نشانه های جامعه ولایت مدار 2
در این باره می فرماید: ((باید کاری کـنـیـم کـه نـظـام و کـشـور و جـامـعـه ما علوی باشد، اسم اسلام ، اسم ولایت کافی نیست ، بخصوص کسانی که مسئولی5M دستگاه انتظامی و چه در نهادها و دستگاه های مختلفی ، زبان و بازو و راه کار باید زبان و بازو و سبک کار، [سیره ] امیر المؤ منین باشد.
در انـدیـشـه امـام تـبـلور حـقـیـقت ولایت در نظام اسلامی با تلاش همزمان در تمام حوزه های سـیـاسـی ، مـدیریتی ، اخلاقی و اجتماعی به دست می آید. ایشان درباره اخلاق ، معنویت ، وحدت ، حماسه آفرینی و پیوند مردم با مسئولان و رهبری نظام و خدمت رسانی صادقانه کـارگـزاران و مـدیـران در دوران حـسـاس دفـاع مـقـدس مـی فـرمـاید: ((اگر اینها به همین حـال بـاشـنـد، آن وقـت یـک پرده ای از مقام ولایت در این کشور جلوه پیدا کرده است . کوشش کـنـید بر این که ، کوشش بکنند همه جمعیت ها و ارگان ها و همه نهادهای اسلامی در این که این تبعیت از مرام علی ـ علیه السلام ـ را حفظ کنند.))
آسیب شناسی گسست ولایت
بـنـیـان مـسـتـحـکـم ولایـت هـمواره از سوی آفت هایی تهدید می شود و شایسته است مؤ منان ولایتمدار با مراقبت از اعمال و رفتار خود از این گنجینه و نعمت بزرگ الهی حراست کنند. در این بخش با بهره گیری از شرح حدیث های اخلاقی امام به مهمترین و برجسته ترین آفت های تهدید کننده ولایت اشاره می نماییم .
1. اخـلاقـی : عـلمـای اخـلاق بـراسـاس بـیـانـات مـعـصـومـیـن عـلیـهـم السـلام رذایـل فـراوانـی را کـه هویت و حقیقتِ انسانی را تهدید می کند نام برده اند اما در میان این رذیـله هـا بـرخی امراض و آسیب هایی وجود دارد که قلمرو ولایت را تهدید می کند که یکی از آنـهـا حـسـد اسـت . ایـن رذیـله همچون شعله های آتشی است که شاخسار درخت ایمان را می سـوزانـد و بـنـیـان فـضـایـل مـعـنـوی را ریـشـه کـن مـی کـنـد. در یـک تـحـلیـل عـقـلی حـسـود به مشیت و اراده الهی در تفاوت توانایی ها و استعدادها اعتراض می نـمـایـد و از دیـدگـاه روانشناسی چنین فردی بر اراده الهی همواره غضبناک است در نتیجه پـیـونـدش بـا خـداونـد و مـعصومین (ع ) گسسته و از حوزه ولایت آنان خارج می گردد. آفت دیـگر که متاءسفانه رواج فراوان دارد بدگویی و غیبت مؤ منان است که در فرهنگ و آموزه هـای دینی شدیداً از آن نهی شده است و یکی از گناهان کبیره به شمار می آید؛ زیرا غیبت کـنـنده هتک حرمت مؤ منین را نموده است که در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی قدر و منزلتی دارنـد و چـنـیـن کـسـی ایـمـانـش زایـل و از ولایـت الهـی خـارج و تحت ولایت و سرپرستی و ضلالت شیطان قرار می گیرد.
نشانه های جامعه ولایت مدار
نشانه های جامعه ولایت محور
ولایـت محوری در اندیشه امام و رهبری بدین معناست که کلیه برنامه ها، سیستم و مجریان و مـردم جامعه اسلامی تحت اشراف و دستورات یا سیره معصومان باشند و سیاستگذاری ها بـا هـدف گذاری آنان هماهنگ شود و تمام فعالیت های خود را با اساس دین یعنی پیامبر و معصومان علیهم السلام پیوند زنند.
امـام بـا تـحلیل و تفسیر دقیق و لطیف قبولی اعمال با تمسک به ولایت به ادعای دروغین و بـی مـحـتـوای بـرخـی از کـسـانـی کـه خود را پیرو ولایت می دانند شدیداً انتقاد می کند و معیارهای صحیح ارزشی و دینی ولایت محوری را تبیین می نماید. مقام معظم رهبری با اسوه قرار دادن سیره حکومتی و اخلاقی حضرت علی (ع ) می فرماید: ((باید تلاش کنیم خودمان را بـه آن نـمـونـه کـامل نزدیک و شبیه تر کنیم ، اگر حرکت به گونه ای باشد که در حـال دور شـدن از آن نـمونه کامل باشیم این انحراف و خطاست .)) اکنون به چند نمونه از برجسته ترین شاخصه های ولایت مداری اشاره می شود:
1. اخلاقی
گسترش فرهنگ دینی با سرمشق گرفتن از سیره اخلاقی معصومین برجسته ترین نشانه ولایـت مـحـوری جـامـعه ای است که با پرهیز از ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی به سالم سازی جامعه و نهادینه کردن هنجارها و ارزش های دینی می اندیشد.
پـیـروی از ولایـت مـعـصـومـان در حـوزه اخـلاق فـردی و اجـتـمـاعـی یعنی این که شخص با ریـاضـات شـرعـی مـنـطـبـق بـا دسـتـورات الهـی و اولیـای دیـن بـا امـیـال و خـواسـته های نفسانی مقابله کند و با وارستگی و عدم تعلق به مادیات خود را از زندان تاریک طبیعت رهایی بخشد و با پرهیز از عیب جویی دیگران به خودسازی و رفع رذایـل و جـذب فـضـایـل بـکوشد و با اجتناب از محارم الهی ، دوری از امور شبهه ناک به مـراتـب عـالی تـقـوی و ورع دسـت یـابـد. نـتـیـجـه ایـن کـه بـنـا بر گفته معصومان (ع )، پـارسـاتـریـن و مـتـقی ترین افراد جامعه اسلامی نزدیک ترین انسان ها به ولایت هستند. زیـرا اراده الهـی را بـر خواسته های نفسانی برگزیده اند و کارکردهای اخلاقی خود را برمبنای آموزه های ولایت تنظیم کرده اند.
2. سیاسی ـ اجتماعی
در اندیشه سیاسی الهی امام خمینی (ره ) جامعه ولایتمدار و پیرو حقیقی ولایت علی بن ابی طـالب (ع ) و ائمـه معصومین براساس تکلیف شرعی و ملی خود برای دستیابی به اهداف مـتـعـالی نـظـام اسـلامـی و احـیـای ارزش هـای اسـلامـی تمام سختی ها و فشارهای روانی ، سـیـاسـی و اقـتـصـادی دشـمـن را تـحـمـل مـی کـنـد و بـا فـداکـاری و ایـثـار جـان و مـال بـر مـیـثـاق و عـهـد حـفـظ اسـلام پـایـدار می ماند. و با حضور در عرصه های سیاسی اجـتماعی و آشنایی با شرایط سیاسی جهانی و منطقه ای با حفظ وحدت و همدلی و حمایت از مـسـئولان خـدمـتـگـزار و ایـستادگی در برابر توطئه های استکبار جهانی در جهت اعتلای اقـتـدار و صلابت نظام مردم سالاری دینی می کوشد. مقام معظم رهبری شاخصه ولایتمداری یـک جـامعه دینی را از نظر سیاسی چنین معرفی می کند که ((همه اجزای آن به یکدیگر و بـه آن مـحـور و مـرکـز جـامـعـه اسـلامـی یـعـنـی ولیّ متصل باشند و از درون دارای یک اتحاد و ائتلاف باشند.))
3. مدیریتی
پـس از پـیـروزی انـقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون امام و مقام معظم رهبری همواره بر تحقق سیره مدیریتی علوی تاءکید دارند. امام ولایت محوری و تمسک به ولایت در حوزه اجرایی و مـدیـریـتـی را از امـور حـکـمـت عـمـلی مـی دانـد کـه هـیـچ گـاه بـا لفـظ حـاصـل نـمی شود و مدیرانی را ولایت محوری می داند که فرایند سیاستگذاری و برنامه ریـزی ، قـانـون گـذاری و امـور اجـرائیـشـان بـراسـاس ترویج و تحقق عدالت در جامعه بـاشـد؛ ایـشان ارزش غدیر را به جهت اقامه عدل می داند. و معتقد است تمسک به ولایت این اسـت که اگر حکومت تشکیل شد باید به اندازه توانایی و امکاناتش برنامه های خود را در جـهت عدالتی که حضرت علی (ع ) ترسیم نموده است به کار بندد و خدمت به محرومان جـامـعه را سرلوحه سیاست های اجرایی خود قرار دهد: ((دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن طـوری کـه عـلی ـ عـلیـه السـلام ـ بـرای مـحـرومـیـن دل مـی سـوزانـد، ایـن هـم بـا تـمـام قـدرت دل بـسـوزانـد بـرای مـحـرومـیـن ، مـثـل یـک پـدری کـه بـچـه هـایـش اگـر گـرسـنـه بـمـانـنـد، چـطـور بـا دل افـسـرده دنـبـال ایـن مـی رود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤ منین باید ایـنـطـور بـاشـد. نـکـته مهم دیگری که امام برجسته ترین علامت ولایتمداری مدیران نظام اسـلامـی مـی دانـد پـرهـیـز از تـشـریـفـات و تـجـمـل گـرایـی و مـصـرف صـحـیـح بـیـت المـال مسلمین است . ایشان فرامین حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر و دیگر والیان حـکـومـت علوی را منشور حکومتی و مدیریتی برای مدیران تاریخ و آیندگان می داند و به مـسـئولان سـفـارش مـی کـنـد در تـعـیـیـن و مـصـرف بـودجـه بـیـت المـال ، جـذب نـیـروی انـسـانـی و شـکـل دهـی سـیـسـتـم های اداری و بهره گیری امکانات و اسـتـعدادهای دولتی و اموال عمومی اهداف کلی نظام اسلامی در نظر گرفته شود و کلیه امکانات بیت المال در جهت پیشبرد مشکلات اجتماعی به کار گرفته شود نه منفعت شخصی . مـقـام مـعـظـم رهبری سیستم مدیریتی را ولایتمدار می داند که اهداف و برنامه هایش را با هدف های غدیر تطبیق دهد. ایشان یکی از دلایل عظمت غدیر را، اهمیت اسلام به مدیریت جامعه مـی دانـد و مـعتقد است کسی که ولایت جامعه اسلامی را عهده دار می شود باید پرتویی از ولایـت الهی را تحقق ببخشد و عدالت اسلامی و رعایت ارزش های اسلامی را اساس برنامه هـا قـرار دهـد. ایـشان سالم سازی دستگاه های دولتی ، تبلور اخلاق ، عدالت و ارزش های دیـنـی در مـحـیـط مـسئولیت ، اجرای دقیق ماءموریت ها، و انتخاب صحیح همکاران و مشاوران و رعـایـت بـیـت المـال مـسـلمین را معنای صحیح تمسک به ولایت می نامد. و حضرت علی (ع ) را کامل ترین الگو مدیریتی و فرماندهی می داند.
لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است
السلام علیک یا ابا عبدالله
نا خود آگاه وقتی به وااقعه عاشورا نگاه میکنیم میبینیم که تمام این حوادث واتفاقاتی که افتاده نوعی ریشه در ترس واطاعت نکردن از ولی زمان دارد وباز هم نا خود آاگاه یاد این سخن شریف مولایمان حضرت علی (ع) می افتیم ه فرمود هر کس موع یاری رهبرش در خواب باشد با لگد مال دشمنش بیدار خواهد شد چان چه بعضی از کوفیان این گونه بودند وبا لگد مال یزیدیان به خود آمدند که دیگر دیر شده بود پس بصیرت یک امر اجتناب نا پذیر در هر دوره ای است تا دشمن به اهداف شومش نرسد پس چشمانمان را باز کنیم وولی زمان را یا یاری کنیم
با شعار لبیک یا خامنه ای
مطلبی کوتاه برای زندگی
سلام صبحتون بخیر
ادامه مطلب وظایف ما بعد از عاشورا
این دو کار؛ یعنی اوّل کار فرهنگی، بعد کار اخلاقی؛ یعنی اوّل مردم را با سواد کردن، بعد متخلّق به اخلاق الهی کردن؛ این دو کار سِمَت رسمی انبیای الهی بوده است. شما در اوّلین خطبه نهجالبلاغه می خوانید که وجود مبارک حضرت امیر(ع) درباره رسول اکرم(ص) دارد که: فَهَداهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلالَه وَ اَنقَذَهُمْ بِهِ مِنَ الجَهالَه(4)؛ این مضمون در اوّلین خطبه نهجالبلاغه هست. یعنی ذات أقدس إله به برکت رسول گرامی مردم را عالم کرد، اوّلاً؛ و عاقل کرد، ثانیاً. احکام الهی را به مردم یاد داد، اینها عالم شدند. بعد اینها را متخلّق کرد که با حُسن خلق ضامن اجرا برای این احکام پیدا کند که بشوند عاقل.
امام حسین علیه السلام ، برای دو کار خون مقدّس خود را اهداء کرد؛ یکی کار فرهنگی که مردم را عالم بکند، یکی کار اخلاقی که مردم را عاقل بکند. جامعه اوّل باید عالم بشود، بعد باید عاقل بشود.