پدرانه های زندگی
پدرانه !!!!!
ما انسان ها عادت داریم درمناسبت های خوب عیدی میدهیم تاخوشحالی اش بیشترباشد خداوند هم این گونه عمل کرده درمبارک ترین ماه یعنی ماه رجب بهترین عیدی اش را برای ما فرستاده هدیه ای ازجنس نور وهدیه ازجنس فتبارک الله احسن الخالقین که علی (ع)نام گرفت هدیه خداوندی این بارمفتخر بود که دردل خانه خدا به دنیا بیاید واین روزمبارک هم روزپدر نامیده شد
پدرواژه ایست که هرفرهنگ لغتی راکه بگردی واژه ای مترادف ،جایگزین ، یا هم برابرش راپیدا نمیکنی ‘.برخی ازما واژه پدر وکاربرد پدر را بد فهمیده ایم ،اسم پدر که می آید یاد کسی می افتیم که ازصبح تاشب بهیددکار کند دست پر به خانه بیاید وخلاصه کلام اکثرصحبت نا باپدر این گونه شده است ،بابا پول دانشگام ، بابا کادوی دوستم ، بابا کرایه ماشین و…..که پدر رانقش پولددرآر وعابربانک بخشیدوگاهی هم وقتی به مازور میگفتند میگفتیم اگه به بابام نگفتم وپدر میشد بادیگارد وتکیه گاه ولی غافل از این که جزنقشی که مابرایش درنظر گرفته ایم که پدر فقط باید پول بدهد اوانسان هست احتیاج به محبت ، همدردی ،توجه،احترام وبرطرف کردن نیاز عاطفی اش دارد بد نیست گاهی وقت ها غیر اززمانی که محتاج پولیم سراغ پدر وهمسر رابگیریم وبگوییم من افتخار میکنم به این که سایه پدر وهمسر دارم وبه او بفهمانیم که هیچ چیز جای اورا درمنزل وقلب شما نمیگیرد وبردستان همیشه خسته وپینه بسته اش بوسه ای بزنیم
من هم همین جا میگویم پدر عزیزم ممنونم که هستی وبه وجودت افتخار میکنم
خداجون قبول خودم وخوت
#مینویسم_تا_از_نوشتن_نهراسم
خداجون قبول خودم وخوت
درست که گوشهایت را تیز کنی وزبان طببیعتت را هم بلد باشی صدای خداحافظی ننه سرما را میشنوی که دارد بساطش راجمع میکند تا جایش را به بهار بدهد بهار نوشدن طبیعت اما اگر باز هم دقت کنی امسال بهار دربهار شده است بهار طبیعت وبهار روح وجان را خداوند باهم به بندگان عطا کرده است آری درست است بهار جان ماه رجب را میگویم که ماه خود سازی ورسیدگی به احوال اعمال خوداست تا آماده شویم برای مهمانی خدا درست مثل مهمانی های زمینی که قبل از مهمانی کلی به خودمان میرسیم تا آبرویمان پیش میزبان نرود آدم های زرنگ هم ازبهار طبیعت استفاده میکنند هم ازفصل بهار دل ها وآدم های تنبل هم ازگوشه خانه ومجازی آباد دل نمیکننند وفرصت ها را از دست میدهند البته خداوند درمناه رجب تلنگرانه جلبی زده اعتکاف شاید خداوند به بهانه اعتکاف خواسته مارا به گوشه ای بکشاند وبگوید قبول کن سه روز خودم وخودت باشیم من تو را برای خودم آفریدم نه برای حرص زدن برای مال دنیا و…..
کمی از این بهار ها استفاده کنیم مبادا فرصت ازدست برود وتازه لیست کارهای نکرده یادمان بیفتد که دیگر خسارت زمان جبران ناشدنی است
خدا هم درقرآن به این نکته اشاره کرده است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
انسان درزیان است مگر این که عمل صالح انجام دهد ودر راه حق صبر کند
پس کمیازاین دنیای فانی دل بکنیم وبه خدا بگوییم خدا جون قبول
خودم وخوت
دوران قشنگ روزی روزگاری
#مینویسم_تا_از_نوشتن_نهراسم
.دوران قشنگ روزی روزگاری !!
کودک که بودیم بعداز شلوغ کاری های روزانه خسته میشدیم با قصه های مادر به خواب میرفتیم با همان قصه هایی که با روزی روزگاری شروع میشد ومعمولا اواسطش خوابمان میبرد وقصه رامتوجه نمیشدیم چه شد قصه برایمان زیاد مهم نبود همین که مادر برایمان وقت میگذاشت وبا صدای مهربان مادر به خواب میرفتیم کلی ذوق داشت اما دلم برای بچه های امروز میسوزد میدانی چرا ؟؟؟؟چون مادرها دیگر برای خودشان هم وقت ندارند چه ّبرسد که به بچه ها قصه بگویند خیلی هنر کنند گوشی تلفن را برمیدارند وشماره قصه گو را میگیرند وگوشی را به دست بچه میدهند بچه هم نصفه نیمه گوش کرده نکرده با صدای مادرمصنوعی خوابش میبرد اما انگار به ندای دل کودک گوش کنی صدای مادرش به قصه گو ترجیح میدهد باورنمیکنی ؟؟؟سوال کن ببین چه میگوید
به قلم سمیه صفری زاد
روگردانیِ مردم از علی(ع) علتهای مختلفی داشت
استاد پناهیان:
روگردانیِ مردم از علی(ع) علتهای مختلفی داشت. یکی اینکه ایشان بسیار محکم، قاطع، باصلابت و گاهی خشن بود. دوم اینکه چون علی(ع) خویشانِ مشرک آنها را کشته بود، نسبت به او کینه داشتند. سوم اینکه ایشان درباره بیتالمال سختگیر بود و آن را به خلافِ عدالت، بذل و بخشش نمیکرد. چهارم اینکه از امیرالمومنین(ع) نمیشد راحت پُست و مقام گرفت!
اما هیچکدام از این سختگیریها نمیتواند علت اصلیِ روگردانی مردم از علی(ع) باشد زیرا حاکمان بسیاری بودهاند که خیلی سختگیر و خشن بودند، ولی مردم از آنها تمکین میکردند.
اگر روانشناسانه نگاه کنیم، میبینیم که آدمها دوست دارند امیدوار باشند؛ هرچند اَلکی و دروغی و با فریبدادنِ خودشان! آدمها آنقدر دوست دارند امیدوار بشوند و خودشان را فریب بدهند که این همیشه ابزاری در دست سیاستمدارها بوده است، امروز هم خیلی از سیاستمداران جهان-خصوصاً در کشورهای به اصطلاح قدرتمند- از این ابزار برای عوامفریبی استفاده میکنند.
رهبران سیاسی اگر به قصد فریب، به مردم امید الکی بدهند خائن هستند. رهبران سیاسی باید واقعبینانه با مردم صحبت کنند؛ گاهی این صحبتها ممکن است تلخ باشد. رهبران خوب، مظلوم میمانند چون حاضر نیستند امیدِ الکی بدهند.
امیددادن الکی اگر عمومی باشد، عوامفریبی و اگر خصوصی باشد لابیگری است. امیرالمؤمنین(ع) در آن شرایط سخت، امید الکی به کسی نداد لذا نخبگان و مردم از او روگردان شدند.
معصومین هرگز حاضر نشدند به کسی امیدِ الکی بدهند. رسول خدا(ص) هرگز به نخبگان قریش، امید بیخود نداد. امیرالمومنین(ع) هم امید الکی به خوارج نداد. امام حسن(ع) با مردم، شفاف سخن گفت و وقتی دید که آنها مرد جنگ نیستید؛ با معاویه صلح کرد. امام حسین(ع) هم هرگز نخواست با عوامفریبی، پیروز شود.
حضرت امام(ره) هم از ابتدا، یکذرّه به منافقین روی خوش نشان نداد. در ماجرای بنیصدر هم حاضر نشد به نفع رقیب او در انتخابات، اظهار نظر کند. رهبر انقلاب هم در فتنۀ 88 کوتاه نیامد؛ اگرچه بسیاری از نخبگان، ایشان را تنها گذاشتند.
ما باید سیاست را با سلامت و صلابت به جامعه آموزش بدهیم، تا اگر مردم ببینند یک سیاستمدار با عوامفریبی، دارد امیدِ الکی میدهد، از او بدشان بیاید و بگویند «چه آدم بیشخصیتی است!»
چه کسانی باید سیاستِ سالم را آموزش دهند؟ یکی آموزش و پرورش: بچهها باید سیاستفهم بشوند تا بدانند عوامفریبی و لابیِ نابجا، خباثت است. دوم: مساجد و هیئات مذهبی که باید بحثهای دقیق سیاسی و علّتهای مظلومیت ائمه(ع) را به مردم بگویند. سوم: رسانهها، روزنامهها و رسانهها نباید مانند غربیها بازویِ عوامفریبی باشند، بلکه باید سیاست درست را نشان دهند. ما رسانهۀ قدرتمندی که این امیدهای الکی را لو بدهد نداریم.
در انتخابات اخیر، یک عدهای امید الکی ندادند و گفتند: «برجام درست نمیشود» اما برخی گفتند: «اینها خیلی تلخ هستند؛ اصلاً امید نمیدهند!» و کسانی که به مردم امیدِ الکی ندادند، رأی نیاوردند! سیاستمداران شایسته به مردم امید الکی نمیدهند لذا وقتی فضا پُر از عوامفریبی باشد آنها برنده نمیشوند.
باید فضای جامعه را در مقابل «امید الکی» مصون کرد. جامعه باید واقعبین باشد تا امید کاذب در آن، پا نگیرد وگرنه طبق روایت، هرکسی با «امید کاذب» زندگی کند به «خوف صادق» برخورد میکند(تحفالعقول/285) «خوف صادق» یعنی بلایی که از آن میترسیدی، بر سرت خواهد آمد. ما امید کاذب غربزدهها و شکستخوردنش را دیدهایم؛ امید صادق اهلِ مقاومت و علائمِ پیروزیاش هم را دیدهایم.
امروز جبهۀ مقاومت با یکی از نرمافزارهای قدرتش بهنام «زینب(س)» جلو آمده است و میتواند با این نرمافزار-که نمونهاش را کسی ندارد- جهان را بگیرد. به نرمافزار اربعین نگاه کن! این واقعیتها را ببین و به پیروزی جهانی، امید واقعی و صادق داشته باش. ما الآن بالاترین قدرت را داریم؛ دشمنان ما در مقابل ما ضعیفاند و ما قوی هستیم، لذا حماقت است در مقابل دشمن کوتاه بیاییم؛ با امید کاذب، مردم را ذلیل غربیها نکنیم!
پادردک بیرون بیا
#دردانه
پادردک بیرون بیا!!!!
بازی ی زمان کودکی ام این بود که وقتی هوا ابری بود به خاطر این که بتوانم کوچه بروم وبابچه هابازی کنم به بالای پله ها میرفتم وداد میزدم خورشیدجان بیرون بیا ازپشت ابر بیرون بیا
الان هم تفریحم شده پاهارا صدا بزنم وبگویم پادردک بیرون بیا ازپای من بیرون بیا
آیا این پاها مرا درادامه مسیرزندگی یاری خواهدکرد
به قلم سمیه صفری زاد