه 119 سوره مبارکه «نساء» هم داریم: «وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا؛ (شیطان میگوید و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم کرد و وادارشان مىکنم تا گوشهاى دامها را شکاف دهند و وادارشان مىکنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند و[لى] هر کس به جاى خدا، شیطان را دوست [خدا] گیرد قطعا دستخوش زیان آشکارى شده است».
روشهای شیطان برای گمراهی مردم وسوسه انسان با آرزوهای بزرگ و توجه به خرافات است. وقتی شیطان خدا را تهدید کرد اما خداوند گفت: هر کاری دوست داری کن.
چگونه میتوان از محاصره شیطان رها شد؟/نصیحت خداوند برای رهایی از شیطان
خداوند در آیه 27 سوره مبارکه «اعراف» انسانها را نصیحت میکند و میفرمایند: «یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ؛ ای فرزندان آدم، شیطان شما را نفریبد، همچنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند، لباس از تنشان کند تا شرمگاهشان را به ایشان بنمایاند او و قبیلهاش از جایی که آنها را نمیبینید شما را میبینند ما شیطانها را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند».
شیطان ممکن است در کنار شما باشد اما شما نمیتوانید او را ببینید. اگر به سمت خدا آمدید خدا شیطان را دور میکند. وقتی شیطان تهدید کرد که انسان را از چهار طرف محاصره میکند، خداوند فرمودند: نه شیطان از دو سو انسان را محاطره کرده است؛ انسانها از سمت بالا و پایین میتوانند از شر او رهایی یابند. اگر دست به دعا برداشتند و به سجده بروند، آنها را از فریب شیطان نجات میدهم.
اگر کسی عاشق خدا شد دیگر از شر شیطان و نفس اماره رها میشود. امیدوارم خداوند این توفیق را نصیب ما کند.
منبع: عقیق
شیطان وراه فرارش
چه کسانی عضو کابینه شیطان هستند
رفیعی بیان کرد: انسانی که عضو کابینه شیطان شود اختیار زبان و چشم و دل خود را ندارد و برادر او میشود همان طور که قرآن فرموده است ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و یا فرمود «من یعش عن ذکر الحمان نقیض له قرینا».
استاد حوزه با تاکید بر لزوم دشمن شناسی و با بیان اینکه دشمن شناسی هنر انسان مومن است اظهار کرد: در آیه 17 سوره اعراف شیطان بر ورود به درون انسانها از جهات مختلف بالا،پائین و راست و چپ و … تاکید کرده است؛ علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آن می فرماید که مراد در اینجا جهات حسی نیست بلکه مراد جهات معنوی است.
وی با اشاره به اشکال ورود شیطان به زندگی انسان و انحراف او ادامه داد: او ابتدا باور انسان به معد را ضعیف می کند زیرا انسان با فراموشی قیامت دست به گناه میزند؛ دوم عدم انفاق و سنگین کردن انفاق در نزد انسان از دیگر حربههای شیطان است.
رفیعی گفت: سومین حربه، سبک جلوه دادن دین و تزئین گناه نیز چهارمین حربه برای شیطان در انحراف انسان است.
انس با قرآن؛ عامل ذوب شیطان
وی در ادامه به دو روایت از پیامبر اشاره و تصریح کرد: در یکی از این روایات بیان شده که قرآن و انس با آن شیطان را ذوب میکند بنابراین نداشته باشیم خانه ای را که روزی مقداری از قرآن در تلاوت نشود. اینقدر سفارش شده که سوره ملک و … را بخوانید زیرا این سوره عذاب قبر را از انسان بر می دارد و امنیت به او میدهد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: همچنین در این روایت روزه به عنوان عاملی برای کوری شیطان معرفی شده اما مع الاسف به روزه داری کم توجهی می شود و همزمان با آن بیماری افراد عود می کند.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) اظهار کرد: همچنین صوم، صدقه، حب الله، نیکی در کارهای صالح و استغفار از جمله عواملی است که باعث فرار شیطان میشود.
منبع:ایکنا
حوادث آخر الزمان
امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
هان! پدر و مادرم فدایشان باد! آنها از گروهى هستند که نامهایشان در آسمان معروف، ولى در زمین گمنامند.
آگاه باشید شما آماده عقبگرد کردن امور خویش، و گسیختگى پیوندها و سر کار آمدن خردسالان، و بى تجربه گان و دون همتان خویشتن باشید!
این وضع زمانى پیش خواهد آمد که قرار گرفتن انسان مؤمن در زیر ضربات شمشیر براى او از یافتن یک درهم پول حلال آسانتر است. زمانى خواهد آمد که اجر و ثواب گیرنده ازدهنده بیشتر است.(زیرا دهنده در آن زمان از پول حرام و به خاطر ریا و تظاهر و اسراف مىبخشد ولى گیرنده آن را در راه وظیفه شرعى خویش مصرف مىکند)
این به هنگامى رخ خواهد داد که مست مىشوید اما نه با شراب،بلکه بر اثر فراوانى نعمت، و قسم مىخورید اما نه از روى ناچارى، دروغ مىگوئید اما نه در اثر واقع شدن در تنگنا، این موقعى خواهد بود که بلاها و مصائب همچون بارى گران که بر پشت شتران نهاده باشند و سنگینى جهاز گردن آنها را مجروح کند، بر شما فشار وارد خواهند ساخت.
متن حدیث:
ومن خطبة له علیه السلام
تختصّ بذکر الملاحم ألا بِأبِی وأُمِّی، هُمْ مِنْ عِدّةٍ أسْماؤُهُمْ فِی السّماءِ معْرُوفةٌ وفِی الاْرْضِمجْهُولةٌ.
ألا فتوقّعُوا ما یکُونُ مِنْ إِدْبارِ أُمُورِکُمْ، وانْقِطاعِ وُصلِکُمْ، واسْتِعْمالِصِغارِکُمْ: ذاک حیْثُ تکُونُ ضرْبةُ السّیْفِ على الْمُؤْمِنِ أهْون مِن الدِّرْهمِ مِنْ حِلِّهِ! ذاک حیْثُ یکُونُ المُعْطى أعْظم أجْراً مِن الْمُعْطِی! ذاک حیْثُ تسْکرُون مِنْ غیْرِ شرابٍ، بلْ مِن النِّعْمةِ والنّعِیمِ، وتحْلِفُون مِنْ غیْرِ اضْطِرارٍ، وتکْذِبُون مِنْ غیْرِ إِحْراجٍ ذاک إِذا عضّکُمُ الْبلاءُ کما یعضُّ الْقتبُغارِب الْبعیرِ ما أطْول هذا الْعناء، وأبْعد هذا الرّجاء!
«نهج البلاغه، خطبه 187