امام حسین (ع) دلیل مسلمان شدن من هستند مصاحبه با خانمی که به لطف امام حسین (ع)، مسلمان شد 2
من چیزی درباره شخصیت این [فرد] از اهلالبیت [امام حسین (ع)] نمیدانستم اما آن مردم ایشان را بسیار دوست داشتند و ایمان بسیاری به این شخصیت و این مکان در آنها یافتم و این انگیزهای برای من شد تا به آنجا بروم.
بنابراین زمانی که [هنوز ظاهراً] مسیحی بودم سه بار با کلی امید به این مسجد [مسجد رأسالحسین] رفتم. زمانی که کنار ضریح بودم خواستم که به سوی حق راهنمایی بشوم و زندگی پوچم در استرالیا تغییر کند و جستجویم به نتیجه برسد.
من در غرب بزرگ شده بودم و با تصاویر منفیای از اسلام تغذیه شده بودم برای همین هرگز به اسلام نگاهی نیانداختم. با این حال سفر من به مصر نگاه مرا به کلی عوض کرد. من در آنجا چیزهای بسیاری دیدم که دوست داشتم مثل ارزشهای خانوادگی محکم، احترام به بزرگترها، بیاهمیتی به مادیات و دیدم که مردم فقیر بودند اما دلهایشان به زندگیشان راضی و خشنود بود. احساس کردم که گویی آنها میدانستند که مقصدشان در زندگی چیست.
من نتیجه گرفتم که بیشتر این ویژگیها ناشی از بنیادهای مذهبی بود. پس این مسئله باعث شد جستجوی من در اسلام آغاز شود. هرچه بیشتر از اسلام درمییافتم بیشتر تحت تأثیر قرار میگرفتم. من اسلام را بستهای کامل یافتم که همه جوانب زندگی از پزشکی گرفته تا بهداشت ، از علم گرفته تا ارزشهای اخلاقی و حتی جهان غیب را در بر گرفته است.
از منطق خودم استفاده کردم که حضرت محمد (ص) اگر هیچ دلیل مهمی برای این کار نداشتهاند چرا این گروه عظیم حجاج را دقیقاً زمانی که میخواستند پراکنده بشوند در گرمای شدید نگه داشتند؟
سرانجام نسخهای از قرآن کریم به زبان انگلیسی به من داده شد. لحظهای که آن را گشودم دریافتم که جستجویم به پایان رسیده است. برای اولین بار احساس میکردم که کلام الهی با من سخن میگوید.
و اینها به وضوح کلام خداوند بود و نه اندیشه بشر. بسیاری از آیات نظیر:
بسمالله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد
الله الصمد
لم یلد و لم یولد
و لم یکن له کفواً احد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان. بگو اوست الله یکتا. الله غیرقابل نفوذ و بینیاز مطلق است. نه زائیده و نه زاده شده است. و برای او کفو و برابری نیست.
به سرعت یک عمر سرگردانی من را خاتمه داد.
سرانجام در آن صبح من مسلمان شدم و به این نتیجه رسیدم که خدایی جز الله نیست.
با این حال جستجوی من در مصر برای یافتن حقیقت به پایان نرسید. پس از آنکه به وطن بازگشتم پس از 6 سال تفاوت بزرگی بین شیعه و سنی کشف کردم. به مدت یک سال مطالعه میکردم و درخواست میکردم و از خداوند میخواستم که مرا دوباره راهنمایی کند.
هرچه بیشتر درباره شیعه میخواندم بیشتر درمییافتم که به تشیع تمایل دارم. نظریات و وقایع آن را دوست داشتم و با منطق من نیز سازگار بود.
دریافتم که متأسفانه اختلاف این دین بزرگ اساساً به دلیل مسئله امامت پس از دنیا رفتن حضرت محمد (ص) به وجود آمده است.
میلیونها بار جانم به فدای امام حسین (ع)! او نجاتدهنده و شفیع من نزد الله است و من همه چیز را مدیون ایشان هستم.
بیش از 140 روایت سنی که واقعه غدیر را تأیید و پشتیبانی میکردند یافتم و نیز از منطق خودم استفاده کردم که حضرت محمد (ص) اگر هیچ دلیل مهمی برای این کار نداشتهاند چرا این گروه عظیم حجاج را دقیقاً زمانی که میخواستند پراکنده بشوند در گرمای شدید نگه داشتند؟ همچنین آیهای از قرآن هم هست که این روز را تأیید میکند و ارزش بسیاری به آن میدهد.