فرزند آوری
فرزند آوری سایت استاد پنا هیان
حضرت امام(ره): «الان وضع کشور ما از وضع زمان پیغمبر اسلام(ص) همه چیزش بهتر است. آنوقت حتی نداشتند که بخورند!- آن کسی که میخواست جنگ کند، نداشت که بخورد- یک خرما را این میداد به آن، آن میداد به آن، میگذاشت در دهانش در میآورد و میداد به آن… اینطوری اسلام را به ما رساندهاند. اسلامی که اینطوری به ما رسیده است؛ از صدر اسلام اینطور اینها جانفشانی کردند و اسلام را به ما رساندند، خُب ما هم باید این کارها را بکنیم.»(صحیفۀ امام/15/102) …….
برو زندگی غریبانۀ امام هادی(ع) را مطالعه کن، زندگی مظلومانۀ مؤمنین در زمان امام هادی(ع) را مطالعه کن، به اینکه دختر بچههای سادات و علویّون، در مدینه یکدانه چادر داشتند و نوبتی نماز میخواندند، آنها را نگاه کن. از گرسنگی هلاک میشدند. با یک ذره پول خمسی که یک کسی از مریدان اهلبیت(ع) از یک گوشۀ دنیا مخفیانه برای امام هادی(ع) میفرستاد و امام هادی(ع) هم به دست آن مظلوم مؤمن میرساند، اینها توانستند به شما برسانند. الان شما اگر بخواهید به آیندگان برسانید با شکمِ سیر و با سر فرصت و اینها نمیشود؛ شما هم باید یک جهادی در راه خدا بکنید ……..
تمام پسرها توی داستان مصر، سر بریده شدند. یک مادر یکدانه پسر زایمان کرد، آن را هم به دریا انداخت، و همان رفت و شد «موسی». آن هم به خانۀ فرعون رفت. خدا اینجوری است دیگر! یعنی خدا -مثل این فیلم سینماییها یا سریالها- به مو میرساند امّا نمیبُرد؟ چون خدا میخواهد «اصیل» باشد. میخواهد آخرش بگوید که یک مادر دعا کرد و گریه کرد، و من پسرش را نجات دادم و این پسر شد همان موسی! میخواهد بگوید همۀ کارها را خودم کردم با یک مُشت از بر و بچههای مخلص خودم …….
چرا شرایط در مقاطع مختلف تاریخ به مو میرسید؟ چون خدا میخواست به مو برسد و پاره نشود تا قدرت خودش را نشان بدهد. آیا بار دیگری به مو خواهد رسید؟ رسیده! متوجهی؟! نمیشود در اینباره به تفصیل صحبت کرد. آقای شما اشاره کردهاند و بیشتر از این اشاره هیچ توضیحی لازم نیست. حالا خدا با چه چیزی میخواهد نجات بدهد؟ با ……
باور کنید من اصلاً باور نمیکردم جوانهایی باشند، هیأتی هم باشند ولی در طول این یک سال و خُردهای که نایب امام زمان(عج) توصیه فرمودند، اینها جدی نگیرند! باور نمیکردم، خدا شاهد است! میگفتم اشارۀ آقا بس است دیگر! ….. الان وقتی که شماها را میبینیم، باور میکنم که امام صادق(ع) چهار هزار تا شاگرد داشتند، ولی میفرمودند: «دنبال چهل تا مَرد میگردم!» …. از شما بهتر کی؟ شما آخرش هستی دیگر! خودت را نگاه کن؛ خجالت نمیکشی؟! ……..
یکجوری تشریک مساعی کنید. یک موضوع دیگری مهمتر از این حرفهاست…
با «شکمِ سیر» و با «سرِ فرصت» و … نمیشود. شما هم باید یک جهادی در راه خدا بکنید….