هشدار نسبت به گسترش عرفانهای کاذب
هشدار نسبت به گسترش عرفانهای کاذب
متأسفانه یک شیوه های عرفانی در جامعه باب شده که منهای ولایت، منهای مرجعیت، منهای استاد و مراد اخلاقی است. یک روز ادعای نیابت امام زمان می کنند، یک روز ادعای رؤیت آقا و پیام آوردن می کنند. این در حالی است که آن کسانی که خدمت آقا رسیده اند، آن قدر کتوم بوده اند که سال ها بعد از مرگشان هم کسی متوجه نشد. سید بحرالعلوم و مقدس اردبیلی ها که خودشان با این ادعاها دکان باز نکردند بلکه از یک طریقی بالاخره کشف شد که خدمت آقا می رسیدند. مگر به این سادگی است. دکان های مختلف، در شهرهای مختلف باز می کنند. حالا یک عده ای از آنها دستگیر می شوند، اما عده ای هم به ترویج عرفان بودایی و عرفان هندی ادامه می دهند. امام (ره) عرفان اسلامی داشت، که آن گونه شجاعت داشت و آن گونه عبادت می کرد. ملا حسین قلی همدانی، قاضی تبریزی، علامه طباطبایی عرفان اسلامی داشتند. با این سر و صداها و جمع کردن مرید و تعریف کردن از خود نمی شود دکان باز کرد، شما برای خودتان دارید دست و پا می زنید. یک روز طریقت در کنار شریعت بود، اما امروز قطب و پیر و مراد را در مقابل مرجعیت، و عرفان بودا را در مقابل عرفان اسلامی قرار می دهند. عزیزانی که صدای من را می شنوید، عرفان دینی با جهاد آمیخته است و نمونة آن اویس قرنی است نه خالد ابن ولید و نه ربیع ابن خُثیم. آن الگوی اول (خالدبن ولید) ناقص است، این الگوی دوم (ربیع ابن خثیم) هم ناقص است. الگوی صحیح اویس است که می گوید علی جان، جانم فدایت، آمده ام جان بدهم، هیچ تردید هم ندارم، با هر کی هم بگوی می جنگم.