﷽؛
? ماجرای تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها ?

757. امام على علیه السلام‏- خطاب به مردى از قبیله بنى سعد-: آیا از خودم و از فاطمه زهرا علیها السلام برایتان سخن نگویم؟ فاطمه نزد من بود و [دیدم که‏] آن قدر مَشک آب کشید که در سینه‏اش اثر گذاشت و آن قدر آسیاب کرد که دستانش پینه بست و آن قدر خانه جارو کرد که لباس‏هایش غبارآلود شد و آن قدر آتش در زیر دیگ برافروخت که‏ لباس‏هایش تیره و دود گرفته شد، و از اینها رنج فراوانى به او رسید. به او گفتم: کاش نزد پدرت مى‏رفتى و از او خدمتکارى مى‏طلبیدى تا در کارهاى سختِ این گونه، یارى‏ات کند.

فاطمه نزد پیامبر صلى الله علیه و آله رفت و چون گروهى در آن جا دید که با پیامبر سخن مى‏گویند، خجالت کشید و باز گشت. پیامبر صلى الله علیه و آله متوجّه شد که فاطمه براى نیازى آمده بود و از این رو صبح فردا نزد ما آمد …. و فرمود: «اى فاطمه! دیروز براى چه نزد من آمدى؟» ….

گفتم: به خدا سوگند، من به شما مى‏گویم، اى پیامبر خدا! او چندان با مَشک آب کشیده که در سینه‏اش اثر گذاشته، و چندان آسیاب کرده که دستانش پینه بسته، و چندان خانه جارو کرده که لباس‏هایش غبارآلود شده، و چندان زیر دیگ، آتش افروخته که لباسش تیره و دود گرفته شده. به او گفتم: کاش نزد پدرت مى ‏رفتى و از او خدمتکارى مى ‏طلبیدى که در سختى این کارها، یارى‏ات کند.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «آیا چیزى به شما نیاموزم که برایتان بهتر از خدمتکار است؟

هنگامى که مى ‏خواهید بخوابید، سى و چهار مرتبه” اللَّه أکبر"، سى و سه مرتبه” سبحان اللَّه” و سى و سه مرتبه” الحمد للَّه” بگویید».

? شناخت نامه نماز؛ جلد 2؛ حدیث 757
@namazmt