روش رمان نویسی
سرزمین آریایی : تعداد بسیاری از افراد ، بدون در نظر گرفتن رده سنی ، علاقمند به نویسندگی و بخصوص نوشتن داستان ، رمان ، یا حتی زندگی خودشان در قالب یک رمان را دارند و به دلیل بیاطلاعی از نحوه نوشتن ، زود دل زده میشوند و شاید برای همیشه کنار گذاشته ، دیگر به سراغ این کار نروند. در ادامه این مطلب ، اصول صحیح نوشتن رمان را که برای افراد مبتدی و حتی برای حرفه ای ها هم لازم است ، بیان کرده ایم. با بکار گیری این اصول ، حتما موفق می شوید. بیاد داشته باشید که برای موفقیت ، نیاز به صبر و شکیبایی دارید و با هر شکست ، قدمی بسوی پیروزی برداشته اید. ضمنا بدانید که همیشه اولین نوشته ها ، بهترین نمی شوند .
روش دانه برفی برای طراحی یک رمان
اگر بگوییم نوشتن داستان ساده است. با اطمینان باید گفت که نوشتن رمان به هیچ وجه کار ساده ای نیست. و نوشتن یک رمان با ارزش و جذاب کاری به مراتب سخت تر است. اما نوشتن یک رمان خوب غیر ممکن نیست! اگر رمان نوشتن کار ساده ای بود همه ما می توانستیم رمان های پرفروشی بنویسیم. و البته این هم خوب است و هم بد. چون اگر می خواهید رمان نویس شوید و در خود می بینید که مدت ها تلاش کنید به این معناست که رقبای زیادی نخواهید داشت ولی قسمت بد آن این است که هیچ ضمانتی برای موفقیت رمان شما وجود ندارد.
صادقانه بگویم که برای نوشتن یک رمان هزاران هزاران روش وجود دارد. و همچنین هزاران نفر وجود دارند که می خواهند بدانند چگونه رمان خود را بنویسند. وبهترین روش برای شما آن روشی است که خودتان بهتر می توانید از آن نتیجه بگیرید.
من می خواهم در این مقاله آن روشی را که بیشترین کارایی را برای خودم داشته است به شما معرفی کنم. من در حدود شش رمان نوشته ام و یک دو جین جایزه ادبی کسب کرده ام. یکی از روش های کسب درآمد من این است که هنر افسانه ای نوشتن را در کنفرانس های مختلف آموزش می دهم. و یکی از موفق ترین و شناخته شده ترین دوره های آموزشی که در کنفرانس ها آموزش می دهم روشی برای نوشتن رمان است که من نام آن را روش دانه برفی گذاشته ام.
من این مقاله را در اینترنت قرار دادم و روزانه هزاران بازدید دارد، بنابراین حدس می زنید که مقاله مفیدی بوده است. هر چند ممکن است از نظر عده ای هم این مقاله مفید نباشد که از نظر من مشکلی ندارد و طبیعی است. کل این مقاله را مطالعه کنید و آن قسمتی را که برای شما کارایی دارد استفاده کنید و بقیه را نادیده بگیرید. نویسندگان مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. اگر روشم به شما کمکی بکند سبب خوشحالی ام خواهد شد. من تلاش کردم که این مقاله بهترین باشد و امیدوارم برای شما که آنرا مطالعه می کنید مفید باشد. پس لذت ببرید و رمان خود را بنویسید!
اهمیت طراحی
یک داستان خوب به صورت اتفاقی ساخته نمی شود، بلکه یک داستان خوب طراحی می شود. کار طراحی داستان می تواند قبل از شروع یا در هنگام نوشتن داستان انجام گیرد. من هر دو روش را آزموده ام و باور دارم که طراحی داستان قبل از نوشتن نتیجه بهتری دارد و هم زودتر به نتیجه می رسید. طراحی کاری سنگین است بنابراین بسیار مهم است که اصول کار را بدانید و بر اساس دستور العمل پیش بروید. در این مقاله معجونی قدرتمند را به عنوان راهنما در اختیار شما قرار می دهم تا بتوانید طراحی خود را انجام دهید.
پرسش اساسی
پرسش اساسی در این زمینه این است: « چگونه رمان خود را طراحی می کنید؟ »
من سالهای سال به عنوان طراح ساختار پروژهای بزرگ نرم افزاری کار کرده ام. و به همان روشی که نرم افزار ها را طراحی می کردم، رمان می نوشتم بهتر است بگویم از معجون دانه برفی استفاده می کردم. بسیار خوب اجازه دهید به روش دانه برفی بپردازیم، این روش چگونه کار می کند؟ چند قبل در وب سایتی یک گرافیک دیدم که به کمک تعدادی مثلث مرحله به مرحله با روی هم قرار دادن آنها شکلی شبیه به دانه برف ساخته بود. در ابتدا مانند یک دانه برف به نظر نمی رسید اما با نگاه کردن به آن کم کم متوجه تصویر دانه برفی کامل می شوید. نوشتن رمان هم به همین شکل انجام می گیرد.
و من به شما پیشنهاد می کنم به همین شکل داستان خود را طراحی کنید
در ابتدا کار را با یک داستان کوچک آغاز می کنید، آنگاه رفته رفته رمانی بزرگ می سازید. بخشی از این کار به خلاقیتشما باز می گردد و من نمی توانم در این زمینه آموزش زیادی به شما بدهم. اما بخش دیگر کار به مدیریت این خلاقیتبازمی گردد یعنی ساختار رمان خود را به خوبی بسازید. این چیزی است که می خواهم به شما آموزش دهم.
آیا مانند بیشتر افراد هستید؟
اگر مانند بیشتر افراد باشید زمان زیادی را برای نوشتن رمان خود صرف می کنید حتی قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید. ممکن است تحقیقاتی انجام دهید. و زمان زیادی را در رویا بگذرانید که این رمان موفق شده است و… طوفان مغزی شروع می شود. صدای شخصیت های مختلف در گوشتان صدا می کند. درباره موضوع کتاب خود فکر می کنید. این بخشی ضروری از کار نوشتن هر کتابی من نام آنرا کمپوستینگ می نامم. این فرایندی غیر رسمی است و هر نویسنده ای آنرا به شکلی متفاوت انجام می دهد. من فرض می کنم شما می دانید چگونه ایده های خود را کمپوست نمایید. و در حقیقت یک رمان به خوبی در ذهن شما شکل گرفته است و همه چیز برای نوشتن رمان آماده است فقط یک قلم و کاغذ نیاز دارید تا کار خود را آغاز کنید.
10 مرحله طراحی
قبل از شروع نوشتن
باید همه این ایده های بی نظیری را که در ذهن دارید سازماندهی کنید. باید آنها را به شکلی روی کاغذ بیاورید که قابل استفاده باشد. چرا؟ چون حافظه فراموش کار است و همه آن ایده های خوب را نمی توانید به حافظه خود بسپارید. همچنینخلاقیت شما احتمالاً بسیاری از حفره های تاریک داستان را پر خواهد کرد و این میسر نیست مگر بانوشتن همه این ایده ها. شما به پرونده هایی برای طراحی نیاز دارید. و باید این کار را به شکلی انجام دهید که تمایل شما را به نوشتن از بین نبرد.
مرحله اول
یک ساعت وقت بگذارید و داستان خود را در یک جمله خلاصه کنید. چیزی مانند این: « یک فیزیکدان شرور تلاش می کند تا در زمان به عقب باز گردد تا عیسی مسیح را به قتل برساند» (این خلاصه اولین رمان من است) این جمله همیشه به شما خدمت خواهد کرد. این یک تصویر بزرگ است مانند اولین مثلث از آن مثلث هایی که یک دانه برف زیبا را می ساختند.
بعد ها وقتی که می خواهید کتاب خود را پیشنهاد بدهید، این جمله باید در ابتدای آن قرار گیرد. این همان چیزی است که به فروش کتاب شما به ناشر، به کمیته بررسی و به بازار یاب، صاحب کتاب فروشی و در نهایت خواننده نهایی کمک می کند. بنابراین بهترین جمله ای را که می توانید انتخاب کنید.
چند راهنمایی برای اینکه جمله مناسبی آماده کنید:
هر چه کوتاه تر بهتر. سعی کنید زیر 15 کلمه باشد.
نام هیچ شخصیتی را نبرید، بهتر است بگویید « یک هنرمند معلول» تا اینکه بگویید «جین دو».
تصویر سراسری را به تصویر شخصی متصل کنید. کدام شخصیت قرار است در این داستان بزرگترین بازنده باشد؟ حال بگویید هدف او چیست؟
تبلیغات یک خطی را که در روزنامه ها نوشته می شوند مطالعه کنید. نوشتن یک توصیف یک خطی نوعی هنر است.
مرحله دوم
یک ساعت دیگر وقت صرف کنید و این جمله را به یک پاراگراف کامل توصیف کننده داستان تبدیل کنید که در آن بزرگترین چالش ( یا معضل ) و پایان داستان نقل شود. این مانند دومین مثلثی است که شکل میکروسکوپی دانه برف را می سازد. من می خواهم یک ساختار داستانی با سه چالش و یک پایان تهیه کنم. هر معضل یک چهارم کتاب را شامل می شود و یک چهارم نهایی هم به پایان داستان اختصاص می یابد. نمی دانم چنین ساختاری ایده آل است یا نه فقط این سلیقه شخصی من است.
اگر به ساختار سه بخشی اعتقاد دارید، آنگاه اولین چالش در پرده اول پایان می یابد. دومین چالش در میانه پرده دوم پایان می یابد. در سومین پرده همه چیز را به پایان می رسانید. اگر بخش اول چالش بخش اول داستان شما با عوامل بیرونی رقم بخورد مشکلی ندارد. اما من فکر می کنم دو چالش بعدی باید حول شخصیت اصلی داستان رقم بخورد و او کسی است که معضل بزرگ را حل می کند. همه چیز بد و بدتر می شود. می توانید در پروپزال خود یک پاراگراف اضافه کنید. این پاراگراف چند جمله دارد. جمله اول فضا و ساختار داستان را توصیف می کند. سه جمله برای هر چالش داستان خود می نویسید. و در جمله آخر هم پایان داستان خود را بیان می کنید. این پاراگراف را نباید با چیز دیگری اشتباه بگیرید فقط خلاصه ای از کل داستان شماست. توصیف پشت جلد نیست که در آن فقط خلاصه ای در مورد بخش اول داستان ارائه می شود!
مرحله 3
در مراحل قبل فقط یک نگاه سطح بالا به رمان داشتیم. اما اکنون باید برای هر کاراکتر یا شخصیت جزییات بیشتری بیان کنید. شخصیت ها مهمترین بخش از هر رمانی هستند و زمانی که برای طراحی هر کدام از آنها صرف می کنید در حقیقت یک سرمایه گذاری ارزشمند است. برای هر کدام از شخصیت های داستان خود یک ساعت وقت صرف کنید و یک صفحه برای آنها بنویسید که در این صفحات:
نام شخصیت
خلاصه ای یک جمله ای از شخصیت و نقش او در سیر داستان
انگیزه شخصیت ( او چه چیزی را به شدت می خواهد.)
هدف این شخصیت ( چه چیزی را شدیداً می خواهد.)
تضاد ها و چالش هایی که شخصیت مربوطه با آن روبرو می شود. ( چه چیزی مانع او در رسیدن به هدفش می شود.)
تجلی شخصیت ( او چه می آموزد/ چه تغییری می کند؟)
یک خلاصه یک پاراگرافی از خط سیر داستانی شخصیت
یک نکته مهم
ممکن است بازگردید و خلاصه یک جمله ای یا یک پاراگرافی خود را مورد بازبینی قرار دهید. ادامه دهید راه درستی می روید شخصیت های شما در حال آموختن چیزهایی درباره داستان شما هستند. این کار بسیار خوب است در هر مرحله از فرایند نوشتن بازگردید و بخش های قبلی را مورد باز بینی قرار دهید. این کار فقط یک کار خوب نیست بلکه انجام آن اجتناب ناپذیر است. وقتی که به این شکل نوشته های خود را بازبینی می کنید کیفیت کار به مراتب بهتر می شود چون بازبینی و بررسی مجدد رمانی که 400 صفحه شده است کار آسانی نیست.
یک نکته مهم دیگر
نیازی نیست کامل باشد. هدف فرایند طراحی این است که شما را مرحله به مرحله پیش ببرد. حرکت رو به جلوی خود را حفظ کنید. همیشه می توانید بازگردید و مشکلات را برطرف کنید می توانید هر تغییری که می تواند داستان شما را بهتر کند بعداً انجام دهید. بازنگری نباید سبب شود رشته کار از دست شما خارج شود.
مرحله چهارم
در این مرحله باید از فضای کل داستان دیدگاه مناسبی داشته باشید و چیزی در حدود یک یا دو روز زمان لازم دارید. صادقانه بگویم حتی ممکن است در این بخش از کار یک هفته وقت صرف کنید، اشکالی ندارد. باید این کار را به خوبی انجام دهید چون یک داستان به هم ریخته و تکه تکه کار شما را در مراحل بعد سخت تر می کند. بنابراین فقط داستان را توسعه دهید چند ساعت وقت بگذارید و هر جمله را به یک پاراگراف کامل تبدیل کنید. همه پاراگراف های شما به غیر از آخری باید به یک حادثه یا فاجعه منتهی شود. و پاراگراف آخر شما باید پایان داستان را روایت کند.
این کار بسیار سرگرم کننده است و در انتهای این تمرین یک صفحه با ارزش از استخوان بندی رمان خود را در دست دارید. اگر نوشته های شما در این مرحله بیش از یک صفحه شده است اشکالی ندارد. آنچه مهم است این است که طرح شما کم کم شکل یک رمان را به خود می گیرد. تضاد ها و تناقض ها را می شکافید. اکنون چیزی شبیه به پروپزال آماده کرده اید.
مرحله پنجم
یک یا دو روز وقت صرف کنید و از هر شخصیت اصلی توصیفی یک صفحه ای و از شخصیت های مهم توصیفی نیم صفحه ای بنویسید. این ها معرفی نامه های شخصیت های اصلی داستان شما هستند و باید داستان را از دید آن شخصیت ها بیان کند. و هیچ تردیدی به خود راه ندهید هر جا لازم بود بازگردید و در مراحل قبل اصلاحات لازم را اعمال کنید چون شما چیزهای جدیدی درباره شخصیت های داستان کشف کرده اید! این بخش لذت بخش ترین قسمت از کار است و اخیراً من از معرفی نامه شخصیت ها برای پروپزال خودم استفاده کردم. باید بگویم ویراستاران عاشق آن شدند. چون آنها داستانی را که بر پایه شخصیت ها روایت می شود دوست دارند.
مرحله ششم
اکنون شما یک ساختار ساده داستانی و چند رشته داستانی از هر شخصیت در اختیار دارید. اکنون یک هفته وقت صرف کنید و خلاصه یک صفحه ای خود را به خلاصه ای چهار صفحه ای بسط دهید. در حقیقت دوباره خلاصه یک صفحه ای خود را از مرحله چهار بسط می دهید و هر پاراگراف را به یک صفحه کامل تبدیل می کنید. این کار بسیار جالب و سرگرم کننده است، چون در حال ایجاد منطقی سطح بالا در داستان هستید و تصمیماتی استراتژیک می گیرید. بدون شک به عقب باز می گردید و مشکلاتی را رفع خواهید کرد چون دید جامع تری از داستان کسب کرده اید و ایده های جدیدی به ذهن شما خطور کرده است.
مرحله هفتم
یک هفته دیگر وقت صرف کنید و توصیف خود را از شخصیت ها به جدولی تکامل یافته از همه جزییات آنها که برای شناختنشان لازم است بسط دهید. یک توصیف استاندارد می تواند شامل سال تولد، توصیف خصوصیات فردی و ظاهری، سوابق، انگیزه ها، اهداف و… شود. مهمتر از همه اینکه این شخصیت ها چگونه در پایان داستان تغییر می کنند؟ این در حقیقت بسط دادن کار شما در مرحله سوم است، که به شما چیزهای زیادی درباره شخصیت های داستان می آموزد. احتمالاً مراحل یک تا شش را مورد بازبینی مجدد قرار می دهید و شخصیت های شما واقعی تر می شوند آنها دارای احساس می شوند و هر کدام سهم بیشتری از داستان می خواهند. این خوب است داستان های ارزشمند را شخصیت های آن به پیش می برند. برای این کار تا آنجا که می توانید وقت بگذارید و با دقت عمل کنید. وقتی که این کار را انجام دادید (که ممکن است یک ماه طول بکشد.) بیش از آنچه که برای نوشتن یک پروپزال نیاز دارید، در اختیار شماست. اگر رمان نویسی باشید که اثری از شما منتشر شده است، می توانید پروپزال خود را بنویسید و حتی قبل از اینکه رمان خود را بنویسید آنرا بفروش برسانید. اما اگر هنوز هیچ کار شما منتشر نشده است قبل از فروش باید رمان خود را به طور کامل بنویسید. این منصفانه نیست، البته زندگی منصفانه نیست و البته دنیای رمان نویسی بیش از همه غیر منصفانه است.
مرحله هشتم
ممکن است در این مرحله دچار تردید و دو دلی شوید نوشتن داستانی که ممکن است به فروش نرود. و ممکن است بلافاصله شروع به نوشتن رمان خود کنید. اما قبل از این چند کار هست که باید انجام دهید به کمک آنها می توانید اولین تجربه خود را ساده تر کنید. اولین کاری که باید انجام دهید این است که آن چهار صفحه خلاصه خود را به لیستی از سکانس ها تقسیم کنید که برای پیش بردن داستان و تبدیل آن به یک رمان نیاز دارید. و ساده ترین راه برای این کار استفاده از یک جدول است. و اگر از کامپیوتر استفاده می کنید می توانید از نرم افزار اکسل استفاده کنید.
برای برخی از نویسندگان که فقط عادت به نوشتن دارند استفاده از جداول در وهله اول ترسناک به نظر می رسد. اما این کار ارزشش را دارد آنرا انجام دهید. حتی اگر لازم است کار با آن نرم افزار را بیاموزید حداکثر یک روز وقت شما را خواهد گرفت ولی یک عمر بدرد شما می خورد.
بسیار خوب از خلاصه چهار صفحه ای خود جدولی بسازید. برای هر صحنه فقط یک خط بنویسید. در ستون بعد آن دیدگاه های شخصیت ها را بنویسید. در ستون بعد جدول خود بگویید چه اتفاقی می افتد. اگر می خواهید بیشتر از تخیل خود استفاده کنید می توانید ستون های بیشتری به حدول خود اضافه کنید و در آنها چیزهایی بنویسید به عنوان مثال می خواهید این سکانس چند صفحه از رمان را به خود اختصاص دهد. در جدول می توانید با یک نگاه خلاصه ای از کل هر صحنه را ببینید و تغییراتی را که می خواهید اعمال کنید.
جدول من معمولا تا 100 خط حجم می گیرد که از یک خط برای هر سکانس شروع شده است. همچنان که در حال بسط دادن داستان هستم، نسخه های جدید تری از داستان خودم را در جدول وارد می کنم و اصلاحات لازم را اعمال می کنم. این کار برای آنالیز داستان فوق العاده با ارزش است. این کار ممکن است یک هفته به طول بینجامد اما وقتی که کار شما تمام شد می توانید برای هر فصل کتاب خود یک شماره صفحه مشخص کنید و فصل بعدی را شروع کنید.
مرحله نهم
در این مرحله می توانید بنشینید و اولین تلاش واقعی خود را برای نوشتن انجام دهید و اولین پیش نویس داستان را آغاز کنید. از سرعتی که داستان از انگشتان شما به پرواز در می آید متحیر خواهید شد. من نویسندگانی را دیده ام که در این مرحله و به خصوص شب ها با سه برابر سرعت خود می نوشته اند. حتی گاه پیش نویس اول کیفیتی به مراتب بهتر از پیش نویس سوم دارد.
ممکن است فکر کنید که همه خلاقیت شما در این مرحله تراوش میکند. اما در حقیقت این طور نیست و این حاصل زحماتی است که در مراحل قبل برای نوشتن متحمل شده اید. من فکر می کنم این بخش سرگرم کننده کار است، چون تعداد زیادی مشکلات منطقی در مقیاس کوچک ظهور می کنند که می توانید روی آنها کار کنید. قهرمان داستان چگونه از آن درختی که با تمساح ها احاطه شده است پایین آمده و شخصیت زن داستان را که در قایقی آتش گرفته است نجات می دهد؟ اکنون زمان آن است که مسئله ها را به سلیقه خود حل کنید! اما این سرگرم کننده است چون می دانید که ساختار اصلی داستان به خوبی کار خود را انجام می دهد. و اکنون باید فقط مشکلات کوچکی را حل کنید، و به همین دلیل است که سرعت نسبی بالای برای نوشتن دارید.
این مرحله از نوشتن واقعا جالب و سرگرم کننده است. من از نویسندگان بسیاری شنیده ام که این بخش از داستان را بسیار سخت و طاقت فرسا می دانند، و دلیل آن هم مشخص است آنها نمی دانند پس از این چه اتفاقی خواهد افتاد. واقعا متاسفم! زندگی برای این گونه نوشتن بسیار کوتاه است! برای اینکه اولین پیش نویس داستان خود را آماده کنید نیازی نیست 500 ساعت وقت صرف کنید، در حالیکه می توانید آنرا در 150 ساعت و با کمترین مشکلات بنویسید. و با محاسبه زمانی که برای طراحی داستان به کار بردید باز هم جلوتر هستید.
معمولاً در میانه نوشتن اولین پیش نویس باز می گردم و به عنوان استراحت مشکلات طراحی خود را در داستان برطرف می کنم و قسمت هایی را که به نظر تکه تکه می آیند به یکدیگر متصل می کنم. بله، طراحی هیچ کس بدون عیب و کامل نیست. این طبیعی است پس نگران نباشید. طراحی داستان از بتن ساخته نشده است که نتوانید آنرا تغییر دهید بلکه طرح داستان با شما زندگی می کند. اگر طراحی داستان خود را اصلاح کنید و این کار را به خوبی انجام دهید وقتی که به نوشته های اولیه خود مراجعه می کنید ممکن است از خواندن طرح اولیه خود به خنده بیفتید! این ممکن است برای هر نویسنده بزرگی رخ دهد. و از اینکه اکنون داستان شما چقدر عمیق و مفهومی شده است به وجد بیایید.
سالهاست که من روش دانه برفی را به صد ها نویسنده در کنفرانس های مختلف آموزش داده ام. و این مطلب را در اینترنت قرار داده ام و اکنون در حدود دو میلیون و جهارصد هزار بار بازدید داشته است. و نویسندگان زیادی در مورد آن نظر داده اند برخی این روش را دوست دارند و برخی هم آنرا نمی پسندند. و توصیه من این است اگر این روش به شما کمک می کند از آن استفاده کنید حتی می توانید فقط بخش هایی را که به شما کمک می کند استفاده کنید. من رمان خودم را به روش دانه برفی نوشتم از نتیجه کار راضی بودم. برای نوشتن به ابزاری نیاز دارید که اختصاصا برای داستان نویسی طراحی شده باشد حال می خواهد روش دانه برفی باشد یا هر روش دیگری آن را شناسایی کنید و از آن استفاده کنید!
دکتر رندی اینجرمنسون
سرزمین آریایی : تعداد بسیاری از افراد ، بدون در نظر گرفتن رده سنی ، علاقمند به نویسندگی و بخصوص نوشتن داستان ، رمان ، یا حتی زندگی خودشان در قالب یک رمان را دارند و به دلیل بیاطلاعی از نحوه نوشتن ، زود دل زده میشوند و شاید برای همیشه کنار گذاشته ، دیگر به سراغ این کار نروند. در ادامه این مطلب ، اصول صحیح نوشتن رمان را که برای افراد مبتدی و حتی برای حرفه ای ها هم لازم است ، بیان کرده ایم. با بکار گیری این اصول ، حتما موفق می شوید. بیاد داشته باشید که برای موفقیت ، نیاز به صبر و شکیبایی دارید و با هر شکست ، قدمی بسوی پیروزی برداشته اید. ضمنا بدانید که همیشه اولین نوشته ها ، بهترین نمی شوند .
روش دانه برفی برای طراحی یک رمان
اگر بگوییم نوشتن داستان ساده است. با اطمینان باید گفت که نوشتن رمان به هیچ وجه کار ساده ای نیست. و نوشتن یک رمان با ارزش و جذاب کاری به مراتب سخت تر است. اما نوشتن یک رمان خوب غیر ممکن نیست! اگر رمان نوشتن کار ساده ای بود همه ما می توانستیم رمان های پرفروشی بنویسیم. و البته این هم خوب است و هم بد. چون اگر می خواهید رمان نویس شوید و در خود می بینید که مدت ها تلاش کنید به این معناست که رقبای زیادی نخواهید داشت ولی قسمت بد آن این است که هیچ ضمانتی برای موفقیت رمان شما وجود ندارد.
صادقانه بگویم که برای نوشتن یک رمان هزاران هزاران روش وجود دارد. و همچنین هزاران نفر وجود دارند که می خواهند بدانند چگونه رمان خود را بنویسند. وبهترین روش برای شما آن روشی است که خودتان بهتر می توانید از آن نتیجه بگیرید.
من می خواهم در این مقاله آن روشی را که بیشترین کارایی را برای خودم داشته است به شما معرفی کنم. من در حدود شش رمان نوشته ام و یک دو جین جایزه ادبی کسب کرده ام. یکی از روش های کسب درآمد من این است که هنر افسانه ای نوشتن را در کنفرانس های مختلف آموزش می دهم. و یکی از موفق ترین و شناخته شده ترین دوره های آموزشی که در کنفرانس ها آموزش می دهم روشی برای نوشتن رمان است که من نام آن را روش دانه برفی گذاشته ام.
من این مقاله را در اینترنت قرار دادم و روزانه هزاران بازدید دارد، بنابراین حدس می زنید که مقاله مفیدی بوده است. هر چند ممکن است از نظر عده ای هم این مقاله مفید نباشد که از نظر من مشکلی ندارد و طبیعی است. کل این مقاله را مطالعه کنید و آن قسمتی را که برای شما کارایی دارد استفاده کنید و بقیه را نادیده بگیرید. نویسندگان مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. اگر روشم به شما کمکی بکند سبب خوشحالی ام خواهد شد. من تلاش کردم که این مقاله بهترین باشد و امیدوارم برای شما که آنرا مطالعه می کنید مفید باشد. پس لذت ببرید و رمان خود را بنویسید!
اهمیت طراحی
یک داستان خوب به صورت اتفاقی ساخته نمی شود، بلکه یک داستان خوب طراحی می شود. کار طراحی داستان می تواند قبل از شروع یا در هنگام نوشتن داستان انجام گیرد. من هر دو روش را آزموده ام و باور دارم که طراحی داستان قبل از نوشتن نتیجه بهتری دارد و هم زودتر به نتیجه می رسید. طراحی کاری سنگین است بنابراین بسیار مهم است که اصول کار را بدانید و بر اساس دستور العمل پیش بروید. در این مقاله معجونی قدرتمند را به عنوان راهنما در اختیار شما قرار می دهم تا بتوانید طراحی خود را انجام دهید.
پرسش اساسی
پرسش اساسی در این زمینه این است: « چگونه رمان خود را طراحی می کنید؟ »
من سالهای سال به عنوان طراح ساختار پروژهای بزرگ نرم افزاری کار کرده ام. و به همان روشی که نرم افزار ها را طراحی می کردم، رمان می نوشتم بهتر است بگویم از معجون دانه برفی استفاده می کردم. بسیار خوب اجازه دهید به روش دانه برفی بپردازیم، این روش چگونه کار می کند؟ چند قبل در وب سایتی یک گرافیک دیدم که به کمک تعدادی مثلث مرحله به مرحله با روی هم قرار دادن آنها شکلی شبیه به دانه برف ساخته بود. در ابتدا مانند یک دانه برف به نظر نمی رسید اما با نگاه کردن به آن کم کم متوجه تصویر دانه برفی کامل می شوید. نوشتن رمان هم به همین شکل انجام می گیرد.
و من به شما پیشنهاد می کنم به همین شکل داستان خود را طراحی کنید
در ابتدا کار را با یک داستان کوچک آغاز می کنید، آنگاه رفته رفته رمانی بزرگ می سازید. بخشی از این کار به خلاقیتشما باز می گردد و من نمی توانم در این زمینه آموزش زیادی به شما بدهم. اما بخش دیگر کار به مدیریت این خلاقیتبازمی گردد یعنی ساختار رمان خود را به خوبی بسازید. این چیزی است که می خواهم به شما آموزش دهم.
آیا مانند بیشتر افراد هستید؟
اگر مانند بیشتر افراد باشید زمان زیادی را برای نوشتن رمان خود صرف می کنید حتی قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید. ممکن است تحقیقاتی انجام دهید. و زمان زیادی را در رویا بگذرانید که این رمان موفق شده است و… طوفان مغزی شروع می شود. صدای شخصیت های مختلف در گوشتان صدا می کند. درباره موضوع کتاب خود فکر می کنید. این بخشی ضروری از کار نوشتن هر کتابی من نام آنرا کمپوستینگ می نامم. این فرایندی غیر رسمی است و هر نویسنده ای آنرا به شکلی متفاوت انجام می دهد. من فرض می کنم شما می دانید چگونه ایده های خود را کمپوست نمایید. و در حقیقت یک رمان به خوبی در ذهن شما شکل گرفته است و همه چیز برای نوشتن رمان آماده است فقط یک قلم و کاغذ نیاز دارید تا کار خود را آغاز کنید.
10 مرحله طراحی
قبل از شروع نوشتن
باید همه این ایده های بی نظیری را که در ذهن دارید سازماندهی کنید. باید آنها را به شکلی روی کاغذ بیاورید که قابل استفاده باشد. چرا؟ چون حافظه فراموش کار است و همه آن ایده های خوب را نمی توانید به حافظه خود بسپارید. همچنینخلاقیت شما احتمالاً بسیاری از حفره های تاریک داستان را پر خواهد کرد و این میسر نیست مگر بانوشتن همه این ایده ها. شما به پرونده هایی برای طراحی نیاز دارید. و باید این کار را به شکلی انجام دهید که تمایل شما را به نوشتن از بین نبرد.
مرحله اول
یک ساعت وقت بگذارید و داستان خود را در یک جمله خلاصه کنید. چیزی مانند این: « یک فیزیکدان شرور تلاش می کند تا در زمان به عقب باز گردد تا عیسی مسیح را به قتل برساند» (این خلاصه اولین رمان من است) این جمله همیشه به شما خدمت خواهد کرد. این یک تصویر بزرگ است مانند اولین مثلث از آن مثلث هایی که یک دانه برف زیبا را می ساختند.
بعد ها وقتی که می خواهید کتاب خود را پیشنهاد بدهید، این جمله باید در ابتدای آن قرار گیرد. این همان چیزی است که به فروش کتاب شما به ناشر، به کمیته بررسی و به بازار یاب، صاحب کتاب فروشی و در نهایت خواننده نهایی کمک می کند. بنابراین بهترین جمله ای را که می توانید انتخاب کنید.
چند راهنمایی برای اینکه جمله مناسبی آماده کنید:
هر چه کوتاه تر بهتر. سعی کنید زیر 15 کلمه باشد.
نام هیچ شخصیتی را نبرید، بهتر است بگویید « یک هنرمند معلول» تا اینکه بگویید «جین دو».
تصویر سراسری را به تصویر شخصی متصل کنید. کدام شخصیت قرار است در این داستان بزرگترین بازنده باشد؟ حال بگویید هدف او چیست؟
تبلیغات یک خطی را که در روزنامه ها نوشته می شوند مطالعه کنید. نوشتن یک توصیف یک خطی نوعی هنر است.
مرحله دوم
یک ساعت دیگر وقت صرف کنید و این جمله را به یک پاراگراف کامل توصیف کننده داستان تبدیل کنید که در آن بزرگترین چالش ( یا معضل ) و پایان داستان نقل شود. این مانند دومین مثلثی است که شکل میکروسکوپی دانه برف را می سازد. من می خواهم یک ساختار داستانی با سه چالش و یک پایان تهیه کنم. هر معضل یک چهارم کتاب را شامل می شود و یک چهارم نهایی هم به پایان داستان اختصاص می یابد. نمی دانم چنین ساختاری ایده آل است یا نه فقط این سلیقه شخصی من است.
اگر به ساختار سه بخشی اعتقاد دارید، آنگاه اولین چالش در پرده اول پایان می یابد. دومین چالش در میانه پرده دوم پایان می یابد. در سومین پرده همه چیز را به پایان می رسانید. اگر بخش اول چالش بخش اول داستان شما با عوامل بیرونی رقم بخورد مشکلی ندارد. اما من فکر می کنم دو چالش بعدی باید حول شخصیت اصلی داستان رقم بخورد و او کسی است که معضل بزرگ را حل می کند. همه چیز بد و بدتر می شود. می توانید در پروپزال خود یک پاراگراف اضافه کنید. این پاراگراف چند جمله دارد. جمله اول فضا و ساختار داستان را توصیف می کند. سه جمله برای هر چالش داستان خود می نویسید. و در جمله آخر هم پایان داستان خود را بیان می کنید. این پاراگراف را نباید با چیز دیگری اشتباه بگیرید فقط خلاصه ای از کل داستان شماست. توصیف پشت جلد نیست که در آن فقط خلاصه ای در مورد بخش اول داستان ارائه می شود!
مرحله 3
در مراحل قبل فقط یک نگاه سطح بالا به رمان داشتیم. اما اکنون باید برای هر کاراکتر یا شخصیت جزییات بیشتری بیان کنید. شخصیت ها مهمترین بخش از هر رمانی هستند و زمانی که برای طراحی هر کدام از آنها صرف می کنید در حقیقت یک سرمایه گذاری ارزشمند است. برای هر کدام از شخصیت های داستان خود یک ساعت وقت صرف کنید و یک صفحه برای آنها بنویسید که در این صفحات:
نام شخصیت
خلاصه ای یک جمله ای از شخصیت و نقش او در سیر داستان
انگیزه شخصیت ( او چه چیزی را به شدت می خواهد.)
هدف این شخصیت ( چه چیزی را شدیداً می خواهد.)
تضاد ها و چالش هایی که شخصیت مربوطه با آن روبرو می شود. ( چه چیزی مانع او در رسیدن به هدفش می شود.)
تجلی شخصیت ( او چه می آموزد/ چه تغییری می کند؟)
یک خلاصه یک پاراگرافی از خط سیر داستانی شخصیت
یک نکته مهم
ممکن است بازگردید و خلاصه یک جمله ای یا یک پاراگرافی خود را مورد بازبینی قرار دهید. ادامه دهید راه درستی می روید شخصیت های شما در حال آموختن چیزهایی درباره داستان شما هستند. این کار بسیار خوب است در هر مرحله از فرایند نوشتن بازگردید و بخش های قبلی را مورد باز بینی قرار دهید. این کار فقط یک کار خوب نیست بلکه انجام آن اجتناب ناپذیر است. وقتی که به این شکل نوشته های خود را بازبینی می کنید کیفیت کار به مراتب بهتر می شود چون بازبینی و بررسی مجدد رمانی که 400 صفحه شده است کار آسانی نیست.
یک نکته مهم دیگر
نیازی نیست کامل باشد. هدف فرایند طراحی این است که شما را مرحله به مرحله پیش ببرد. حرکت رو به جلوی خود را حفظ کنید. همیشه می توانید بازگردید و مشکلات را برطرف کنید می توانید هر تغییری که می تواند داستان شما را بهتر کند بعداً انجام دهید. بازنگری نباید سبب شود رشته کار از دست شما خارج شود.
مرحله چهارم
در این مرحله باید از فضای کل داستان دیدگاه مناسبی داشته باشید و چیزی در حدود یک یا دو روز زمان لازم دارید. صادقانه بگویم حتی ممکن است در این بخش از کار یک هفته وقت صرف کنید، اشکالی ندارد. باید این کار را به خوبی انجام دهید چون یک داستان به هم ریخته و تکه تکه کار شما را در مراحل بعد سخت تر می کند. بنابراین فقط داستان را توسعه دهید چند ساعت وقت بگذارید و هر جمله را به یک پاراگراف کامل تبدیل کنید. همه پاراگراف های شما به غیر از آخری باید به یک حادثه یا فاجعه منتهی شود. و پاراگراف آخر شما باید پایان داستان را روایت کند.
این کار بسیار سرگرم کننده است و در انتهای این تمرین یک صفحه با ارزش از استخوان بندی رمان خود را در دست دارید. اگر نوشته های شما در این مرحله بیش از یک صفحه شده است اشکالی ندارد. آنچه مهم است این است که طرح شما کم کم شکل یک رمان را به خود می گیرد. تضاد ها و تناقض ها را می شکافید. اکنون چیزی شبیه به پروپزال آماده کرده اید.
مرحله پنجم
یک یا دو روز وقت صرف کنید و از هر شخصیت اصلی توصیفی یک صفحه ای و از شخصیت های مهم توصیفی نیم صفحه ای بنویسید. این ها معرفی نامه های شخصیت های اصلی داستان شما هستند و باید داستان را از دید آن شخصیت ها بیان کند. و هیچ تردیدی به خود راه ندهید هر جا لازم بود بازگردید و در مراحل قبل اصلاحات لازم را اعمال کنید چون شما چیزهای جدیدی درباره شخصیت های داستان کشف کرده اید! این بخش لذت بخش ترین قسمت از کار است و اخیراً من از معرفی نامه شخصیت ها برای پروپزال خودم استفاده کردم. باید بگویم ویراستاران عاشق آن شدند. چون آنها داستانی را که بر پایه شخصیت ها روایت می شود دوست دارند.
مرحله ششم
اکنون شما یک ساختار ساده داستانی و چند رشته داستانی از هر شخصیت در اختیار دارید. اکنون یک هفته وقت صرف کنید و خلاصه یک صفحه ای خود را به خلاصه ای چهار صفحه ای بسط دهید. در حقیقت دوباره خلاصه یک صفحه ای خود را از مرحله چهار بسط می دهید و هر پاراگراف را به یک صفحه کامل تبدیل می کنید. این کار بسیار جالب و سرگرم کننده است، چون در حال ایجاد منطقی سطح بالا در داستان هستید و تصمیماتی استراتژیک می گیرید. بدون شک به عقب باز می گردید و مشکلاتی را رفع خواهید کرد چون دید جامع تری از داستان کسب کرده اید و ایده های جدیدی به ذهن شما خطور کرده است.
مرحله هفتم
یک هفته دیگر وقت صرف کنید و توصیف خود را از شخصیت ها به جدولی تکامل یافته از همه جزییات آنها که برای شناختنشان لازم است بسط دهید. یک توصیف استاندارد می تواند شامل سال تولد، توصیف خصوصیات فردی و ظاهری، سوابق، انگیزه ها، اهداف و… شود. مهمتر از همه اینکه این شخصیت ها چگونه در پایان داستان تغییر می کنند؟ این در حقیقت بسط دادن کار شما در مرحله سوم است، که به شما چیزهای زیادی درباره شخصیت های داستان می آموزد. احتمالاً مراحل یک تا شش را مورد بازبینی مجدد قرار می دهید و شخصیت های شما واقعی تر می شوند آنها دارای احساس می شوند و هر کدام سهم بیشتری از داستان می خواهند. این خوب است داستان های ارزشمند را شخصیت های آن به پیش می برند. برای این کار تا آنجا که می توانید وقت بگذارید و با دقت عمل کنید. وقتی که این کار را انجام دادید (که ممکن است یک ماه طول بکشد.) بیش از آنچه که برای نوشتن یک پروپزال نیاز دارید، در اختیار شماست. اگر رمان نویسی باشید که اثری از شما منتشر شده است، می توانید پروپزال خود را بنویسید و حتی قبل از اینکه رمان خود را بنویسید آنرا بفروش برسانید. اما اگر هنوز هیچ کار شما منتشر نشده است قبل از فروش باید رمان خود را به طور کامل بنویسید. این منصفانه نیست، البته زندگی منصفانه نیست و البته دنیای رمان نویسی بیش از همه غیر منصفانه است.
مرحله هشتم
ممکن است در این مرحله دچار تردید و دو دلی شوید نوشتن داستانی که ممکن است به فروش نرود. و ممکن است بلافاصله شروع به نوشتن رمان خود کنید. اما قبل از این چند کار هست که باید انجام دهید به کمک آنها می توانید اولین تجربه خود را ساده تر کنید. اولین کاری که باید انجام دهید این است که آن چهار صفحه خلاصه خود را به لیستی از سکانس ها تقسیم کنید که برای پیش بردن داستان و تبدیل آن به یک رمان نیاز دارید. و ساده ترین راه برای این کار استفاده از یک جدول است. و اگر از کامپیوتر استفاده می کنید می توانید از نرم افزار اکسل استفاده کنید.
برای برخی از نویسندگان که فقط عادت به نوشتن دارند استفاده از جداول در وهله اول ترسناک به نظر می رسد. اما این کار ارزشش را دارد آنرا انجام دهید. حتی اگر لازم است کار با آن نرم افزار را بیاموزید حداکثر یک روز وقت شما را خواهد گرفت ولی یک عمر بدرد شما می خورد.
بسیار خوب از خلاصه چهار صفحه ای خود جدولی بسازید. برای هر صحنه فقط یک خط بنویسید. در ستون بعد آن دیدگاه های شخصیت ها را بنویسید. در ستون بعد جدول خود بگویید چه اتفاقی می افتد. اگر می خواهید بیشتر از تخیل خود استفاده کنید می توانید ستون های بیشتری به حدول خود اضافه کنید و در آنها چیزهایی بنویسید به عنوان مثال می خواهید این سکانس چند صفحه از رمان را به خود اختصاص دهد. در جدول می توانید با یک نگاه خلاصه ای از کل هر صحنه را ببینید و تغییراتی را که می خواهید اعمال کنید.
جدول من معمولا تا 100 خط حجم می گیرد که از یک خط برای هر سکانس شروع شده است. همچنان که در حال بسط دادن داستان هستم، نسخه های جدید تری از داستان خودم را در جدول وارد می کنم و اصلاحات لازم را اعمال می کنم. این کار برای آنالیز داستان فوق العاده با ارزش است. این کار ممکن است یک هفته به طول بینجامد اما وقتی که کار شما تمام شد می توانید برای هر فصل کتاب خود یک شماره صفحه مشخص کنید و فصل بعدی را شروع کنید.
مرحله نهم
در این مرحله می توانید بنشینید و اولین تلاش واقعی خود را برای نوشتن انجام دهید و اولین پیش نویس داستان را آغاز کنید. از سرعتی که داستان از انگشتان شما به پرواز در می آید متحیر خواهید شد. من نویسندگانی را دیده ام که در این مرحله و به خصوص شب ها با سه برابر سرعت خود می نوشته اند. حتی گاه پیش نویس اول کیفیتی به مراتب بهتر از پیش نویس سوم دارد.
ممکن است فکر کنید که همه خلاقیت شما در این مرحله تراوش میکند. اما در حقیقت این طور نیست و این حاصل زحماتی است که در مراحل قبل برای نوشتن متحمل شده اید. من فکر می کنم این بخش سرگرم کننده کار است، چون تعداد زیادی مشکلات منطقی در مقیاس کوچک ظهور می کنند که می توانید روی آنها کار کنید. قهرمان داستان چگونه از آن درختی که با تمساح ها احاطه شده است پایین آمده و شخصیت زن داستان را که در قایقی آتش گرفته است نجات می دهد؟ اکنون زمان آن است که مسئله ها را به سلیقه خود حل کنید! اما این سرگرم کننده است چون می دانید که ساختار اصلی داستان به خوبی کار خود را انجام می دهد. و اکنون باید فقط مشکلات کوچکی را حل کنید، و به همین دلیل است که سرعت نسبی بالای برای نوشتن دارید.
این مرحله از نوشتن واقعا جالب و سرگرم کننده است. من از نویسندگان بسیاری شنیده ام که این بخش از داستان را بسیار سخت و طاقت فرسا می دانند، و دلیل آن هم مشخص است آنها نمی دانند پس از این چه اتفاقی خواهد افتاد. واقعا متاسفم! زندگی برای این گونه نوشتن بسیار کوتاه است! برای اینکه اولین پیش نویس داستان خود را آماده کنید نیازی نیست 500 ساعت وقت صرف کنید، در حالیکه می توانید آنرا در 150 ساعت و با کمترین مشکلات بنویسید. و با محاسبه زمانی که برای طراحی داستان به کار بردید باز هم جلوتر هستید.
معمولاً در میانه نوشتن اولین پیش نویس باز می گردم و به عنوان استراحت مشکلات طراحی خود را در داستان برطرف می کنم و قسمت هایی را که به نظر تکه تکه می آیند به یکدیگر متصل می کنم. بله، طراحی هیچ کس بدون عیب و کامل نیست. این طبیعی است پس نگران نباشید. طراحی داستان از بتن ساخته نشده است که نتوانید آنرا تغییر دهید بلکه طرح داستان با شما زندگی می کند. اگر طراحی داستان خود را اصلاح کنید و این کار را به خوبی انجام دهید وقتی که به نوشته های اولیه خود مراجعه می کنید ممکن است از خواندن طرح اولیه خود به خنده بیفتید! این ممکن است برای هر نویسنده بزرگی رخ دهد. و از اینکه اکنون داستان شما چقدر عمیق و مفهومی شده است به وجد بیایید.
سالهاست که من روش دانه برفی را به صد ها نویسنده در کنفرانس های مختلف آموزش داده ام. و این مطلب را در اینترنت قرار داده ام و اکنون در حدود دو میلیون و جهارصد هزار بار بازدید داشته است. و نویسندگان زیادی در مورد آن نظر داده اند برخی این روش را دوست دارند و برخی هم آنرا نمی پسندند. و توصیه من این است اگر این روش به شما کمک می کند از آن استفاده کنید حتی می توانید فقط بخش هایی را که به شما کمک می کند استفاده کنید. من رمان خودم را به روش دانه برفی نوشتم از نتیجه کار راضی بودم. برای نوشتن به ابزاری نیاز دارید که اختصاصا برای داستان نویسی طراحی شده باشد حال می خواهد روش دانه برفی باشد یا هر روش دیگری آن را شناسایی کنید و از آن استفاده کنید!
دکتر رندی اینجرمنسون