روگردانیِ مردم از علی(ع) علتهای مختلفی داشت
استاد پناهیان:
روگردانیِ مردم از علی(ع) علتهای مختلفی داشت. یکی اینکه ایشان بسیار محکم، قاطع، باصلابت و گاهی خشن بود. دوم اینکه چون علی(ع) خویشانِ مشرک آنها را کشته بود، نسبت به او کینه داشتند. سوم اینکه ایشان درباره بیتالمال سختگیر بود و آن را به خلافِ عدالت، بذل و بخشش نمیکرد. چهارم اینکه از امیرالمومنین(ع) نمیشد راحت پُست و مقام گرفت!
اما هیچکدام از این سختگیریها نمیتواند علت اصلیِ روگردانی مردم از علی(ع) باشد زیرا حاکمان بسیاری بودهاند که خیلی سختگیر و خشن بودند، ولی مردم از آنها تمکین میکردند.
اگر روانشناسانه نگاه کنیم، میبینیم که آدمها دوست دارند امیدوار باشند؛ هرچند اَلکی و دروغی و با فریبدادنِ خودشان! آدمها آنقدر دوست دارند امیدوار بشوند و خودشان را فریب بدهند که این همیشه ابزاری در دست سیاستمدارها بوده است، امروز هم خیلی از سیاستمداران جهان-خصوصاً در کشورهای به اصطلاح قدرتمند- از این ابزار برای عوامفریبی استفاده میکنند.
رهبران سیاسی اگر به قصد فریب، به مردم امید الکی بدهند خائن هستند. رهبران سیاسی باید واقعبینانه با مردم صحبت کنند؛ گاهی این صحبتها ممکن است تلخ باشد. رهبران خوب، مظلوم میمانند چون حاضر نیستند امیدِ الکی بدهند.
امیددادن الکی اگر عمومی باشد، عوامفریبی و اگر خصوصی باشد لابیگری است. امیرالمؤمنین(ع) در آن شرایط سخت، امید الکی به کسی نداد لذا نخبگان و مردم از او روگردان شدند.
معصومین هرگز حاضر نشدند به کسی امیدِ الکی بدهند. رسول خدا(ص) هرگز به نخبگان قریش، امید بیخود نداد. امیرالمومنین(ع) هم امید الکی به خوارج نداد. امام حسن(ع) با مردم، شفاف سخن گفت و وقتی دید که آنها مرد جنگ نیستید؛ با معاویه صلح کرد. امام حسین(ع) هم هرگز نخواست با عوامفریبی، پیروز شود.
حضرت امام(ره) هم از ابتدا، یکذرّه به منافقین روی خوش نشان نداد. در ماجرای بنیصدر هم حاضر نشد به نفع رقیب او در انتخابات، اظهار نظر کند. رهبر انقلاب هم در فتنۀ 88 کوتاه نیامد؛ اگرچه بسیاری از نخبگان، ایشان را تنها گذاشتند.
ما باید سیاست را با سلامت و صلابت به جامعه آموزش بدهیم، تا اگر مردم ببینند یک سیاستمدار با عوامفریبی، دارد امیدِ الکی میدهد، از او بدشان بیاید و بگویند «چه آدم بیشخصیتی است!»
چه کسانی باید سیاستِ سالم را آموزش دهند؟ یکی آموزش و پرورش: بچهها باید سیاستفهم بشوند تا بدانند عوامفریبی و لابیِ نابجا، خباثت است. دوم: مساجد و هیئات مذهبی که باید بحثهای دقیق سیاسی و علّتهای مظلومیت ائمه(ع) را به مردم بگویند. سوم: رسانهها، روزنامهها و رسانهها نباید مانند غربیها بازویِ عوامفریبی باشند، بلکه باید سیاست درست را نشان دهند. ما رسانهۀ قدرتمندی که این امیدهای الکی را لو بدهد نداریم.
در انتخابات اخیر، یک عدهای امید الکی ندادند و گفتند: «برجام درست نمیشود» اما برخی گفتند: «اینها خیلی تلخ هستند؛ اصلاً امید نمیدهند!» و کسانی که به مردم امیدِ الکی ندادند، رأی نیاوردند! سیاستمداران شایسته به مردم امید الکی نمیدهند لذا وقتی فضا پُر از عوامفریبی باشد آنها برنده نمیشوند.
باید فضای جامعه را در مقابل «امید الکی» مصون کرد. جامعه باید واقعبین باشد تا امید کاذب در آن، پا نگیرد وگرنه طبق روایت، هرکسی با «امید کاذب» زندگی کند به «خوف صادق» برخورد میکند(تحفالعقول/285) «خوف صادق» یعنی بلایی که از آن میترسیدی، بر سرت خواهد آمد. ما امید کاذب غربزدهها و شکستخوردنش را دیدهایم؛ امید صادق اهلِ مقاومت و علائمِ پیروزیاش هم را دیدهایم.
امروز جبهۀ مقاومت با یکی از نرمافزارهای قدرتش بهنام «زینب(س)» جلو آمده است و میتواند با این نرمافزار-که نمونهاش را کسی ندارد- جهان را بگیرد. به نرمافزار اربعین نگاه کن! این واقعیتها را ببین و به پیروزی جهانی، امید واقعی و صادق داشته باش. ما الآن بالاترین قدرت را داریم؛ دشمنان ما در مقابل ما ضعیفاند و ما قوی هستیم، لذا حماقت است در مقابل دشمن کوتاه بیاییم؛ با امید کاذب، مردم را ذلیل غربیها نکنیم!