اقتصاد مقاومتی راهحل تحریم اقتصادی
اقتصاد مقاومتی راهحل تحریم اقتصادی
اقتصاد مقاومتی را نمیتوان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوکهای خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصههای بارز اقتصاد مقاومتی است. دشمن در طول چند دههی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده مبارزهی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است.
ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تکمحصولی نفت راهحل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار میدهد. نفت که میتوانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که جای خالی اقتصاد مقاومتی احساس میشود. اقتصاد مقاومتی به دنبال پیشبینی مشکلات اینچنینی و ارائهی راهحل لازم میباشد.
اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشمانداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایهی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخشهای اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است.
اقتصاد مقاومتی لازم است در زیربخشهای اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. حوزهی فعالیت اقتصاد مقاومتی را میتوان به 2 بخش داخلی و خارجی تقسیمبندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانتخوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادیـسیاسی دارد.
مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایهداری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسانهاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری میشود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخشهای مختلف جامعه القا کنند.
اقتصاد مقاومتی، اجباری در مقابل نقطهضعفهای اقتصادی
دشمن به دلیل ضعف درونی و استراتژیک نمیتواند سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی را به طور کامل مختل کند، اما بر روی نقاط ضعف و اجزای ناقص این سیستم اصرار و تأکید میکند و پیشرفتهایی نیز داشته است. از جمله بخشهایی که اقتصاد مقاومتی میتواند در آنها وارد شود و از ضعفهای اساسی اقتصاد ایران محسوب میشود میتوان به این موارد اشاره کرد:
وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تکمحصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایستهسالاری علمی، ضعف نظام بانکداری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسبوکار و بیکاری تحصیلکردهها، وجود سرمایههای سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخهی توزیع کالا به صورت عمدهفروشی و خردهفروشی در کشور، ضعف حملونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعهی اقتصادی، عدم توجه به سرمایههای اجتماعی و سرمایههای نمادین در کشور اشاره نمود.
در ساختن شاخص برای اقتصاد مقاومتی باید رفع این مشکلات مبنا و اساس قرار گیرد. این مشکلات اقتصادی که جامعه را با مشکلات فرهنگی و اجتماعی بسیاری مواجه خواهد نمود و همچون گذشته، با شوک درمانی نیز رفع نخواهد شد، ناشی از پیروی ناآگاهانه از اقتصاد سرمایهداری است که در درون خود خلأهای استراتژیک احساس میکند.
مقام معظم رهبری مردمی کردن اقتصاد را از الزامات اقتصاد مقاومتی ذکر فرمودهاند، اما با این نظام پولی، بانکی و ارزی و نرخ بهرهی 20 درصد، آیا مردم وارد فعالیت تولیدی و اقتصادی خواهند شد یا به فکر افزایش اندوخته در بانک و استفاده از سود 20 درصد یا نوسانات قیمت در بازار خواهند بود؟ بانکهای جمهوری اسلامی ایران، همانند بانکهای غربی، سود و رشد مبتنی بر ایجاد بدهی و اعتبار کاذب را هدف فعالیت خود قرار دادهاند و این مسیر همچون مسیر بانکهای غربی محکوم به توقف است.
کاهش وابستگی به درآمدهای نفت و گاز به مفهوم کنار گذاشتن نفت و گاز از اقتصاد ملی نیست، بلکه به معنای جلوگیری از خامفروشی نفت و جلوگیری از ایجاد رانت برای افرادی است که با درآمدهای حاصل از نفت و گاز ارتباط نزدیک دارند.
هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبههای اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آنها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زدهاند. سخن آخر اینکه «اقتصاد مقاومتی»، به معنای چرخش 180 درجه از اقتصاد امروزی نیست، اما پیروی کامل از آن را نیز به همراه ندارد. (*)
*سید پرویز جلیلیکامجو؛ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه اصفهان/