زینب و محرم
زینب و محرم
زینب و محرمزینب است و یک وسعت تاریخ، حریّت و شجاعت.
زینب است و یک آغوش معطّر، عفاف و حیا،
زینب است و یک دهان فریاد و خروش بر ضدّ ستم وافشاگری بر ضدّ سلطه فریب!
مردانمان، از او درس جوانمردی میآموزند،
زنانمان، در مکتب او، الفبای دینداری و حقمداری و دفاع از امام و رهبر و پرستاری از روحهای خسته و دلهای آزرده میآموزند.
ای زینب، ای تندیس صبر و وفا! حدیث وفا را از روزی آموختیم، که پروانهوار، گِرد شمع حسین میچرخیدی و خود را به آتشِ این عشق میزدی.
«صبر» را از تو آموختیم، که از دریای خون گذشتی و شهادتِ هفتادودو ستاره را با چشم دیدی و بر پیکر خورشید و حنجر خونین بوسه زدی.
ای زینب، ای آینه «فاطمهنما»!
اگر تو نبودی، موج خونهای کربلا، فراتر از آن دشتِ سرخ نمیرفت.
اگر خطابههای حماسی تو نبود، فریاد شهیدان، در هیاهوی شادی و سرمستیِ کوفیان و شامیان گم میشد.
اگر تو نبودی، «کتاب شهادت» را چه کسی تفسیر میکرد؟
«پیام خون» را چه کسی به خفتگان بستر غفلت میرساند؟
ای زینب، ای پرستار بیمار کربلا!
ای زینب، ای اسوه همسران و مادران و خواهران و دخترانِ «شهدا»!
ای زینب! ای دختر ولایت، ای خواهر شهادت، ای الگوی صبوری!
نامت، هماره درسآموز باد،
و یادت همیشه الهام بخش «عزّت» و «شرف».
«زینب»، آن شیر زن، آن «اسیر آزادیبخش»، از خون حسین(ع) پتکی ساخت و بر سر خفتگان «شهر افسوسِ» یزیدْ ساخته فرو کوفت و پیام آن «ثار»های جوشان و مقدس را به گوش همه بیخبران و اغفال گشتگان رساند.
«زینب»، زینت پدر بود، و … یار برادر، رسول خون شهید، مفسر کتاب کربلا، و مبیّن درسهای عاشورا…
اگر خطبههای شورگستر زینب نبود، کربلا فراموش شده بود.
اگر آن سخنرانیهای افشاگر نبود، خون شهدا هدر میرفت.
و … اگر آن تبیینها و تفسیرها نبود «عاشورا» تحریف میشد.
اگر خطابه زینب نبود، کتاب عاشورا، بدون نتیجهگیری خاتمه مییافت.
اگر زینب نبود، جلد دوم «دفترخون»، نگاشته نمیشد.
زینب، پیک انقلاب و پیامگزار خون شهدا بود.
زینب، اسیری بود، آزادیبخش، که آزادی را، با اسارت خویش، برای ملّت به ارمغان آورد. و آزادی را از «اسارت» آزاد کرد.
پس از شهادت، مرحله دوم نهضت عاشورا به دوش زینب(س) و سجّاد(ع) و اسیران اهلبیت بود. این آزادگان، رسالت تفسیر خون و شهادت را به دوش گرفتند و درس «آزادی» در «اسارت» را به همه ی کربلاییان تاریخ آموختند.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان