تفاوتهای زن و مرد در تحمل بارهای سنگین و طاقت فرسای زندگی
4ـ تفاوتهای زن و مرد در تحمل
بارهای سنگین و طاقت فرسای زندگی
یکی دیگر از تفاوتهای روانی، بین زن و مرد از دیدگاه روان شناسان و متخصصان فن تفاوتهای آنها در تحمل مسؤولیتهای سنگین و بارهای سنگین و طاقت فرسا است. جان گری روان شناس مشهور آمریکایی می گوید:
«زنان چون دارای دیدی بسیار باز و گسترده هستند، احتیاجات دیگران، آنها را خیلی زود کلافه می کند، زنان در آن واحد حواس خود را به چندین موضوع و شکل معطوف می دارند و یکی از عواملی که باعث می شود زنان زود کلافه شوند این است که خیلی سریع توانایی خود را در تعیین تقدم امور از دست می دهند و نمی دانند کدام یک از مسایل را زود بررسی کنند. این حالت سبب می شود که زودتر مغشوش و آشفته شوند و یک دفعه احساس می کنند توانایی انجام هیچ کاری را ندارند. ولی هوشیاری و درایت مرکزی که مردان دارند به صورت غیر قابل باوری باعث مصمم بودن و کارآیی آنها می شود.»(11)
و به همین جهت است که روان شناسان معتقدند که اگر اموری در حد طاقت زنان نسبت به آنها تحمیل شد موجبات مسخ روانی آنها فراهم می شود و توصیه می شود که زنها حتی الامکان کمتر در معرض کارهای سنگین و کلان و امور طاقت فرسا قرار گیرند تا سلامت روانی آنها دچار اختلال نشود.
امام علی(ع) در هزار و چهار سال پیش از این توجه به این نکته داده و در وصیت خود به امام حسن(ع) فرمودند:
«و لا تملّک المرأَةَ من امرها ما جاوز نفسَها، فان المرأة ریحانة و لیست قهرمانة؛(12)
زن را بیش از حدّ خودش، اختیاردار و مسؤول نکن، چرا که زن، گلی است و نه مسؤول دخل و خرج».
و یا همان طور که قبلاً اشاره شد باز حضرت سفارش می کنند: «و لا تحملو النساء اثقالکم …؛ بارهای سنگین زندگی را بر زنان تحمیل نکنید».
تفاوت در حدود وظایف و تکالیف شرعی بین زن و شوهر
تفاوت در حدود وظایف و تکالیف
شرعی بین زن و شوهر
یکی از تفاوتهای دیگری که بین زن و مرد وجود دارد و حضرت علی(ع) هم به آن اشاره کردند تفاوتها در عرصه های وظایف و تکالیف است.
همان طور که در بخش قبل توضیح دادیم، گرچه فعالیت عقلی تجریدی و تعمیمی در مغز مرد بیشتر است اما بزرگتر بودن جمجمه و سنگین تر بودن مغز مرد و بیشتر بودن عقل نظری در مرد به معنای نزدیک بودن مردان به آستان حقیقت متعالی و درک بهتری از واقعیت هستی نیست بلکه اگر مرد به وسیله حواس و عقل نظری خود به حیات می نگرد و به حقیقت نایل می شود، زن بیشتر نوعی علم حضوری و شهودی دارد، در حالی که مرد، بیشتر با علم حصولی به حقیقت می نگرد. اگر مرد بیشتر در آیینه عقل به حقایق چشم می دوزد ولی زن در آیینه ذات خویش به حقیقت می نگرد.(5)
و از آنجا که عقل در اغلب روایات و سخنان معصومین(ع) به معنای عمل به دین و تقوای عملی آمده است و آنچه که مایه گرامی داشت انسان در محضر پروردگار می گردد تقوا است: «ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم» و تقوا در اثر عمل صالح است که رشد پیدا می کند بنابراین ضعف و محدودیت عقل نظری زن هیچ گونه آسیبی در عرصه دینداری و دین باوری او نمی زند، بلکه زن به خاطر نفس بسیار حساس و مستقیمی که در حیات دارد خیلی سریع تر و بهتر با خدای هستی بخش ارتباط برقرار می کند.
به طور کلی باید گفت وصول به تقوای عملی و کمال اخلاقی برای مردان به جهت حاکمیت قدرتمند غرایز و تمایلات شهوانی و همچنین داشتن روحیه سخت و زمخت و انعطاف ناپذیر و آمادگی بیشتر برای خودخواهی، عصیانگری، تکبر و … امری مشکل بوده و محتاج مشقات و تحمل ریاضتهاست، در حالی که بر عکس مردان، زنان به جهت ضعف و محدودیت غرایز و شهوات بر آنها و داشتن روحیه لطیف و سریع الانفعال و انعطاف پذیر، زمینه گرایش به تقوا و ایمان الهی در آنان بیش از مردان است. گرچه سطح قدرت فکری، عقلانی و حکمت نظری زنان پایین تر از مردان است ولی در مقابل استعداد شدید عاطفی زن و رابطه مستقیم او با حیات، طی طریق تقوا و عمل و تعهد و عرفان و تعبد برای او سهل تر و آسان تر است و زن از طریق شهود و عرفان بهتر می تواند راه قرب الهی را بپیماید.(6)
البته روان شناسان هم به مسأله وجود بینش درونی در زن و زمینه برقراری ارتباط بیشتر با جهان هستی و هستی آفرین را مطرح کردند که امکان پرداختن مفصل به نظریات آنان نمی باشد. در این مسأله بین روان شناسان و نظریه پردازان توافق اجماعی وجود دارد که زنان در عرصه دینداری و دین باوری از مردان به خاطر برخورداری از بینش درونی قوی تر هستند. خانم جینالمبروز، روان شناس معروف می گوید:
«بینش، قوه باصره درونی زن است و این دیده پنهانی می تواند قبل از وقوع واقعه، نتیجه آن را مشاهده کند، و به زن الهام دارد. بینش زن قطب نمایی است که او را از گمراهی نجات بخشیده…».(7)
«سوزان ویه» که متخصص گیاهان دارویی است به این نکته اشاره دارد و می گوید: «در سراسر دنیا مردان از طریق تفکر درون گرایانه در رسیدن به بینش درونی و ارتباطات تلاش می نمایند حال آنکه زن یائسه به طور طبیعی در این مرحله قرار می گیرد.»(8)
در پیشتازی زنان و از فضایل آنان همین بس که در صدر اسلام، زنان زیادی قبل از اینکه همسران خود دین حنیف را بپذیرند حقانیت آن را با استدلال تشخیص داده و در پرتو عزم استوار به آن ایمان آورده اند. در حالی که مردان فراوانی نه تنها از آن استنکاف داشته و در حقانیت آن تردید داشتند بلکه برای خاموش کردن نور آن سعی بلیغ می نمودند. این مسأله نشانه هوشمندی و نبوغ زنان و پیشتازی آنان در عرصه دینداری است. در همین رابطه مالک بن انس در موَطَاء خود چنین نقل می کند که عده ای از زنان در حالی اسلام آورده بودند که شوهران آنها کافر بوده اند مانند دختر ولید بن مغیره که همسر صفوان بن امیه بود و قبل از شوهرش مسلمان شد و نیز ام حکیم دختر حارث بن هشام که شوهرش عکرمة بن ابی جهل بود پیش از همسرش اسلام آورد.(9)
حضرت علی(ع) نقصان ایمان زنان را در دوران قاعدگی به جهت ترک نماز و روزه می دانند، و این به این معنی نیست که ساختار اعتقادی زنان دچار نقصان است. بلکه به جهت شرایط خاص جسمی و روانی زن در دوران قاعدگی بعضی از تکالیف و وظایف در این دوره از زن خواسته نشده است لذا میزان و حد تکلیف زنان و مردان از این جهت با هم متفاوت است که البته ترک نماز و روزه در این دوره ممکن است از نظر اعتقادی، خللی در زن ایجاد نماید. و جهت جبران این نقصان و کمبود اسلام سفارش به برقراری رابطه با خداوند به وسیله ذکر و دعا و قرائت قرآن نموده است و در اوقات خاص نماز، توصیه شده که زنان وضو بگیرند و در سجاده نماز خود مشغول ذکر و دعا شوند و از طرف دیگر روزه هایی را که در این ایام ترک کرده را هم بعد از ماه مبارک رمضان به جا آورد.
پس این کاهش فشار تکلیف و رهایی زن، به خاطر شرایط خاص زن است و زن می تواند با ذکر دعا و ارتباط با خدا از عوارض سوء آن در ایمان خود بکاهد. اصلاً به این معنی نیست که زنان به طور کلی از نظر ایمانی دچار نقصان هستند و اشاره حضرت به دلیل نقصان ایمان (که همان برکنار بودن از نماز و روزه در ایام عادت) مؤید این مسأله می باشد، چطور ممکن است که بنابر تعبیر قرآن زنان برخوردار از حیات طیبه باشند و دارای تمامی کمالات معنوی که مردان از آن برخوردارند باشند ولی از نظر ساختار اعتقادی و شخصیت ایمانی دچار نقص باشند؟!!
تفاوت زن و مرد در عرصه عقل وعاطفه
تفاوت زن و مرد در عرصه عقل و
عاطفه
یکی از تفاوتهای غیر قابل انکار بین زن و مرد تفاوت از حیث قوای دماغی و عقلانی و عاطفی است. البته لازم به تذکر است مقصود از عقل، عقل نظری است چرا که در عقل عملی نه تنها زنان ضعیف تر از مردان نمی باشند بلکه گاهی نیز بر آنها غلبه می نمایند. به عبارت دیگر عقل تئوریک و تحلیل گر و فرضیه باف و فلسفه پرداز و عقل سیاسی ـ اجتماعی در مردان، دامنه و قدرت بیشتر و گسترده تر دارد.
به طور کلی عقل خشک ـ ریاضی و تفکر محض نظری در صنف مردان بیش از زنان فعال است ولی عقل عملی که به کمال و صعود انسانها مربوط است در مورد مرد و زن مساوی است.(1)
اگرچه دنیای عقلی و دنیای شهودی و عاطفی زنان متفاوت است. لکن این مسأله دخالتی در ارزشگذاری انسانی ندارد و عقل عملی که به کمال و صعود انسانی مربوط است در مرد و زن مساوی است، قیاس و استقراء و حل معادلات ریاضی و چیدن صغرا و کبرا، یک فن است نه یک ارزش انسانی.
و اگر نوع مرد در این جهت با نوع زن متفاوت است و کمیت چنین نیرویی در آن دو یکسان نباشد هرگز به معنی کسر شأن یکی و قدر قیمت دیگری نیست، به ویژه که در درک حیات و کمال معرفت الهی و رشد اخلاقی و اراده که همه به عقل عملی مربوط است زن و مرد مساوی اند. و درک برخی حقایق لطیف عاطفی و شهودی برای زنان آسان تر از مردان است و در این نوع ادراکات، زنان حتی قوی ترند.(2)
به هر حال یکی از تفاوتهای بین زن و مرد در زمینه قوای عقلانی است که روان شناسان هم به این مسأله توجه داشته اند:
در این رابطه خانم لامبر می گوید: «در زن قدرت عقل ناقص است. زیرا عاطفه قدرتمندش او را بازی می دهد. ما زنان در عین تیزهوشی و ادراک سریع، افکارمان در مسایل اجتماعی ارتباط و پیوستگی ندارد.»(3)
و یکی از تفاوتهایی که حضرت علی(ع)، در بیان حد عقلی بین زن و مرد به آن اشاره داشته اند مسأله نواقص العقول است که حضرت در خطبه 80 به این مسأله توجه داشته اند که همان طور که گفتیم منظور از این نقص به معنای نقص ارزشی نیست بلکه در عرصه مسایل خشک عقلانی و نظری زنان نسبت به مردان ضعیف تر هستند، و ضعف و نقصان زنان در این مسأله به بالندگی و تکامل زنان در عرصه های ارزشی هیچ گونه آسیب جدی وارد نمی نماید.
علاوه بر تفاوت در حد عقل نظری در میان زنان و مردان، تفاوت در عواطف هم وجود دارد. طبیعی است که زنان به خاطر رسالت مادری و همسری خود، از شدت عواطف بیشتری برخوردار هستند که این
مسأله به خودی خود برای زن، بسیار ارزشمند است چرا که غرایز و عواطف در آدمی سرچشمه همه نوع حرکت و فعالیت است و بنا بر تعبیر روان شناسان موتور اصلی حرکت و فعالیت مادام العمر در انسان، عواطف می باشد و نوع و شدت و ضعف آن تأثیر خاصی در زندگی فردی، اجتماعی انسان دارد.
کلید سعادت و شقاوت انسان را باید در سلامت و عدم سلامت عاطفی او جستجو کرد. مکدوگال می گوید: «تنظیم و تعادل عواطف، اساس تکامل شخصیت است و شخصیت هر فرد عموما از قوت و ضعف عواطف او سرچشمه می گیرد.»
از آنجا که شدت عواطف در زنان بیشتر است، لذا ادراکات عقلی زن بیشتر از عواطف تأثیر می پذیرد. ولی مردان به جهت آنکه کمتر تحت تأثیر ساختار عاطفی خویش قرار دارند از جهت غلبه و قدرت عاطفی بر مردان غالب شده، در نتیجه مردان از جهت عاطفی و زنان از حیث عقلانی نسبت به یکدیگر احساس نیاز می کنند.
به عبارت دیگر، نقصان عقلی زن به تمامیت عقلی مرد و نقصان عاطفی مرد به تمامیت عاطفی زن ترمیم و جبران می شود و از آنجا که زندگی انسان و کمال او هم محتاج زمینه های عاطفی و هم نیازمند عقل تمام می باشد، در این صورت یک زن و مرد با هم یک واحد تمام انسانی را می سازند.
لذا امام علی(ع) در نهج البلاغه به صراحت می فرماید:
«معاشر الناس! ان النساء نواقص الایمان و نواقص العقول …»
همان طور که توضیح داده شد این یک نقص ارزشی و کیفی نمی باشد، بلکه به جهت وجود سراسر عاطفه زن، و به جهت تأثیرپذیری ادراکات از عواطف (چه زن، چه مرد) است که همین مسأله موجب نقصان عقل در زن می شود.
انواع نعمت ها در آفرینش چشم
انواع نعمت ها در آفرینش چشم
چشم در گودی باشد. در چشم هم اشک شور باشد. چون چشم هم در پی است و پی هم اگر در آب و نمک نباشد خراب میشود. اشکمان شور است. ته کوچه هم مژه باشد. دم در یک کسی باشد، مژه! سر کوچه پلک است. پشتبام ابرو است. این ابرو ما پشت بام است. نور که میتابد این ابرو جلوی اشعه نور را میگیرد. اگر این ابرو نبود نور چشم را اذیت میکرد، لذا این ابرو مثل سایبان است. بعضیها که میخواهند خورشید را ببینند، دستشان را روی ابرویشان میگذارند و چنین میکنند. یعنی سایبان به سایبان کمک میکند.
خطوط هوایی، پیشانی را میبینید، یعنی پوست پیشانی ما طوری است که هرکس عرق میکند از این طرف بیاید. چطور همه مخها برای جان یک نفر جمع شدند؟ خدا اتوماتیک هرطور امام را حفظ کردند، خدا چشم ما را حفظ کرده است. اندازه انگشتها، شکل انگشتها، حجم بدن، تمام نیازهای ما تأمین است. ما اکسیژن میگیریم، کربن میدهیم، درختها کربن میگیرند و اکسیژن میکنند. آبهای آلوده در زمین میرود، از اینجا آب زباله میرود و چند متریاش آب زلال بیرون میآید. زباله میگیرد و زلال تحویل میدهد. اگر جنس خاک یک جنسی نبود که این… بسوزانند… آدم چطور زندگی میکرد؟ طراحی و نقشهکشی در تاریکی نه روز. روی یک تک سلول نه روی جماد. دائماً، هرچه خواستیم به ما دادی. هدفت چیست؟ میخواهیم از خاک به خدا برسیم. تو که با هرکسی حرف میزنی، رشد تو این است که با خدا حرف بزنی. افراد مگر نمیخواهند رشد کنند، چطور فکر میکنند دلار رشد کرد، خانه هم رشد کرد، قیمت خانه هم قیمت ماشین است، قیمت زمین است. خودت هم رشد کن. تا حالا با خلق حرف میزدی، حالا کنار خلق با خالق هم حرف بزن. رشد است. «یا نعم الرفیق» خدا خوب رفیقی است، چرا با او حرف نمیزنی. وقتی که پدر و مادر یاد ما نبودند؛ در رحم مادر بودیم. حتی پدر و مادر هم از ما غافل بودند، خدا یاد ما بود. آنوقت ما به دنیا آمدیم خدا را فراموش کنیم. انصاف است؟ ما چیزی از خودمان نداریم. آن ولی خدا نماز شب خواند، بعد از نماز شب گفت: خدایا درست است ما نماز شب خواندیم اما چه چیزش از من بود؟ بیدارم کردی، تو بیدارم کردی میتوانست خوابم ببرد.
من یک رفیقی دارم، شنبه خوابید و دوشنبه از خواب بیدار شد. دو سه روز یکجا خوابید. استثنا بود. بیدار شدن از تو بود. اصلاً فنر پلکم از توست. ما کسی را سراغ داریم چشمش هم سالم است، ولی فنر پلکش پاره شده است. هرکس را میخواهد ببیند اینطور میکند. احوال شما خوب است؟ خیلی خوش آمدید. باز پلکش پایین میافتاد. باز میگفت: چای نخوردید. بفرمایید! کسی تا به حال گفته: الحمدلله پلک من فنر دارد؟ طراحی خدا، نقاشی خدا، تصویر خدا، همه هم مجانی است. دولت یک لامپ به من میدهد سر ماه یا قطع میکند یا جریمه میکند. این لامپ خورشید «سِراجاً وَهَّاجا» (نبأ/13) دائماً نور مفت! تصفیه خانه زمین و تصفیه خانه مجانی، شما یک خرده آب میخواهید تصفیه کنید باید پول بدهید. نور مفت، قرآن یکجا دارد گله میکند. این آیه برای مدیرها خوب است. از مدیرها گله میکند. میگوید: گیر در مدیرهاست.
قدرت نمایی خداوند در صورت گری بر آب!
قدرت نمایی خداوند در صورت گری بر آب!
تازه طرحها روی قطره آب، روی تک سلول، تمام نقاشها در روشنایی نقاشی میکنند. هنرمندها نمیتوانند در تاریکی کار کند. باید زیر نور باشد. دست خدا در تاریکی… اینها روی جماد و خدا روی آب نقشه میکشد. «یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحام» (آلعمران/6) قرآن میگوید: طراحی من در شکم مادرهاست. پس ببینید من نمیدانم چطور افرادی نسبت به خدا… امام حسین یک دعا در روز عرفه دارد، میگوید: «عمیت عین لا تراک» کور باد چشمی که تو را نمیبیند. آیا تو هم احتیاج به دلیل داری؟ همه هنرمندان کره زمین در نور هنرمندی میکنند تو در تاریکی. آنها روی جماد سفت هنرمندی میکنند و تو روی آب! آنها روی جسم بزرگ، تو روی… حدود سی میلیون اسپرم در یک قطره جاسازی شده است. یعنی من و شما از یک سی میلیون یک قطره هستیم. این را چه کسی طراحی کرد؟ بعد هم همهی نیازهای ما را تأمین کرد. بچه مکیدن را بلد است اما فوت کردن را بلد نیست. چون از روز اول مکیدن را نیاز دارد اما میخواهد کجا را فوت کند. نه نیازی به فوت دارد و نه فوت را بلد است. ولی نیاز به مکیدن و هرچه خواستیم را به ما داد. خیلی قشنگ از جان ما حفاظت کرد.
برای جان حضرت امام نشستند تدبیر کردند که چطور جان امام را حفظ کنیم. چون دنبالههای شاه بودند و منافقین بودند و مملکت خیلی حساب و کتاب نداشت. گفتند: چطور جان امام را حفظ کنیم؟ عقلهای درجه یک ایران نشستند، گفتند: خانه امام به کوه چسبیده باشد. یعنی آخرین خانه باشد. جماران بردند که پشت خانه امام کوه باشد. در اتاق امام کسی باشد. چون ممکن است یکی از اینهایی که برای ملاقات میرود، در استکان آب سم بریزد. جلوی در هم باید یک کسی باشد. یک موقع کسی با تیغی وارد نشود. سر کوچه هم باید کسی باشد، یکوقت ماشین و نیسانی با مواد منفجره وارد کوچه نشود. روی پشت بام هم کسی باشد که کسی از همسایهها نپرد. نیروی هوایی هم آماده باش باشد که یکوقت یک خلبانی از بالای سر جماران را بمباران نکند. همه مخها نشستند برای حفظ جان امام این رقمی طراحی کردند. تمام این طراحیها را خدا برای چشم کرده است. چشم کجا باشد. ته کوچه باشد. چشم ما الآن در گودی است. حالا اگر چشم ما نبود… صورتم سفید نشد؟ رفتم مثل بزنم رو سفید کردم… حالا رو سفید شویم طوری نیست. رو سیاه نشویم.