مشورت پیامبر با مردم
مشورت پیامبر با مردم
برکات مشورت: اول اینکه ضریب خطا کم میشود. استعدادها شکوفا میشود. پیغمبر عقل کل بود، اما خدا در قرآن به پیغمبر میگوید: «وَشَاوِرْهُمْ» (آلعمران/159) با اینها مشورت کن. پیغمبر تو خودت عقل کل هستی، آخر عقل کل با عقل ناقص مشورت کند. استعدادها شکوفا میشود. آدم به مردم شخصیت میدهد. در مشورت آدم یا پیروز میشود، یا شکست میخورد. حالا چون بحث املاک هم هست، میگویم. من مشورت میکنم که این ملک را بخرم، یا نخرم؟ اگر خریدم یا سود میکند، یا قفل میشود و معامله میایستد. راکد میشود. اگر مشورت کردم و پولدار شدم، حسود ندارم. چون میگویید که از ما پرسید و ما به او گفتیم بخر. یعنی پول او به خاطر فکر من است. من به او گفتم بخر.
خدا اموات را حمت کند. پدرم میگفت که تعریف هر کسی را پیش آدم کنند، آدم حسودیاش میشود. جز تعریف پسر را! اگر به پدری گفتند: پسرت بهتر از خودت است، به او برنمیخورد. میگوید هر چقدر هم رشد کند، این پسر من است. اگر از کسی دیگر پیش آدم تعریف کنند، ممکن است آدم حساس بشود که حالا چرا این میگوید که بهتر از من است؟ اما اگر گفت که پسرت از تو بهتر است، دخترت از مادرش بهتر است، آدم حسودیاش نمیشود. چون میگوید: هر چه هم رشد کند از من است. اگر مشورت کردی و به خیری رسیدی، حسود نداری. چون حسودها میگویند، این مخ من بود که یادش دادم، من یادش دادم. اگر هم شکست خوردی. مشورت کردیم که این کار را بکنیم، یا نکنیم، شما گفتی انجام بده، انجام دادیم، شکست خوردیم. باز هم در عوض غمخوار داریم. میگوید: عجب! بنده خدا! من هم به او گفتم این کار را بکن. پس اگر پیروز شدیم، حسود نداریم. اگر شکست خوردیم، غمخوار داریم. اینها برکات مشورت است.