با خواهرم سر یک فیلم گفتگو میکردیم که تلفن منزل زنگ خورد خواهرم جواب داد از تشکر هایش فهمیدم که شام دعوتیم ولی کجا نمیدانم >؟ بعد از صحبت هایش فهمیدم دختر خاله بود که ما را شام دعوت کرده بلاخره رفتیم خانه خاله ……..راستی شما میدونید خونه خاله کدوم وره ؟؟؟؟؟؟چه بازی قشنگی بود وقتی با بچه های  محل بازی میکردیم ومیگفتیم خونه خاله کدوم وره از این وره یا از اون وره ؟؟؟/بگذریم وقتی رسیدیم همه بودند 20نفری  مهمان داشتند که تقریبا 50در صد آنها مشغول بازی با گوشی بودند وتوجهی به اطراف نداشتند من هم در یک گوشه مشغواغپل بازی با گوشی بودم که کار خاله با نوه هایش توجهم را به خود جلب کرد وبه فکر فرو برد خاله ام به جای این همه اسباب بازی رنگ وبا رنگ وگران قیمت  با یک لیوان شیشه ای معمولی مشغول سر گرم کردن بچه ها بود وآنها هم چه قشنگ داشتن برعکس ما که همیشه در نیای مجازی سیر میکنیم در دنیای حقیقی مشغول بازی بودند واز خاله تقلید میکردند وصدا در می آوردند حتی طرز نشستنش ر ا آنجا به فکر فرو رفتم آیا مادری که ساعت ها در فضای مجازی در حال چت کردن است چگونه میتواند نیاز های شادی خنده وتفریح بچه را فراهم آورد وبه او محبت کند وبدتر از آن تقلید وصف نا پذیر وعجیب کودک از بزرگتر است چگونه ما میخواهیم الگوی خوبی برای او باشیم در حالی که کودک من از زندگی من جز یک گوشی همراه وخنده های بی مورد همراه با نگاه به گوشی چیز دیگری ندیده است 

کودکان را دریابیم وبا فضای مجازی نا بودشان نکنیم …..

نظر شما چیست ؟؟؟؟/