راه حل برای والدینی که کودکا نشان وسایل دیگران را بدون اجازه بر میدارند
راه حل برای والدینی که کودکا نشان وسایل دیگران را بدون اجازه بر میدارند
۱) مراقب برخورد اول باشيد:
برخورد والدين در مقابل مشاهده نخستين بار از انجام اين رفتار بسيار حائز اهميت است. وقتي براي اولين بار از اين عمل کودک اطلاع مي يابيد بايد تلاش کنيد تا آرامش خود را حفظ و از کاربرد واژه هايي مثل “دزد” و “دزدي کردن” خودداري کنيد. رفتارهاي خشن و بسيار تند با کودک زمينه را براي ايجاد مشکلاتي ديگر از جمله دروغگويي فراهم مي سازد.
۲) اشتباهش را با روش قابل فهم توضيح دهيد:
بهترين روش آن است که بد بودن اين کار را به شيوه اي قابل فهم برايش توضيح دهيد مثلاً احساس فردي که وسيله اش در دست کودک شماست را شرح دهيد. هم چنين با يک مثال ساده او را متوجه کنيد که اگر شخص ديگري همين کار را با خود او مي کرد تا چه حد رنجيده مي شد. چنانچه کودک مفهوم قوانين را درک مي کند به او بگوييد که اين کار خلاف قانون است.
۳) جريمه اي کوچک براي کودک در نظر بگيريد:
با آن که کودک بدون درک زشتي اين کار، وسايل ديگران را برداشته است اما بهتر است که جريمه اي کوچک برايش تعيين کنيد تا دريابد که از اين عمل ناخشنود هستيد. البته اين جريمه را با اقتدار و مهرباني، به دور از هرگونه خشونت ارائه کنيد. مثلا محروم شدن از ديدن برنامه تلويزيوني مورد علاقه اش در همان روز مي تواند يک جريمه مناسب با سن کودک باشد.
۴) شرايط را براي جبران اشتباهش فراهم کنيد:
بدون آن که عزت نفس و شخصيت کودک زير سوال رود يا برچسب دزدي به او بخورد، بايد شرايط را براي جبران اين اشتباهش فراهم کنيد. به عنوان مثال اگر چيزي از مغازه برداشته است بايد عذرخواهي و پول آن را پرداخت کند يا اگر وسيله همکلاسي اش را برگردانده است، به او بگوييد علاوه بر عذرخواهي، هديه اي هرچند کوچک به او بدهد.
۵ ) بيش از حد آسان نگيريد:
آسان گيري بيش از حد به اين بهانه که کودک تان هنوز کوچک است و درک لازم را ندارد خود مي تواند باعث تثبيت رفتار در کودک شود و اين کار را به يک عادت براي او تبديل کند. بنابراين بي توجهي دائمي به اين گونه رفتارها يکي از نامناسب ترين شيوه هاست.
۶) ريشه اين اشتباه را قطع کنيد:
بررسي کنيد تا دريابيد که چه مشکلي باعث شده است تا کودک شما اين رفتار را انجام دهد. مثلاً گاه کودک واقعاً به چيزي احتياج دارد اما والدين اين نياز کودک را ناديده مي گيرند و او مجبور مي شود خود راه حلي براي مشکلش پيدا کند و چه روشي آسان تر از استفاده از وسيله شخص ديگري که در دسترس او قرار دارد؟! همچنين مي توانيد بررسي کنيد که آيا در محيط کودک مشکلي وجود دارد که او به ناچار استرس و پريشاني خود را به اين نحو نشان مي دهد؟!
۷) خودتان الگو باشيد:
يکي از راه هاي مناسب براي آموزش رعايت حق مالکيت ديگران، رعايت اين حقوق از سوي والدين است. پدران و مادران بايد مراقب رفتار خود باشند مثلاً بدون اجازه به وسايل ساير اعضاي خانواده دست نزنند و حتي براي استفاده از وسايل کودک نيز از او اجازه بگيرند.
۸ ) پيشگيري کنيد:
پيشگيري از اين رفتارها بهترين روش ممکن است. از همان دوران کودکي تلاش کنيد تا مفهوم مالکيت را به او آموزش دهيد. مثلاً به او بگوييد که بايد براي برداشتن وسايل ديگران اول اجازه بگيرد در صورت عمل به اين رفتار براي او تشويق هايي در نظر بگيريد.
۹) در صورت لزوم به روان شناس مراجعه کنيد:
اگر کودک شما به دفعات به حقوق ديگران احترام نمي گذارد و وسايلشان را برمي دارد و اين عمل را همراه با خشونت، لجبازي و به قصد آزار سايرين انجام مي دهد، ضرورت دارد که از راهنمايي هاي روان شناس يا روان پزشک نيز استفاده کنيد.
چگونه درس بخوانیم که بفهمیم واز یاد نبریم؟
چگونه درس بخوانیم که بفهمیم واز یاد نبریم؟
??ـ همه جای کتاب را مطالعه کنید جدول ها نمودارها عکس هاو… . هیچ جای کتاب رابدون مطالعه نگذارید.
??ـ برای فراگیری بهترمطالب را در ذهنتان بصورت زنده و مصور تجسم کنید.
??ـ برخی از مطالب درسی را بصورت داستان در بیاورید تا بهتر آنهارا درک کنید و فراموش نکنید.
??ـ برای جلو گیری از فراموش کردن اعداد آنهارا بصورت کلمات رمز در بیاورید و حفظ کنید مثلا” عدد ?? را بصورت کلمه ی نی در بیاورید و حفظ کنید که حرف اول نه و یک است.
??ـ برخی از واژه های سخت و مشکل لاتین را به نمونه ی مشابه آن در فارسی تبدیل کنید تا راحت تر بتوانید آن را به خاطر بسپارید. مثلا” کلمه ی آندره مارلو(نویسنده کتاب ضد خاطرات) را می توانید تبدیل به کلمه ی فارسی آن(( دره مال رو)) کنید و به خاطر بسپارید.
??ـ یکی از روش های جلوگیری از فراموشی داده ها استفاده از گره ی مکانی است. در این روش شما مطلب درسی را با یک مکان واقعی پیوند می زنید. مثلا” برای به خاطر سپردن نام ((بل)) مخترع تلفن.می توانید اینگونه برای خود تصویر سازی کنید در اتاق خوابم دراز کشیده بودم که ناگهان تلفن زنگ زد.فورا” گوشی را برداشتم و دوستم بل بود که می گفت: الو.الو صدا میاد؟
??ـ مطالب شبیه به هم رابهتر است طبقه بندی کنید.تا فراموش نشوند مانند طبقه بندی زیر:
گروه اول:کتاب-روزنامه-مجله
گروه دوم:میز- صندلی-کاناپه
گروه سوم:خودکار-جوهر-مداد
??ـ برخی از مطالب را اگر بصورت شعر در بیاورید.بهتر یاد می گیرید مانند شعر زیر که برای درک یکی از فرمول های ریاضی بکار می رود:
سینوس چوبر فرق کسینوس نشیند
تانژانت پدید آید و برعکس کتانژانت
??ـ برخی از درس ها را اگر بصورت آهنگین و و موسیقایی حفظ کنید بهتر فرا می گیرید مخصوصا” کودکان به مطالب آهنگین بیشتر علاقه نشان می دهند.
??ـ استفاده از حرف اول کلمات نیز روش مناسبی است که برای یادگیری مطالب فرار و شبیه هم می توان از آن استفاده کرد. مثلا” برای به خاطر سپردن آثار نظامی می توان از کلمه ی (ملخها) استفاده کرد که حرف اول کلمات: مخزن الاسرار لیلی و مجنون خسرو و شیرین هفت پیکر و اسکندر نامه می باشد.
??ـ می توانید از طریق تصویرسازی ذهنی مطالب درسی را با حیوانات و اشیاء جاندار مر بوط کنید و آنها را راحت تر به خاطر بسپارید.برای نمونه می توان برای یاد گرفتن حرف F انگلیسی آن را به آچار فرانسه تشبیه کرد و به خاطر سپرد.
??ـ پس از خواندن کتاب آن را به کناری نگذارید چرا که پس از یک روز ?? درصد مطالب فراموش می شوند .به منظورجلوگیری از فراموشی و صرفه جویی در وقت و زمان مطالب کتاب را به ترتیب زمانی زیر مرور کنید:
مرور اول:یک روز پس از مطالعه
مرور دوم:ده روز پس ازمرور اول
مرور سوم:یک ماه پس از مرور دوم
مرور چهارم:? ماه پس از مرور سوم
مرور پنجم:یک سال پس از مرور چهارم
شیطان چگونه انسان را وسوسه میکند
استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 169 سوره بقره پرداخته است.
* آیه
إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَآءِ وَ أَنْ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ
* ترجمه
همانا (شیطان)، شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مى دهد و اینکه بر خداوند چیزهایى بگویید که به آن آگاه نیستید.
* نکته ها
در تفسیر روح البیان آمده است که شیطان در وسوسه ى خود، مراحلى را طى مى کند: ابتدا به کفر دعوت مى نماید. اگر موفق نشد، به بدعت، اگر موفق نشد، به گناهان کبیره، اگر موفق نشد به گناهان صغیره، اگر موفق نشد، به کارهاى مباح به جاى عبادات و اگر باز هم موفق نشد، به عباداتى دعوت مىکند که پایینتر است، تا شخص از مرحله بالاتر باز بماند.
فرمان شیطان، همان وسوسه هاى اوست؛ نه آنکه از انسان سلب اختیار کند تا انسان مجبور به گناه شود.
تأثیر فرمان شیطان، نشان ضعف ماست. هرگاه انسان ضعیف شد، وسوسه هاى شیطان را همچون فرمان مولا مىپذیرد؛ «انمّا سلطانه على الّذین یتولّونه» [نحل، 100] وگرنه اولیاى خدا، در مرحله اى هستند که شیطان به آنان نفوذ ندارد. «انّ عبادى لیس لک علیهم سلطان» [حجر، 42]
* پیام ها
1- نشانه ى دشمنى شیطان، وسوسه براى انجام فحشا و افترا به خداوند است. «عدوّ مبین انّما یأمرکم»
2- شیطان، هم دستور به گناه مى دهد، هم راه توجیه آنرا نشان مىدهد. فرمان به سوء و فحشا، همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا، دستور به توجیه گناه است. «یأمرکم… وان تقولوا»
3- اظهار نظر درباره احکام دین و فتوى دادن بدون علم، حرام است. «ان تقولوا على اللَّه ما لا تعلمون»
4- حتّى در مقام تردید و شک، نباید چیزى را به خداوند نسبت داد، تا چه رسد به مواردى که بدانیم آن حرف و سخن از خدا نیست. بنابراین باید در تفسیر قرآن و بیان احکام دقّت کرد. «وان تقولوا على اللَّه ما لاتعلمون».
منبع:حوزه
برچسب ها:
شیطان
،
وسوسه
،
قرائتی
،
تفسیر قرآن:
حدیث درباره سخن گفتن
قال علیه السلام:لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مُحْتَمَلاً.
امام علیه السلام فرمود : هر سخنى که از دهان کسى خارج مى شود، تا احتمال خیر و نیکى در آن مى یابى حمل بر فساد مکن.
سرمایه اصلى یک جامعه، اعتماد عمومى مردم نسبت به یکدیگر است، ازاین رو امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه دستورى در این زمینه مى دهد ومى فرماید: «هر سخنى که از زبان کسى خارج مى شود تا احتمال خیر و نیکى در آن مى یابى حمل بر فساد مکن»؛ (لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مُحْتَمَلاً). در کتاب شریف کافى به جاى «من احد»، «من اخیک» آمده است به این معنا که مسئله حسن ظن کامل را نسبت به برادران دینى ذکر کرده نه به هرکس.
در ضمن، امام علیه السلام راه مبارزه با سوءظن را نیز در این گفتار حکیمانه نشان داده است و آن اینکه انسان تمام احتمالات را درباره سخن یا عملى که از دیگرى سرمى زند مورد توجه قرار دهد و آنچه مناسب حسن ظن است برگزیند واحتمالات سوء را از فکر خود دور سازد. این کار سبب مى شود عُلقه و محبت و دوستى و مودت در میان افراد جامعه بیشتر و از پراکندگى و سلب اعتماد جلوگیرى شود و درنتیجه زمینه هاى همکارى که بر پایه اعتماد قرار دارد بیشتر گردد و برکات فزونترى بهره فرد وجامعه شود. افرادى که گرفتار سوءظن هستند غالباً منزوى اند، از همه دورى مى کنند، هر صدایى را بر ضد خود مى پندارند و هرکس را در فکر نقشه اى بر ضد خود مى بینند.
این حالت هم آرامش آنها را از بین مى برد و هم بهره گیرى آنها را از کمکهاى دیگران در برابر مشکلات و سختى هاى زندگى. آنچه در این کلام حکیمانه آمده است درمورد سخنانى است که انسان از دیگران مى شنود؛ ولى در حدیث دیگرى مسئله به صورت گسترده ترى مطرح شده و هر کارى را شامل مى شود: در کتاب شریف کافى این حدیث به این صورت نقل شده است: «ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یأْتِیکَ مَا یغْلِبُکَ مِنْهُ وَلا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیکَ سُوءاً وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِى الْخَیرِ مَحْمِلاً؛ کار برادر خود را به نیکوترین وجهى توجیه کن تا زمانى که دلیل قاطعى بر ضد آن قائم شود وهرگز به کلامى که از برادرت صادر شده سوءظن نداشته باش در حالى که مىتوانى محملى در خیر براى آن پیدا کنى)».
در حدیث دیگرى از امام کاظم علیه السلام که در کتاب کافى آمده مى خوانیم: راوى خدمت آن حضرت عرض مى کند: فدایت شوم، گاهى از یکى از برادرانم مطلبى به من مى رسد که من آن را ناخوشایند مى دارم هنگامى که از او سوال مى کنم انکار مى کند در حالى که جمعیتى از افراد مورد وثوق آن را به من خبر دادهاند امام علیه السلام فرمود: حتى گوش و چشم خود را در برابر برادر مسلمانت تکذیب کن. اگر پنجاه نفر نزد تو آیند و بر چیزى سوگند یاد کنند؛ ولى او مطلب دیگرى بگوید او را تصدیق کن و آن گواهان را تکذیب نما. البته منظور این نیست که آن جمعیت را آشکارا تکذیب کند و متهم به دروغ سازد، بلکه منظور این است که حسن ظن خود را در دل نسبت به برادر مسلمانت با گفته آنها رها مکن. این نکته را در اینجا باید افزود که آنچه در این حدیث آمده درمورد مسائل شخصى است وگرنه امورى که سرنوشت ساز است و به حقوق الهى یا جامعه مرتبط مى شود باید مورد توجه قرار گیرد و درباره آن تحقیق شود. همه اینها درواقع برگرفته از دستورات قرآن مجید است، آنجا که مى فرماید: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرآ مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ)؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چراکه پارهاى از آنها گناه است». جالب اینکه قرآن مجید بعد از این دستور به عدم تجسس و بعد از آن دستور به عدم غیبت مى دهد و مى فرماید: (وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ یَغْتَبْ بَّعْضُکُمْ بَعْضآ) اشاره به اینکه گمان بد سبب تجسس مىشود و جستجوگرى گاه به نقطه ضعف هایى مى رسد و به دنبال آن گناه غیبت شروع مى شود و درواقع این سه گناه لازم وملزوم یکدیگرند. مسئله حسن ظن با تمام اهمیتى که در حفظ نظام جامعه و پیوند محبت ودوستى افراد نسبت به هم دارد خالى از استثنا نیست، همانگونه که در حکمت 114 آمده بود که امام علیه السلام مى فرماید: «إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ؛ هنگامى که صلاح و نیکى بر زمان واهلش ظاهر گردد اگر کسى در این حال گمان بد به دیگرى برد که از او گناهى ظاهر نشده، به او ستم کرده است وهنگامى که فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هرکس گمان خوب به دیگرى برد خود را فریب داده است!». در ذیل این حکمت نیز بیانات دیگرى در این زمینه داشتیم. همچنین بعضى از افراد به حکم کارى که دارند (مانند مأموران اطلاعات و ضد جاسوسى) ناچارند حسن ظن را رها سازند و همیشه احتمالهاى سوء را مورد توجه قرار دهند. آنها اگر بخواهند همه چیز را حمل بر صحت کنند و سوءظن را مطلقاً کنار بگذارند ممکن است گرفتار اشتباهات زیادى در تشخیص مجرمان ومفسدان وخائنان شوند؛ ولى ناگفته پیداست آنها نیز نمى توانند سوءظن خود را به دیگران منتقل کنند و یا پیش از ثبوت خلافى، به مجرم بودن کسى حکم نمایند.
منبع:باشگاه خبرنگاران
چطور جذاب باشیم ؟
چطور جذاب باشیم ؟
همه ما علاقهمندیم یادمان در دلهای اطرافیان باقی باشد و این تنها با سلاح خُلق خوش حاصل میشود هنگامی که به خاطرات پررنگمان با آشنایان مراجعه میکنیم افراد مهربان و خوش اخلاق از ماندگارترین شخصیتها در ذهن و رحمان میباشند. چنین ماندگاری در قلبها آرزوی همه ماست و این مهم به دست نمیآید مگر آن که از رموز آن آگاه باشیم.
یکی از مهمترین رازهای رسیدن به آن جذابیت است و قبل از هر چیز باید بدانیم که جذابیت چیزی غیر از زیبایی است. شخص میتواند صورت زیبایی نداشته باشد اما بسیار جذاب باشد و هم چنین میتواند بسیار زیبا باشد اما اصلاً جذابیت نداشته باشد. جذابیت و گیرایی یک ویژگی کاملاً اکتسابی است و به راحتی میتوانیم صاحب آن باشیم:
1 - ظاهری آراسته داشته باشید.
تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب میکند. بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی میافتند و خود را به شکلهای عجیب و غریبی درست میکنند. مهمترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید. نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ، مثبت و تأثیرگذار شما را ضایع میکند. فرزندی که همیشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهری مرتب میبیند، ظاهر آراسته فرد ناآشنا او را نمیفریبد. چون ممکن است جذب ظاهر آراسته کسی شوند که تأثیر منفی او از اثرات مثبتش به مراتب بیشتر باشد.
2 - بیشتر سکوت کنید:
غالباً افراد به اشتباه برای این که جذابتر شوند، بیشتر شلوغ میکنند و به خطا میروند. سکوت، یک تأثیر ذهنی و روانی بسیار قوی میگذارد. در سکوت، فرد پیرامون خود خلاء ایجاد میکند و هر خلایی، جذب را سبب میشود. آنها که بیشتر صحبت میکنند و کمتر میشنوند از جذابیت خود میکاهند، حال آن که سکوت و گوش دادن بیشتر به واقع شما را عاقلتر و قابل اطمینانتر معرفی میکند و این زمینهای مساعد برای صمیمیت بیشتر است. سکوتی سرشار از اعتماد به نفس سرچشمه صمیمیت است.
3 - نرم و ملایم سخن بگویید:
هنگامی که نرم و ملایم صحبت میکنید افراد را جذب خود میکنید و به راحتی میتوانید بر روی آنها تأثیر بگذارید. آدمهای خشن و داد و بیدادی افراد مناسبی برای اطمینان کردن، نیستند.
جا داشتن در قلب دیگران
4 - فرد محترمی باشید:
بیاحترامی به خود، به دیگران و بیاحترامی و بی ادبی در کلام و رفتار همگی از جذابیت شما میکاهد. شما باید هم در ظاهر آراسته باشید و هم در باطن وارسته. افراد مؤدب و متین و محترم بی تردید جذابند و این جذابیت از درون موج میزند.
محترم و مؤدب و باشخصیت باشید، خواهید دید خود به خود جذاب میشوید.
5 - زیاد شوخی نکنید اما بسیار تبسم کنید:
شوخی فراوان از انرژی ذهنی و جذابیت شما میکاهد چرا که شوخی فراوان به تدریج مرزهای لازم بین افراد را از بین میبرد متبسم باشید که تبسم به چهره شما جذابیتی عمیق و ژرف میبخشد. در تبسم، سنگینی و متانت و جذابیت است.
6 - قاطعیت یعنی جذابیت:
کسانی که شخصیت قاطعی دارند و هدفها و ارزشهای معینی دارند، بیاستثنأ میتوانند افراد جذابی باشند. زیرا شخصیتهایی جذاب و تأثیرگذارند که بسیار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف مشخصی بودن و به آنها رسیدن اعتماد به نفس زیادی به ارمغان میآورد و جذابیت از وجود چنین شخصی موج میزند.
جا داشتن در قلب دیگران
آسان بود، این طور نیست؟
فکر میکنم شما هم میتوانید یکی از جذابترین و ماندگارترین مردان و زنان باشید. اگر می خواهید دیگران عاشق شما شوند ، معطل نشوید دست به کار شوید.