نگاهی به سوره ق
ین سوره با مسأله احیای مجدد مردگان در روز رستاخیز شروع می شود و عجیب بودن تجدد حیات انسان پوسیده و خاک شده را،از دیدگاه بشر نشان می دهد و این که چگونه مردمانی که در طول تاریخ، کلام منذرین را تکذیب می کردند، گرفتار آثار و عواقب آن شدند.بنابراین، سوره همراه با تهدید و هشدار است.
علامه طباطبایی در آغاز سوره «ق» می نویسد:«این سوره مسأله دعوت انسان را بیان می کند و به آنچه در این دعوت است اشاره می کند، یعنی انکار مشرکان به معاد و تعجبی که از آن داشتند که انسان بعد از مردن و خاک شدنش،چگونه دوباره زنده می شود و به همان صورت و وضعی که قبل از مرگ بوده،برمی گردد.آنگاه تعجب آنان را رد می کند که علم الهی محیط به ایشان است.»1 و در ادامه می نویسد:«آنگاه منکران را تهدید می کند به اینکه،اگر به راه نیایند بر سرشان همان خواهد آمد که بر سر امت های گذشته آمده و آن گاه برای بار دوم باز به علم و قدرت خدای تعالی پرداخته و از راه تدبیری که در خلقت آسمان ها و آراستن آنها به کار برده و نیز تدبیری که در خلقت زمین و گیاهان نر و ماده و همچنین فرستادن باران و تأمین روزی بندگان و زنده شدن زمین به وسیله آب و… علم و قدرت خود را اثبات می کند».2
از آنجایی که موضوع اصلی سوره،حیات مجدد انسان در عالمی دیگر است، مسأله علم و آگاهی به عملکرد انسان در حیات دنیایی مطرح می گردد، زیرا اگر علم و آگاهی و ثبت و ضبطی ممکن نباشد، جزا محال می گردد.بنابراین موضوع علم الهی به عنوان یکی از پایه های قیامت در این سوره مورد تأکید قرار می گیرد.
«قد علمنا ما تنقص الارض منهم وعندنا کتاب حفیظ؛به یقین ما می دانیم آنچه را زمین از بدن آنها می کاهد و نزد ما کتابی است که همه چیز در آن محفوظ است ».(سوره ق، آیه 4)
خالق انسان، از اسرار درون مخلوق و وسوسه ای که در دلش می گذرد،نشانه می آورد: «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید؛ما انسان را آفریدیم و وسوسه های او را می دانیم و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم».(آیه 16)
و بالاخره برای آسودگی پیامبر که از تکذیب کافران دلتنگ شده است،علم پروردگار را نسبت به آنچه می گوید تصریح نموده و می فرماید:«نحن اعلم بما یقولون؛ ما به آنچه آنها می گویند،آگاه تریم».(آیه 45)
و در انتها چگونگی علم و آگاهی فرشتگان موکلی که در سمت راست و چپ انسان قرار دارند،بیان می کند.«اذ یتلقی المتلقیان عن الیمین و عن الشمال قعید، ما یلفظ من قول الاّ لدیه رقیب عتید؛(به خاطر بیاور) هنگامی که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت می کنند.انسان هیچ سخنی را به میان نمی آورد مگر آنکه همان دم فرشته ای مراقب و آماده برای انجام مأموریت و (ضبط آن) است ».(سوره ق، آیه 17 و 18)
سوره مبارکه «ق» بطور کامل و یکپارچه درباره زندگی پس از مرگ و احیای مردگان در روز رستاخیز است و اگر اشاره ای هم به آیات طبیعی در زمین و آسمان شده برای اثبات حرکت جهان به سوی این مقصد است و اگر از نزول باران و احیای زمین در بهاران نشانه می آورد،برای تذکر این قیاس است که خروج شما نیز در روز قیامت چنین است.«و احیینا به بلدةً میتاً کذلک الخروج؛به وسیله باران سرزمین مرده را زنده کردیم(آری) زنده شدن مردگان نیز همین گونه است».(سوره ق، آیه 11)
و اگر از اقوام متعدد گذشته وقایعی نقل می کند.برای این است که همه تکذیب کنندگان، سرانجام گرفتار عذاب شدند:«کذّبت قبلهم قوم نوح و اصحاب الرس و ثمود.و عاد و فرعون و اخوان لوط. و اصحاب الایکة و قوم تبع کل کذّب الرسل فحق وعید؛(ای رسول از تکذیب غمگین نباش که) قوم نوح و اصحاب رس و قوم ثمود رسولان خود را تکذیب کردند و قوم عاد و فرعون و برادران لوط و اصحاب ایکه و قوم تبع (پادشاه یمن) همه رسولان حق را تکذیب کردند تا وعده عذاب حق بر آنها حتم و واجب گردید.»(سوره ق، آیات 12ـ14)
بقیه مطالب سوره نیز تماماً در خدمت اثبات همین مطلب است که بازگشت همه پدیده ها به سوی خداست و سرانجام در «یوم الخروج» انسان ها برانگیخته شده و به حساب اعمالشان خواهند رسید:«یوم یسمعون الصیحة بالحق ذلک یوم الخروج.انا نحن نحیی و نمیت و الینا المصیر؛روزی که خلق آن صیحه را به حق بشنوند آن روز هنگام خروج از قبرهاست.البته ما خلق را زنده ساخته و می میرانیم و بازگشت همه به سوی ما است.» (سوره ق، آیات 42 ـ 43)
قابل توجه است که این سوره با سوگند به قرآن شروع و با پند دادن به وسیله قرآن خاتمه یافته است.«فذکّر بالقرآن من یخاف وعید؛پس آن کس را که از وعده عذاب قیامت ترسان است به آیات قرآن متذکر ساز.»در تفسیر مجمع البیان آمده است:«پس از آنکه خداوند سوره حجرات را با یادآوری ایمان و شرایط آن برای بندگان ختم فرمود این سوره را با یاد نمودن چیزهایی که ایمان به آن واجب است مانند قرآن و ادله توحید شروع کرد».3
بطور کلی محور بخش های این سوره معاد است که به شرح زیر می باشد:
1. انکار و تعجّب کافران از مسأله معاد؛
2. استدلال به مسئله معاد از طریق توجه به نظام آفرینش و مخصوصاً احیای زمین های مرده به وسیله باران؛
3. استدلال به مسأله معاد از طریق توجه به خلقت نخستین؛
4. استدلال به مسأله ثبت اعمال و اقوال برای روز قیامت؛
5. مسائل مربوط به مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر و چگونگی برخورد با کفار در جهان آخرت؛
6. بیان گوشه ای از حوادث قیامت و اوصاف بهشت و جهنم؛
7. اشاره به حوادث تکان دهنده در گذشته و خلقت آسمان و زمین؛
8. دعوت مردم به صبر و پایداری و به پا داشتن نماز و پندگیری به وسیله قرآن؛
1 و2. علامه طباطبایی، المیزان504 و 503. 3. طبرسی، مجمع البیان 9/200.
کلمات کلیدی: تکذیب سوره مسأله دعوت انسان مرده مسأله احیا مجدد مرده معاد انسان سوره ( ق )
غیبت ومصادیق آن
کلمه غیبت به طوری که در مجمع البیان آمده عبارتست از: در غیاب کسی عیبی از او بگویی که وجدان بیدار، تو را از آن نهی کند و اگر او بشنود، ناراحت شود، به همین جهت بدگویی دنبال سر فردی که تظاهر به فسق و گناه می کند را، جزو غیبت نشمرده اند، چون اگر بشنود که در غیاب او چنین گفته اند،ناراحت نمی شود.
مصادیق غیبت
مصادیق غیبت بر سه قسم است:
قسم اول :ذکر کردن چیزی که نقص شرعی یا عرفی نسبت به حال شخص غیبت شده باشد و آن چیز هم، بر شنونده پوشیده باشد به طوری که راضی به فاش شدنش نباشد و غیبت کننده هم در مقابل کوچک کردن آن شخص و عیب گذاری بر اوست.
قسم دوم: نقل عیب پنهان است،لیکن نه به قصد مذمت کردن و عیب گذاردن و پست کردن او، بلکه به غرض دیگری مانند سرگرمی یا از روی دلسوزی، عیب پنهان دیگری را نقل کند که شکّی در حرام بودنش نیست.
قسم سوم: گفتن عیب کسی نزد دیگری که آن را می داند.ظاهر بعضی از روایات آن است که از عنوان غیبت بیرون است، لیکن از تعدادی روایات استفاده می شود که این مورد نیز غیبت است.1
صورت های غیبت:
1. گاهی شخصی غیبت کسی را می کند و اظهار می دارد که من این عمل را انجام نمی دهم و اهل آن نیستم؛ مثلاً اظهار می دارد:الحمدللّه که من مبتلا به حبّ ریاست نیستم.
2. طریق دیگر آن است که گاهی غیبت کسی را ـ با لباس و پوشش تعریف از او ـ می کند؛ مثلاً می گوید:حیف فلانی با وجودی که این همه صفت خوب دارد، امّا صبر ندارد و زود عصبانی می شود.
3. یا اگر در مجلسی غیبتی شود و بعضی حاضران نشنوند و یکی از آنها بخواهد غافلان را متوجّه کند،بگوید:سبحان اللّه چه چیز عجیبی این شخص ذکر می کند و از این روش عیب را فاش کند.
4. و از اقسام دیگر غیبت، گوش کردن به آن است از روی تعجّب، زیرا که او اظهار تعجّب می کند که نشاط غیبت کننده زیادتر شده و او را وادار به غیبت می کند.2
5. یا گاهی اینطور اظهار می دارد که این غیبت نیست، چون به خودش هم گفته ام یا اینکه در وسط مطلبی که راجع به شخصی بیان می کند،می گوید:حالا غیبتش نباشد!! در حالی که تمامی این موارد غیبت است.
غیبت از گناهان کبیره است
در سوره نور آیه 19 آمده است: «و کسانی که دوست دارند خصلت ناشایست افراد با ایمان فاش شود برای آنها عذابی دردناک در دنیا و آخرت می باشد».
همچنین در سوره حجرات آیه 12 آمده است:«و لایغتَب بَعضُکُم بَعضاً اَیحِبُّ اَحَدَکُم اَن یأکُلَ لَهمَ اَخیه مَیتاً فَکَرِهتُموهُ؛ نباید بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را بکنند آیا هیچ یک از شما دوست دارند که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ پس کراهت دارید از آن» و شاهد این احتمال هم روایت شریفی از پیامبر (ص) است که می فرماید:در شب معراج گروهی را در آتش دیدم در حالی که مردار می خوردند. از جبرئیل پرسیدم،اینها چه کسانند؟ گفت:اینها کسانی هستند که در دنیا گوشت مردم را می خوردند 3 یعنی غیبت مردم می کردند.
همچنین از پیامبر (ص) روایت شده که روز قیامت شخصی در پیشگاه حق نگهداشته شود و کتابش به او داده شود.پس حسنات خود را در آن نبیند.گوید:خداوندا! این کتاب من نیست، در آن حسنات خود را نمی بینم.به او گفته شود:همانا پروردگار تو گمراه نیست و فراموش نمی کند، عمل توبه واسطه غیبت کردن از مردم از بین رفت.پس از آن، دیگری آورده شود و کتابش را به او می دهند.پس در آن طاعت های بسیاری می بیند.بگوید:بار الها!این کتاب من نیست،زیرا که من این طاعات را نکردم.به او گفته شود:چون فلانی غیبت تو را کرده،حسنات او را به تو دادیم».4
آثار غیبت
پر واضح است که اگر غیبت در بین جمعیتی رایج شود، موجب کینه و حسد و بغض و عداوت شده و ریشه در جامعه می دواند، و درخت دو رویی را بارور می کند و وحدت و اتّحاد جامعه را گسسته و پایه دیانت را سست می کند.
پس بر هر مسلمانی لازم است برای حفظ خود و دیگران از فساد و نفاق و نگهداری حوزه مسلمانان و نگهداری وحدت، خود را از این رذیله حفظ کند و دیگران را نیز از این عمل قبیح،نهی نماید.
درمان غیبت
1. تفکّر: یکی از موانع مهم تهذیب نفس غفلت است.اگر از آثار خطرناک اخلاق رذلیه غافل هستیم، اگر درباره کیفر گناهان و عذاب اخروی فکری نمی کنیم و بالأخره اگر ایمان به معاد در عمق جانمان نفوذ نکرده و از حدّ یک مفهوم ذهنی بالاتر نرفته،چگونه می توانیم درباره تهذیب و پاکسازی نفسمان تصمیم بگیریم و او را در خواسته هایش کنترل و مهار کنیم؟ مگر به این سادگی می توان با نفس امّاره مبارزه کرد؟ غفلت،یکی از بیماریهای بزرگ نفسانی و منشأ بسیاری از بیماری هاست و دوای این درد، تفکّر، عاقبت اندیشی و تقویت نیروی ایمان می باشد.بر انسان لازم است همواره مراقب نفس خویش باشد.حضرت علی (ع) فرموده اند:«هر کس که قلبش را با تداوم فکر، آباد سازد،افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد».5
در این مرحله باید این بیماری و درمانش را خوب بشناسیم و با خود بیندیشیم و حساب کنیم که در روز چند بار این عمل (غیبت) را انجام می دهیم.
2. عزم: مرحله دوم،عزم است.عزم، میزان امتیاز انسان است، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است.
جرأت بر معاصی کم کم انسان را بی عزم می کند، و این جوهر شریف را از انسان می رباید.
مرحوم شاه آبادی می فرمودند:«بیشتر از هر چیز گوش کردن به موسیقی و غنا، از انسان سلب اراده و عزم می کند».6
1. گناهان کبیره،شهید دستغیب، ج 2، ص 257.
2. چهل حدیث، امام خمینی، ص 317.
3. مستدرک، کتاب حج، باب 132.
4. محجة البیضاء. ج 5، ص 253.
5. غرر الحکم، ص 690.
6. چهل حدیث، امام خمینی، ص 8.
کلمات کلیدی: غیبت غیاب عزم روایت بیمار نفس ایمان
15ـ سؤال: بنده دارای کافی نت (خدمات اینترنت) هستم. سوال اینست که درآمد آن از لحاظ شرعی درست است یا خیر؟ این در صورتیکه علی رغم کنترل عده ای سوء استفاده کرده و مخفیانه بر روی برخی سایتهای غیر مجاز میروند در مورد چت کردن چطور؟
15ـ سؤال: بنده دارای کافی نت (خدمات اینترنت) هستم. سوال اینست که درآمد آن از لحاظ شرعی درست است یا خیر؟ این در صورتیکه علی رغم کنترل عده ای سوء استفاده کرده و مخفیانه بر روی برخی سایتهای غیر مجاز میروند در مورد چت کردن چطور؟
جواب: اگر شما دستگاه را برای دیدن سایتهای غیر مجاز اجازه ندهید اشکالی بر شما نیست ولی سعی کنید تا جایی که مقدور است کنترل نمایید و همچنین در مورد چت.
برگرفته شده از masael.blog.ir
دیدن عکس
0ـ سؤال :در مراجعه به سایتهای اینترنتی خارجی زیاد با موارد خلاف شرع مواجه میشویم. با توجه به اینکه در مسیر تحقیقات و ارتباط با تکنولوژی روز ناچار به استفاده از امکانات اینترنتی مستقیم و با توجه به اینکه اینگونه سایتها نهایتا اثر سوء خود را بر روان انسان میگذارد؟
جواب: به عکسهای مبتذل و موجب مفسده نگاه کردن جایز نیست.
برگرفته شده از masael.blog.ir
7ـ سؤال: ارتباط تلفنی و ایمیل به صورت پیوسته با یک خانم چه حکمی دارد؟
7ـ سؤال: ارتباط تلفنی و ایمیل به صورت پیوسته با یک خانم چه حکمی دارد؟
جواب: حرام است.
8ـ سؤال: آیا ارتباط نوشتاری و نامه نگاری دختر و پسر نامحرم از طریق کامپیوتر و شبکه اینترنت جایز است؟
جواب: جایز نیست.
برگرفته شده از masael.blog.ir