لجاجت کفار در برابر آیات الهی
لجاجت کفار در برابر آیات الهی
لجاجت کینه به وجود میآورد. بین دو همسر، دو شریک، دو تا مسؤول. آدم لجباز را پیغمبر هم حریفش نمیشود. خدا در قرآن بعضی جاها میگوید: پیغمبر اینها لجباز هستند. «وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا» (قمر/2) اگر هرچه معجزه نشانشان بدهی، میگویند: نه! پس «ذَرْهُم» (حجر/3) رهایشان کن. «أَعْرِضْ عَنْهُم» (مائده/42) از آنها اعراض کن، رهایشان کن. «دَع» (احزاب/48)، پیغمبر که «إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم/4) است، که خدا به پیغمبر میگوید: تو خُلقت بزرگ است، با خُلق بزرگ هم حریف لجباز نمیشوید.
یک آیه داریم در سورهی اعراف، در مورد لجبازی یهودیها است. میگوید: نزد موسی آمدند گفتند: «وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا» (اعراف/132) هر آیه و نشانه و معجزهای بیاوری که «لِتَسْحَرَنا بِها» که ما را سحر و جادو کنی، «فَما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنینَ» ما ایمان بیاور نیستیم. افتادند روی یک دنده! آنوقت خدا چه میکند؟ خداوند هم میگوید: حاال اینها را گرفتیم. «فَأَرْسَلْنَا عَلَیهِْمُ الطُّوفَان» (اعراف/133) این لجبازهایی که به پیغمبرشان حضرت موسی گفتند: هر معجزهای بیاوری ما ایمان نمیآوریم، طوفان، «وَ الجَْرَادَ» ملخ، «وَ الْقُمَّلَ» شپش، «وَ الضَّفَادِعَ» قورباغه، «وَ الدَّمَ» خون، آب میرفت بخورد، خون میشد. آدم لجباز استحقاق همه رقم نکبت دارد.
قرآن میفرماید: «لَلَجُّوا فی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ» (مؤمنون/75) لجبازی میکنند، «لَجُّوا فی عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ» (ملک/21)، «وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً» (نوح/7)، «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآن» (فصلت/26) گوش به این آیه قرآن ندهید. در مملکت ما آدم لجباز نیست؟ در خانههای ما نیست؟ یعنی آدم نیست، بفهمد حق چیه، باطل چیه؟ یعنی بعد از این همه سال کسی نمیفهمد… نه حالا من گفتم، این… این. خوب گفتی این ولی لجبازی نکن
آقای قرائتی
جایگاه رضایت در اعتقادات دینی
جایگاه رضایت در اعتقادات دینی
رضایت در عقاید، در دعا به ما سفارش شده اینطور بگوییم: «رضیت باللهِ رَبّا» یعنی از اینکه خداوند پروردگار اوست، راضی است. از خدا راضی هستند. از ایمان به خدا راضی هستند. «و بالاسلام دینا و بالقرآن کتابا» (بحارالانوار/ج83/ص42) اینکه سفارش کردند که در عقاید گرهی کوری در روحتان نباشد. یعنی راحت باشید. هرجا هم شک دارید، با استدلال. استدلالها هم لازم نیست علمی باشد. خیلی استدلالهای ساده…
یادم نمیرود که یکوقتی کسی به من رسید و گفت: من در خدا شک دارم. گفتم: خیلی خوب، در خودت هم شک داری؟ گفت: نه در خودم شک ندارم، من هستم. گفتم: همین، به خودت نگاه کن، خدا را میشناسی. من هستم! یعنی تو هستی. گفت: بله! من هستم. گفتم: سؤال من این است. آیا خودت، خودت را ساختی؟ فکر کرد گفت: نه. گفتم: پس 1- هستی؟ 2- خودت هم خودت را نساختی. گفتم: هر قدرتی تو را ساخته، اسم آن قدرت خداست. تمام شد و رفت.
یا یک شبههای که ما چرا نیاز به پیغمبر و امام داریم. در نیم دقیقه جوابش است. در سی ثانیه. انسان عقلش ناقص است. چرا؟ چون پشیمان میشود. پشیمان که میشویم یعنی چه؟ یعنی اشتباه کردیم. اگر آدم عقلش کامل باشد پشیمان نمیشود. پس هرکس در عمرش صدها بار پشیمان میشود، پشیمانی یعنی عقل ما ناقص است. آدمی که عقلش ناقص است، نیاز به راهنما دارد. راهنما هم باید معصوم باشد. چون اگر بنا باشد او هم کج برود، خوب من خودم هم کج میروم، راهنمای من هم کج برود. اینکه نشد.
چرا قیامت هست؟ برای اینکه مردم خوب و بد دارند و در دنیا هم نمیشود جزا داد. شما جزای بدها را نمیتوانی بدهی. مثلاً صدام را در دنیا چه میکنی؟ فوقش یک گلوله در مغزش میزنی. صدام هزارها جوان را از بین برد. حالا یک گلوله برای یک نفر که نمیشود. خوب و بد داریم، دنیا هم جای جزا نیست.
مثلاً پیغمبر را جزا بدهیم. چه میدهید؟ مثلاً الآن پیغمبر وارد اینجا شود، بگویید: میخواهید جزایش بدهیم. چه میکنید؟ عسلش میدهید؟ جوجه کبابش میدهید؟ کاخ به او میدهید؟ باغ به او میدهید؟ قالیچه ابریشمی به او میدهید؟ خوب اینها گیر یک یهودی هم میآید. نه برای صدام جز گلوله چیزی هست. نه برای پیغمبر جز قالی ابریشمی و هواپیمای شخصی و برج و فلان. 1- مردم دو دسته هستند، 2- در دنیا هم جای جزا نیست. 3- خدا هم عادل است. پس باید جای دیگر باشد. تمام شد و رفت.
ذرات پخش شده چطور جمع میشوند؟ شما مشک دوغ را دیدی؟ تکانش میدهی. وقتی زدی، چربیهایش یکجا جمع میشود. این چربی قبلاً یکجا بود، با چند حرکت چربیها در این حل شد. چطور شما مشک را میزنی ذرات چربی یک جا جمع میشود. خدا هم کرهی زمین را میزند، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالهََا» (زلزله/1) کمک کنید… همینطور که شما مشک را میزنید و چربیها جمع میشود، خدا زمین را میزند، هر جا هستیم جمع میشود. مگر خود انسان، این پارچههای نفتی چیه؟ پارچههای نفتی که ما میپوشیم، این نخ را از دل نفت بیرون کشیدیم. اگر انسان توانست نخ را از دل نفت بیرون بکشد، این گاو علف میخورد، شیر میدهد. خدایی که شیر را از شکم علف بیرون میکشد. یعنی شیر سفید را از شکم علف که سبز است بیرون میکشد. و ما نخ را از دل نفت بیرون میکشیم. و شما کره را از دوغ بیرون میکشی. این چه اشکالی دارد؟ «رَضِیتَ بِاللَّهِ رَبّا» با استدلال آسان، روان، علمی ولی روان، این برای رضای خدا.
آقای قرائتی
جایگاه نماز در قیام امام حسین(علیهالسلام)
جایگاه نماز در قیام امام حسین(علیهالسلام)
من چند دقیقه ای را هم راجع به نماز صحبت کنم. گرچه شما «الْحَمْدُ لِلَّه» نماز میخوانید. ولی گیر ما این است که تریاکیهای ما یک تریاکی درست میکنند. یعنی اگر پانصد تا تریاکی را یکجا بیاندازی، سال دیگر حضرت عباسی هزار تا میشوند. ولی پانصد تا نماز خوان را یکجا کنی، سال دیگر پانصد و پنجاه نفر هم نمیشوند. تریاکیها خیلی موفق هستند. موفق ترین گروه ما گروه تریاکیها هستند. رمز تریاکیها چیه؟ تریاکیها نه روزنامه دارند، نه اینترنت، نه سایت، نه لب تاپ، کرسی هم ندارند. تریبون هم ندارند. رادیو و تلویزیون هم ندارند. چرا تریاکیها موفق تر هستند؟ رمز تریاکیها تبلیغ تن به تن و چهره به چهره است. یعنی یکی یکی با یک نفر مینشینند تریاکیاش میکنند، همه شما در خط تریاکیها بروید. یعنی نگاه کنید این آقا چرا نماز میخواند؟ من روی منبر نمیدانم ولی شما میدانی پسرعمویت، پسر خاله ات، آن خانم میداند دختر خاله اش، ببینیم مشکلش چیه؟ با اینها که صحبت میکنی چند تا حرف دارند. یک نفر میگوید: آقا این کشورهایی که نماز میخوانند عقب هستند. میگوییم: اگر یک کسی ماشینش نرفت، باید دید این مشکلش چیه که حرکت نمیکند. در قرآن هم داریم «وَ اعْبُدُوا» (نساء/36) عبادت کنید، هم داریم «وَ اعْلَمُوا» (بقره/194) درس بخوان. «وَ اعْبُدُوا» یعنی نماز بخوان، «وَ اعْلَمُوا» یعنی درس بخوان. شما «وَ اعْبُدُوا» را عمل میکنی، «وَ اعْلَمُوا» را عمل نمیکنی. چرخ جلو را باد میکنی، چرخ عقب را باد نمیکنی. خوب نمیرود. دین ما یک دین جامعی است.
یکی از کارهایی که تا به حال روی آن کار نشده است، مهندسی اسلام است. این نماز یک مهندسی است. اگر به شما بگویند، در ژاپن یک خودکار درست شده، این خودکار هم رادیو ضبط است. هم کامپیوتر است، هم ماشین حساب است، هم چاقو است، هم پاشنه کش است، هم چیه، هم دوربین عکاسی است. یعنی همه چیز واقعاً… این نماز ما حدود سیصد رقم چیز دارد. که من امشب چند دقیقه سی، چهل موردش را میگویم. اگر کمالی پیدا کردید که در نماز نیست، من همین جا جایزه میدهم. یک کمال پیدا کنید که در نماز نباشد.
ببینید بچه ای که به دنیا میآید، همهی ویتامینی بدنش لازم دارد. نوزاد را روز اول، بدن این نوزاد را سوراخ سوراخ کنیم. چطوری ویتامینها را در بدن این نوزاد ببریم؟ خدای حکیم یک شیر در سینهی مادر گذاشته است، در این شیر همه چیزی هست. بدن آب میخواهد، شیر مادر آب دارد. بدن قند میخواهد، شیر مادر قند دارد. بدن کلسیم میخواهد، فسفر میخواهد، چربی میخواهد، هرچیزی بدن لازم دارد خدا این را در شیر جاسازی کرده است. تمام کمالات در نماز هست. شما یک کمالی را پیدا کن که در نماز نیست، من همین جا به شما جایزه میدهم.
آقای قرائتی
جایگاه مراجع دینی در امور اجتماعی
جایگاه مراجع دینی در امور اجتماعی
ما که مالیات میدهیم دیگر چرا خمس بدهیم؟ آقا من میخواهم خودم خمس را بدهم. میتوانی اجازه بگیری بدهی. به مرجع تقلیدت بگویی: آقا ما یک فامیلی داریم، فقیر است و مشکل دارد، مشکلاتش را به مرجع بگوید، اجازه بگیرد و بدهد. اما باید بگویی: پول برای امام زمان است. نگویی: برای من است. چون وقتی شما پول دادی، برای خودت بله قربان گو درست میکنی. خالص خالص!
یک کسی خمس که میخواست بدهد، روزهای برفی خمس میداد. گفت: روزهای برفی چند تا همسایه داریم سید هستند. میگوییم: بیا برفهای خانه را پایین بزن، وقتی پولش میدهم، هم پول برف روبی است، هم پول خمس. اینها باطل است. نمیشود غیر خدا قاطی آن بشود. مثل حرمی که میآییم. ما از حرم امام رضا که میآییم، درهای طلایی را میبوسیم، بعد میرسیم در صحن، درهای چوبی را حال نداریم ببوسیم. یعنی امامت ما با طلا قاطی است. قرآن به شیر خالص گفته است. چرا شیر خالص است؟ «مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً» (نحل/66) شیر از لا به لای پهن و خون رد میشود. نه بوی پهن میگیرد، نه رنگ خون. امام حسین حق الناس را توجه داشت. امام حسین نماز میخواند. دو رکعت نماز همراه با…
آقای قرائتی
حضرت زهرا(س)، عطيهي الهي به رسول خدا
حضرت زهرا(س)، عطيهي الهي به رسول خدا
دربارهي حضرت زهرا چند مسأله هست. آيهاي كه همه شما حفظ هستيد. «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» (كوثر/1) در اينكه كوثر چيه، 26 تا حدس زدند. كوثر علم است. «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» يعني علم زياد به تو دادم. كوثر يعني خير زياد. «إِنَّا أَعْطَيْنا» يعني ما امت تو را گسترش داديم. صدها ميليون نفر هم بعداً مسلمان ميشود. 26 مصداق را براي كوثر نقل كردند. اما در همه 26 تا يكي درست است. از كجا ميگوييد مراد از کوثر زهرا است. براي اينكه آخر آيه ميگويد: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْترُ» (كوثر/3) دشمنت بيعقبه است. اين معلوم ميشود يك كسي به پيغمبر گفته بيعقبه هستي. تو كه پسر نداري. چون پيغمبر يكي، دو تا پسر داشت، در دو، سه سالگي مردند. پسرهاي پيغمبر مردند. از پيغمبر يك دختر مانده بود، زهرا(س). در عرب هم ميگفتند: دختر جزء آدم حساب نميشود. بنابراين پسر كه نداشت. دختر هم جزء انسان نيست. ميميرد و خاموش ميشود. ابتر است. ابتر يعني عقبه ندارد. ميگويد: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» ما به تو كوثر داديم. آخرش ميگويد: دشمنت بيعقبه است. «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتر» دشمنت، بيعقبه است. معلوم ميشود كوثر زهرا است. از جملهي بعد، آدم ميفهمد جملهِ قبل… آخر گاهي وقتها يك كلمه، يك كلمه دیگر را معنا ميكند. مثلاً شما ميگويي: شير ديدم. خوب شير ديدم، چند معنا دارد. اما اگر گفتي در حمام شير ديدم، معلوم ميشود يك آدم شجاع را ديدي. چون شير جنگل در حمام نميآيد. آدم بگويد: در حمام شير ديدم، اين پيداست يك مرد شجاعي است كه شما ميگويي: شير ديدم. اما اگر بگويي: شير چايي، كلمهي چاي شير را هم معنا ميكند، كه اين شير خوردني بوده است. آخر سوره كه ميگويد: دشمنت ابتر است. كلمهي دشمنت ابتر است، پيداست يك…
جالب اين است كه باقي انبياء، خودشان از خودشان دفاع ميكردند. مثلاً به پيغمبر ميگفتند: «إِنَّا لَنَراكَ في سَفاهَة» (اعراف/66) تو سفيه هستي، خل هستي. از خودش دفاع ميكرد، «لَيْسَ بىِ سَفَاهَة» (اعراف/67) نخير من خل نيستم. به پيغمبر ديگر گفتند: «إِنَّا لَنَراكَ في ضَلال» (اعراف/60) منحرف هستي. فرمود: «لَيْسَ بىِ ضَلَالَة» (اعراف/61) نخير من منحرف نيستم. به پيغمبر ما هرچه ميگفتند پيغمبر از خودش دفاع نميكرد. خدا از پيغمبر دفاع ميكند. به پيغمبر گفتند: مجنون، آيه نازل شد، تو مجنون نيستي. كاهن، تو كاهن نيستي. شاعر، «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْر» (يس/69) ابتر، «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْترُ» به انبياي ديگر كه نيش ميزدند، خود پيغمبر از خودش دفاع ميكرد. ولي تمام نيشهايي كه به پيغمبر ما زدند، ساحر، شاعر، كاهن، ميگفتند: «يُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) يك آدمي است پشت پرده اين حرفها را به پيغمبر ياد ميدهد. خدا ميگويد: «الرَّحْمَانُ، عَلَّمَ الْقُرْءَانَ» (الرحمن/1 و2) خداي رحمان معلمش است. نه يك بشر، انبياي ديگر از خودشان دفاع ميكردند. پيغمبر اسلام، خدا از او دفاع ميكرد آن هم چطور.
از كوثر چند چيز ميفهميم. يكي ميفهميم نسل پيغمبر تا آخر تاريخ هست. چون اگر قطع شود كه دشمنان درست گفتند. دشمنان گفتند: نسل پيغمبر قطع ميشود. «ابتر» يعني نسلش قطع شده است. خدا ميگويد: دشمنت ابتر است، يعني نسل پيغمبر قطع نميشود. از اين جمله معلوم ميشود نسل پيغمبر تا آخر تاريخ هست.
از اين معلوم ميشود كه دشمن پيغمبر تا آخر نابود است. چون اگر دشمنان پيغمبر موفق شوند كه خدا گفته: ابتر است. شما بي عقبه هستيد. اين يك وعدهاي است كه خدا داده است. كه دشمن ما سرنگون ميشود. حالا اسرائيل هر كاري ميخواهد بكند، بكند. اسرائيل ابتر ميشود. آمريكا ابتر ميشود. تمام طرحهايي كه براي امام كشيدند، همه ابتر شد. شاه ميگفت: يك نفر نبايد عكس امام را داشته باشد. اگر در يك خانه عكس امام را ميديدند، صاحبخانه را ميگرفتند. هيچ مرجع تقليدي به اندازهي امام عكسش چاپ نشد. روي دويست توماني، روي پانصد توماني، روي هزار توماني، روي دو هزار توماني، روي پنج هزار توماني، شاه گفت: هيچكس عكسش را چاپ نكند. خدا گفت: حالا كه تو ميگويي: هيچكس، بيش از هر آيت الله العظمايي عكسش چاپ شود. با خدا كه نميشود كشتي گرفت.
زليخا درها را بست هيچكس نفهمد. همه دنيا فهميدند. با خدا كشتي نگيريد. قرآن وعده داده دشمنان اسلام ابتر هستند. چقدر پول خرج كردند؟ چقدر پول خرج كردند كه جمهوري اسلامي را بشكنند؟ نشد… الآن رئيس جمهور آمريكا هر رئيس جمهوري را خواسته باشد احضار كند دو بعد از نصف شب به اين شيوخ عرب بگويد: فلان دقيقه بايد آمريكا باشيد. فوري حاضر ميشوند. تنها استخوان در گلوي آمريكا جمهوري اسلامي است. به همين خاطر هم هي ميگويند: بايد نسل ايراني را كم كرد. اولاد كم در بعضي كشورهاي ديگر هم تبليغ شد. براي كشورهاي ديگر دو تا طرح آوردند كه مردم بچهدار نشوند. براي جمهوري اسلامي هجده طرح پياده كردند كه نسل ايران كم شود. آنوقت ايرانيها متأسفانه بعضيهايشان مشكل اعتقادي دارند. ميگوييم: آقا يك بچه كم است. من يك بچه را نميتوانم اداره كنم. آنوقت سه تا بچه را چطور اداره كنم؟ يعني خدايا من اگر يكي داشته باشم، تو قدرت داري. اگر سه تا داشته باشم، تو قدرت نداري. اين معنايش اين است كه ايمان به خدا ما ضعيف است. آنوقت متوجه نيستيم كه اگر خدا بخواهد حال ما را بگيرد، اين بچه به يك مشكلاتي ميرسد كه پول پنج بچه را خرج او ميكنيم. ولي اگر گوش به حرف خدا ميداديم، پنج بچه هم داشتيم خدا به سلامتي همه را… يك بچههايي يك مشكلاتي دارند كه پول پنج بچه خرجش ميشود. اين به خاطر اين است كه خدا ميگويد: تو بندگيات را بكن. قرآن بخوانم. قرآن ميگويد: «إِذْ كُنْتُمْ قَليلاً» شما كم بوديد. «فَكَثَّرَكُم» (اعراف/86) آمار شما را بالا برديم. خدا منت ميگذارد كه آمار مسلمانها زياد است. تو در مقابل خدا ميگويي اولاد كمتر.
به تربيتش نميرسيم. دروغ! دروغ! دروغ! يك آمار علمي يك استاد دانشگاه بياورد، ما خدمتش برسيم. كه بگويد كه آقا آمار گرفتيم كساني كه دو تا بچه دارند، تربيتشان بيش از كساني است كه چهار تا دارند. آدمهايي هستند يازده بچه دارند، يازده تا گل هستند. من سراغ دارم زني را كه هجده بچه زاييده همه هم خوب هستند. آدمي هم داريم كه يك بچه دارد، جانور است. هيچ دليل علمي نداريم كه كسي كه بچهاش كم است، به تربيتش ميرسد. كوثر، خدا منت ميگذارد به پيغمبر كه من به تو خير زياد دادم. اولاد خوب كوثر است
آقای قرائتی