شعار مدافعان حرم
شیعه مرد نبرد و پیکار است
صبر دارد… و خویشتن دار است
«خشن و سخت» میشود وقتی
پای ناموس شیعه در کار است
مثل پروانهها به گرد حرم
در طوافیم ما قدم به قدم
کشور کفر فتح خواهد شد
زیر پای «مدافعان حرم»
شیعهایم و نماد احساسیم
روی این خانواده حساسیم
تحت امر حسین هستیم و
همه سربازهای عباسیم
تیغ ما از نیام… نزدیک است
لحظهی انتقام نزدیک است
مردی از جنس نور میآید
اهل عالم قیام نزدیک است…
مدافعان حرم حضرت زینب(س)
کیفیت در کلام رهبری
مقام معظم رهبری(حفظهاللهتعالی) در دیدار کارگران عزیز و زحمتکش کشور، مصرف کالاهای ساخت داخل را یکی از مجاهدتهای ضروری در سال جهاد اقتصادی دانستند و افزودند: «به موازات استقبال مردم از تولیدات داخلی، لازم است کیفیت و مرغوبیت این کالاها، به حد قانع کنندهای برسد.» معظم له با نام گذاری امسال به عنوان سال «جهاد اقتصادی» حرکت با برکتی را در جهت فرهنگ سازی یک حقیقت و مفهوم متعالی دیگر همچون اصلاح الگوی مصرف، همت و تلاش مضاعف و بسیج آحاد مردم عزتمند کشور اسلامی ایران آغاز نمودند.
ایشان هر چند در بیانات مختلف به دلیل تسلط بر مسایل اقتصادی وارد بحثهای محتوایی شدهاند، ولی در سخنرانیهای سال جدید در چارچوب مقولهی «جهاد اقتصادی» اولین نکته مهم است را تحت عنوان مصرف کالای داخلی به عنوان یک مجاهدت در سال جهاد اقتصادی مطرح میفرمایند. همچنین در بند اول سیاستهای کلی اشتغال که به رؤسای قوای سه گانه، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر شورای نگهبان توسط معظمله ابلاغ شد، آمده است: «ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی به عنوان ارزش اسلامی و ملی با بهرهگیری از نظام آموزشی و تبلیغی کشور.» تأکید بر مصرف کالای داخلی در سیاستهای کلی اشتغال نیز نشان از نقش حرکت آفرین این مسأله در چرخهی اقتصاد است.
اصولاً در ادبیات تاریخ اقتصاد توسعه، صاحبنظرانی که در خصوص روشهای استعمار، استثمار و تقسیم کار بین کشورهای استعمارگر و مستعمره قلمفرسایی کردهاند به این مهم اعتراف نمودهاند که کشورهای غارتگر غربی از جوانب مختلفی حقوق مستضعفین به خصوص مسلمین را ضایع کردهاند؛ از جمله: با دزدیدن منابع خام، گماشتن حکام وابسته برای تسهیل دزدی منابع، قبضهی دانش و فنآوری و ندادن جواز انتشار به کشورهای دیگر، دزدی مغزها، تطمیع و طعمهگذاری برای جذب و عدم رجعت مغزها، تحریم اقتصادی و ممانعت از دسترسی به ابزارهای سرمایهای و نیازهای ضروری، شبیخون فرهنگی، فرهنگ زدایی، تخریب الگوی مصرف و ایجاد اشتیاق کاذب به مصرف کالاهای بیگانه، دزدی ثروتهای تاریخی، دفینهها وآثار فرهنگی، تبلیغ کاذب جاذبههای غربی و بهخصوص جاذبههای شهوانی، هجوم نظامی و غارت همه جانبه، جعل مذاهب باطل مانند بهاییت، وهابیت و مانند اینها و بسیاری از روشهای دیگر برای شکستن دژهای مستحکم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی که در نهایت در جهت منافع دنیایی کوتاه مدت و بلند مدت آنها بوده است. یکی از این راهها «کشور گشایی بهوسیلهی فتح بازارهای مصرف کالاهای مصرفی و صادراتی آنها» بوده است.
نقش مبلغان در بایسته های اقتصاد مقاومتی
جتالاسلام محمد جمشیدی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در همدان، نقش مبلغان را در تحقق شعار سال مهم دانست و اظهار کرد: مبلغان نقش مهمی در تبیین و تحقق شعار «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» دارند.
وی با اشاره به نامگذاری سال 95 توسط مقام معظم رهبری به عنوان «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» خاطرنشان کرد: تکیه بر اقتصاد مقاومتی، مدیریت واردات، تقویت تولید ملی و مبارزه با فساد در ساختار اقتصادی کشور نقش مهمی دارد.
رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بهار اضافه کرد: روحانیون میتوانند با تبیین درست و ساده اقتصاد مقاومتی برای خنثیسازی توطئه دشمن در ضربه زدن به کشور نقش بسیار مهمی ایفا کنند.
وی بیان کرد: یکی از الزامات در این باره تلاش برای اصلاح الگوی مصرف و پرهیز جدی از اسراف و تبذیر و همچنین ترغیب مردم به استفاده از کالای داخلی است.
جمشیدی خاطرنشان کرد: در این باره مبلغان میتوانند کار و تولید و تلاش را جا بیندازند؛ امروز اگر در کشور رکود وجود دارد، راه مقابله با آن تقویت وحدت و تأکید بر قوه خلاقیت و باور به حل مشکلات است که اینها در سایه اقتصاد مقاومتی محقق میشود.
وی تصریح کرد: لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی اتکا به ظرفیت داخلی و نیروهای مؤمن و کارآمد است.
رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بهار خاطرنشان کرد: با توجه به نامگذاری سال جاری به نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» اگر بخواهیم دشمن را بیشتر از همیشه ناامید کنیم باید در همه زمینهها به ویژه مسائل اقتصادی توسعه یابیم.
وی با تأکید بر اهمیت مسائل معیشتی یادآور شد: باید تلاش کنیم بینیاز از واردات شویم و زمینه تولید و صادرات را در پیش گیریم تا در صورت بروز تحریمهای بیشتر بتوانیم در مقابل آن ایستادگی کنیم.
نخستین اربعین امام حسین (ع)
رباره «اولین اربعین» پس از شهادت امام حسین(ع) بحث ها و پرسش های بسیاری تاکنون مطرح شده است؛ مانند این که:
1. آیا اهل بیت امام حسین(ع) در همان اولین اربعین در سال 61 هجری بر سر تربت سیدالشهدا حاضر شده اند؟ یا نه در اربعین دیگری بوده است؟
2. آیا اساساً اسرای اهل بیت(ع) در راه بازگشت از شام به مدینه، از کربلا هم گذشته اند یا نه؟
3. آیا جابر بن عبدالله انصاری و عطیه، در همان اربعین نخست، قبر امام حسین(ع) را زیارت کرده اند؟ و آیا از نظر مسافت و فاصله زمانی چنین چیزی امکان دارد؟
4. آیا از نظر تاریخی، برخورد اهل بیت(ع) با جابر بن عبدالله در کربلا صورت گرفته است؟ و اولین زائر قبر امام حسین(ع) در اربعین، جابر بوده است یا اهل بیت(ع)؟
5. منابع تاریخی در این مورد چه نگاشته اند و کدام نظر صحیح است؟ چرا حضور اهل بیت(ع) در کربلا، در بسیاری از منابع ذکر نشده است؟
6. آیا از نظر امکان وقوع، ممکن است که در فاصله زمانی چهل روز، کاروان اهل بیت با آن همه زن و کودک، که به صورت اسیر برده می شدند، از کربلا به کوفه و پس از چند روز از کوفه به شام بروند و پس از مدتی که در دمشق اقامت داشتند، دوباره این مسیر طولانی را به کربلا بازگردند؟
این پرسش ها سبب شده تا محققان درباره این موضوع، پژوهش های تاریخی انجام دهند. برخی معتقدند که اهل بیت(ع) در همان اربعین به کربلا بازگشتند و برخی نیز آن را عملی نمی دانند. در این باره کتاب ها و مقاله های بسیاری نوشته شده است. یکی از آثار مفصل در این زمینه، کتاب «تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهدا(ع) » نوشته شهید محراب، مرحوم آیت الله قاضی طباطبایی(ره) است که در 900 صفحه به این موضوع پرداخته و بحث های جانبی دیگری نیز در این اثر وجود دارد. ایشان کوشیده تا اثبات کند بازگشت اهل بیت(ع) به کربلا در اولین اربعین، از نظر عقلی و تاریخی و بر اساس منابع و به لحاظ بعد مسافت و ایام لازم برای این سفر، ممکن است و هیچ بعدی ندارد.
گرچه کسان دیگری در نقد نظریه او مقاله ها نوشته اند و ادله او را رد کرده اند، اما وی در اثبات نظر خویش، تلاش بسیار کرده و به همه پرسش ها، شبهه ها و استبعادها پاسخ داده است. وی برای دفع شبهات مخالفان نظریه اش، بررسی های گسترده ای بر اساس شرایط، وسایل سفر و امکانات آن روزگار ارائه کرده و تکیه اش بر منابع متقن شیعه و سنی بوده است.
محدث نوری از جمله کسانی است که بازگشت اهل بیت(ع) را در همان اربعین بعید شمرده است. شهید قاضی طباطبایی(ره) به اشکالات هفت گانه مرحوم نوری پاسخ داده است. اشکالات از این قرار است:
اشکال اول: عدم تناسب زمان چهل روز، با حادثه رفتن به شام و برگشت به کربلا؛
اشکال دوم: سکوت منابع کهن تاریخی درباره بازگشت آنان به کربلا؛
اشکال سوم: حرکت اهل بیت از شام به سوی مدینه و رسیدن آنان به مدینه در بیستم صفر؛
اشکال چهارم: سکوت برخی منابع تاریخی کهن از دیدار اهل بیت با جابر در کربلا؛
اشکال پنجم: مسافت طولانی بین شام و کربلا و منازل متعدد و حوادث میان راه؛
اشکال ششم: این که در منابع مختلف، جابر بن عبدالله انصاری را اولین زائر اربعین شمرده اند، نه اهل بیت پیامبر را؛
اشکال هفتم: این که کربلا در مسیر شام به مدینه نیست و قدر مشترکی هم بین این دو مسیر (کربلا به مدینه) وجود ندارد.
شهید قاضی طباطبایی، همه این اشکال ها را در حد «استبعاد» می داند که دلیلی بر محال بودن این زیارت در اربعین نمی شود و با 17 دلیل به همه آنها پاسخ داده است (که پرداختن به آن ها در این خلاصه نمی گنجد).
در این کتاب، سلسله مباحث حاشیه ای و استطردادی هم وجود دارد، مانند:
ـ سیری در حوادث کربلا و سفر امام حسین(ع) به این سرزمین و سفر اهل بیت به کوفه و شام؛
ـ بحث در مورد مدفن حضرت زینب÷ در شام؛
ـ شرح حال عطیه کوفی و جابر بن عبدالله انصاری؛
ـ برخی مطالب مجعول یا نقل های ضعیف در منابع ضعیف؛
ـ رد برخی شبهات تاریخی؛
ـ نمونه هایی از شیوه های عزاداری برای سیدالشهدا(ع) در مناطق و دوره های مختلف.
البته کتاب، فصل بندی منظم و مطلوبی ندارد. این کتاب، بار اول در سال 1352 شمسی در 681 صفحه با نام «تحقیق درباره روز اربعین سیدالشهدا(ع)» چاپ شد و سپس با نام «تحقیق درباره اولین اربعین سیدالشهدا(ع)» در حدود 900 صفحه به چاپ رسید. چاپ سوم آن در 963 صفحه در سال 68 از سوی بنیاد علمی و فرهنگی شهید قاضی طباطبایی و یک نوبت هم در سال 83 در قطع وزیری و 448 صفحه چاپ جدید از سوی کنگره بزرگداشت شهید قاضی به چاپ رسیده است.
در پایان لازم است اشاره کنیم که کسانی همچون ابن نما حلّی (645 ق) در «مثیر الاحزان»، سید بن طاووس در «لهوف» و شیخ مفید معتقدند که اهل بیت(ع) در همان نخستین اربعین به کربلا آمده اند. ابوریحان بیرونی، ملاحسین کاشفی و شیخ بهایی نیز بر این نظرند.
برخی دیگر این امر را بعید شمرده اند؛ از جمله علامه مجلسی در «بحار الانوار»، محدث نوری در «لؤلؤ و مرجان»، شیخ عباس قمی در «منتهی الآمال» و مرحوم شعرانی در «ترجمه نفس المهموم».
از معاصران هم مرحوم محمدابراهیم آیتی، دکتر سید جعفر شهیدی و شهید مطهری، ورود اهل بیت به کربلا را در نخستین اربعین نپذیرفته اند.
کاروان علما در پیاده روی ار بعین
1. کاروان بیت آیت الله شاهرودی
در میان مراجع تقلید، حضور آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می شد و به سوی کربلا حرکت می کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می شدند و به نجف بازمی گشتند؛ اما آیت الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی گشت.[13] معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده است.
2. کاروان شهید آیت الله مدنی(ره)
شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی، از استادان سرشناس حوزه نجف، یکی دیگر از عاشقان همیشگی مراسم پیاده روی نجف ـ کربلا و زیارت حرم اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش، به خصوص در روز اربعین بود. عالمان و استادان حوزه علمیه نجف، خاطرات خوشی از این شهید بزرگ، در این مراسم باشکوه معنوی دارند. حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از همراهان وی در یکی از این سفرها می گوید:
یک سال که ماه ذی حجه مصادف با زمستان بسیار سردی بود، همراه شهید آیت الله مدنی از نجف عازم کربلا شدیم تا در روز عرفه، به زیارت امام حسین(ع) مشرف شویم. در این سفر مرحوم شیخ علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ احمد کافی نیز آقای مدنی را همراهی می کردند. ما چند فرسخی رفتیم تا این که به یکی از روستاهای عشایرنشین رسیدیم. سپس شخص عربی جلو آمد و از آیت الله مدنی استقبال کرد و به او احترام گذاشت و وی و همراهان را به مضیف خود دعوت کرد؛ چون همه به ویژه سران و شیوخ عشایر، او را به خوبی می شناختند و احترام زیادی برایش قائل بودند. ما شب را همان جا استراحت کردیم و فردا صبح به راه خود ادامه دادیم؛ تا این که به شهر طویرج در 20 کیلومتری اطراف کربلا رسیدیم.
در طول مسیر، هر جا که برای استراحت توقف می کردیم، آقای مدنی چند حدیث می خواند و نکاتی اخلاقی می گفت و گاهی یک بحث علمی مطرح می کرد. در طویرج، او وضع روحی عجیبی داشت و شروع به صحبت کرد. نخست در فضیلت زیارت امام حسین(ع) سخنی گفت و حرم امام را به کعبه آمال و آرزوها تشبیه کرد و بعد فرمود: از این جا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هروله کنان ادامه بدهیم. با این که او درد پا و کسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آیه {إنّ الصّفا والمروة من شعائر الله}[14] را که در مراسم حج میان سعی و صفا خوانده می شود، هروله کنان می خواند و جلو می رفت و ما نیز به دنبالش جواب می دادیم. وقتی وارد شهر کربلا شدیم، شهید مدنی فرمود: باید با همین حال خسته و پای آبله زده به حرم مشرف شویم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت می کردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم. در این حال مراسم زیارت را مرحوم کافی بر عهده گرفت و با اشعار و نوحه خوانی جان گذار، همه را به فیض رساند.[15]
3. پیاده روی حاج آقا مصطفی خمینی(ره)
آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارت های مخصوص امام حسین(ع) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول می زد و زخمی می شد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمی پذیرفت و چون به نزدیک کربلا می رسید و نگاهش به گنبد و گل دسته های حرم امام حسین(ع) و پرچم سرخ رنگ آن می افتاد، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و مصیبت اهل بیت(ع) را زمزمه می کرد و به سر و سینه می زد و عزاداری و نوحه سرایی می کرد.[16]
وی در این سفر، بدون توجه به این که فرزند مرجع بزرگ تقلید، امام خمینی(ره) است، مانند یک طلبه ساده در خدمت همسفران بود و از کمک به آنان دریغ نمی کرد و در هنگام توقف و استراحت نیز به بحث علمی می پرداخت. مرحوم آیت الله شیخ محمدحسن قدیری که در یکی از سفرها همراه او بود، می گوید:
یک بار در پیاده روی از نجف به کربلا، خدمت حاج آقا مصطفی خمینی بودم؛ وقتی به باغ های نزدیک کربلا رسیدیم، شب را آن جا ماندیم. دوستان همه دور حاج آقا مصطفی را گرفتند و او صحبت را شروع کرد و بعد بنا شد هر کدام از رفقا در یک رشته از علوم حوزوی سؤالی بپرسد و وی جواب بدهد. سؤالات بسیاری از فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، عرفان و اخلاق از وی پرسیده شد که حدود چهار ساعت به طول انجامید و حاج آقا مصطفی بدون این که مطالعه و مراجعه به کتابی کند، همه را کامل جواب داد که من بسیار متعجب شدم که او این قدر بااستعداد است.[17]
آقای محتشمی می گوید:
در اوقات صبح، ظهر و شام، نماز به امامت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی(ره) اقامه می شد و شب هنگام، پس از نماز مغرب و عشاء، دعای توسل و زیارت عاشورا خوانده می شد. اگر شب جمعه در راه بودیم، دعای کمیل و ذکر مصیبت توسط دوستان انجام می گرفت. از خصوصیات مرحوم حاج آقا مصطفی این بود که هر شب، قبل از اذان صبح برمی خواست و به نماز شب می پرداخت. او بسیار خوش مشرب و خوش مسافرت بود و در سفرها با همراهان دوست و رفیق بود و همواره سعی می کرد به کسی سخت نگذرد و مواظب بود کسی عقب نیافتد و جا نماند. در جلسات گفت وشنودی که اغلب شب ها رفقای همسفر دور هم جمع می شدند، از هر دری سخنی به میان می آمد و حاج آقا مصطفی، پیوسته متذکر بود و زیر لب اذکاری را زمزمه می کرد. در تابستان ها به علت گرمی طاقت فرسای هوا، بعد از اذان صبح حرکت می کردیم و تا دو سه ساعت بعد از طلوع آفتاب، راه می رفتیم؛ سپس در محلی توقف می کردیم و صبحانه و نهار در همان جا صرف می شد و عصر که مقداری از گرمای هوا کاسته می شد، باز حرکت از سر گرفته می شد.[18]