اولین زائران کربلا
سرزمین کربلا نه از لحظۀ شهادت امام حسین (ع) و واقعۀ عاشورا، بلکه از سالها پیش از این واقعه، محل آمد و شد و زیارت فرشتگان و انبیا و اولیای الهی بوده است. امام صادق(ع) فرمودهاند: «از آنجاست (کربلا) محل عروج ملائکه به سوی آسمان. هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسلی نیست، مگر اینکه از خداوند اجازه میگیرد به زیارت امام حسین (ع) مشرف شود. پس گروهی فرود آمده و گروهی بالا میروند.» و نیز فرموده: «آگاه باشید که، هزار سال پیش از دفن جدم امام حسین (ع) در کربلا، فرشتگان به زیارت آنجا رفتهاند. هیچ شبی نیست مگر اینکه جبرئیل و میکائیل (ع) به زیارت آن حضرت میروند.»
بنابر روایات سابقۀ عزاداری و گریه بر ایشان نیز به سالها پیش از واقعۀ عاشورا و زمان انبیای گذشته بر میگردد که با وحی از مصیبت امام حسین (ع) آگاه میشدند. همچنین نقل است پیامبر خدا (ص) از لحظۀ ولادت امام با یادآوری مصایب ایشان گریستهاند[1] و حضرت علی (ع) نیز پس از جنگ صفین هنگام گذر از کربلا توقف کردند و بر مصایب آینده اشک ریختهاند.[2]
بیان این نمونهها در روایات و توصیه به زیارت کردن آن جناب و اجری که خداوند در برابر آن میپردازد، همگی مبین ارزش و درجۀ اهمیت زیارت کسی است که اولین زائرانش، از همان لحظۀ شهادت، فرشتگان و اولیاء بودهاند. از زائران ملکوتی که بگذریم، در طول تاریخ نیز مشتاقان همواره با وجود خطرات و سختیها به اقامۀ این امر پرداختهاند و این سنت همچنان پابرجاست.
در معنای زیارت
زیارت در لغت یعنی دیدار کردن با قصد، و در معنای مذهبی عزیمتی است (ظاهری یا باطنی) به اماکن مذهبی که از سوی پیروان یک دین برای به پا داشتن یک آیین یا فریضۀ دینی انجام میگیرد. به شخصی که به زیارت میرود زائر گفته میشود و جمع آن زُوّار است.[3] احمد بن فارس میگوید: «زائر را از آن جهت زائر میگویند که وقتی به زیارت تو میآید، از غیر تو دوری میکند.»[4]
در لغتنامۀ فارسی به مشاهد متبرک و بقعهها رفتن و خواندن دعایی که بهعنوان تشرف باطنی برای امامها و امامزادهها و اولیا میخوانند را زیارت گفتهاند.[5]
زائر مزار مطهر امام، کسی است که با قصد و معرفت و شناخت به حق امام و نیز پس از شهادت ایشان و دفن پیکر مطهر به زیارت حضرتش برود
با توجه به معنای یاد شده، اطلاق نام زائر بر فرد، مقید به قید «قصد» یا همان «نیت» است. این قصد با «معرفت» فرد از کسی که به زیارتش میرود در ارتباط است. در بیان اعتقادی شیعه، آنچه توصیه شده و لازمۀ اجر و پاداش است زیارت با معرفت است. در این راستا امام کاظم (ع) فرمودهاند: «کمترین ثواب و اجر زائر قبر مطهر امام حسین (ع) در کنار فرات، این است که گناهان گذشته و آیندهاش را مىآمرزند؛ مشروط به اینکه حق و حرمت و ولایت ایشان را بشناسد.»[6] در روایات دیگر نیز گفته شده که «شناخت و معرفت امام» یعنی اینکه او را امامی از جانب خدا بداند و عملکردن به دستوراتش را واجب بداند.
احتمالا افرادی هم بودهاند که در مسیر خود، گذرشان به کربلا و مرقد امام افتاده است که بنابر این تعاریف زائر محسوب نمیشوند. زائر مزار مطهر امام، کسی است که با قصد و معرفت و شناخت به حق امام و نیز پس از شهادت ایشان و دفن پیکر مطهر به زیارت حضرتش برود؛ در نتیجه زیارت امام حسین (ع) به معنای خاص آن و آنچه در راستای هدف این مطلب است، به معنای حضور زائر بر مزار ایشان بهقصد اظهار ارادت، احترام و کسب فیض معنوی قلمداد میشود. اکنون به نقلهای تاریخی از اولین کسانی که مشرف به مزار حسین(ع) شدهاند نظر میافکنیم تا دریابیم که اولین زائر به معنای خاص آن کیست.
اقوال موجود دربارۀ اولین زائران امام حسین (ع)
1. قبیلۀ بنی اسد: افراد این قبیله بنا به دلایلی از یاری رساندن به امام در روز عاشورا جا ماندند. تقریبا سه روز پس از واقعۀ عاشورا به کربلا آمدند و با همراهی امام سجاد (ع) به دفن پیکر شهدا پرداختند. امام سجاد (ع) پس از دفن پیکر پاک آن حضرت، مزار پدر گرامی خود را ساخت، دست خود را بر روی قبر گذاشت و به زیارت پدرش مشغول شد. افراد این قبیله نیز همراه امام به اقامۀ عزا و زیارت از ایشان پرداختند.
جابر به همراه شاگردش عطیه، اولین مردمانی بودند که با قصد و نیت زیارت و معرفت امام، از راه دور و در شرایط خفقان سیاسی، سنت اربعین را با جلوهای از زیارت حقیقی و آداب آن از خود به جا گذاشتند.
2. سلیمان بن قتهی: ابن نما حلی، از ابن عایشه روایت میکند که سلیمان بن قتهی عدوی، سه روز پس از شهادت امام حسین (ع) از کربلا عبور کرد. وقتی نگاهش به قتلگاه ایشان افتاد، تکیه بر اسب عربی خود نمود و ابیاتی را سرود؛ البته به این روایت نقدهایی وارد است، ازجمله اینکه چنین شخصی شناخته شده نیست و همچنین این نقل به این شکل، تنها از ابن نما وارد شده است.
3. عبیدالله بن حرجعفی: …پس از کشته شدن حسین (ع)، او در مجلسی از عبیدالله بن زیاد حضور داشت. ابن زیاد لحظهای از او غافل ماند و ابن حر خارج شد و بر اسب خود نشست. ابن زیاد جویای او شد و وقتی فهمید خارج شده، دستور داد او را بیاورند؛ اما ابن حر با اسب خود تاخت و گفت: «به او بگویید که هرگز به دلخواه پیش او نخواهم آمد.»
سپس به خانۀ احمر بن زیاد طایی و پس از آن به کربلا رفت و قتلگاه شهدا را دید. برایشان آمرزش خواست و اشعاری به این مضمون سرود: «امیر خیانتکار به من میگوید: چرا با شهید پسر فاطمه جنگ نکردی؟ دریغا که یاری وی نکردم …»[7]
4. جابربن عبدالله انصاری و عطیۀ عوفی: این دو، نخستین زائران امام حسین (ع) در اولین اربعین شهیدان کربلا هستند و نام این دو همواره همراه با زیارت اربعین برده میشود. جابر به همراه شاگردش عطیه، اولین مردمانی بودند که با قصد و نیت زیارت و معرفت امام، از راه دور و در شرایط خفقان سیاسی، سنت اربعین را با جلوهای از زیارت حقیقی و آداب آن از خود به جا گذاشتند.
فرم در حال بارگذاری ...
عرضه دین به امام معصوم واطمینان از صحیح بودن اعتقادات
عرضۀ دین به امام معصوم (ع)
در تاریخ مشاهده میشود که افرادی نزد ائمۀ اطهار (ع) مراجعه میکردند و دین خود را به آن بزرگواران عرضه میداشتند. این افراد که عموما از شیعیان و اصحاب خاص امام بودهاند، با مراجعه به آن حضرت اعتقادات خود را برای امام بیان میکردند و امام آن را تأیید یا تصحیح میکردند.
علت عرضۀ دین به امام (ع)
رسول خدا (ص) در طول زندگی خویش، اهل بیت خویش را شاهراه هدایت بشری معرفی کردند و در احادیث بسیاری، رستگاری را مشروط به اعتقاد و تبعیت از ائمۀ اطهار دانستهاند. ائمۀ اطهار، جانشینان الهی پیامبر هستند که مانند پیامبر، علم دین و شریعت را میدانند و مردم برای دریافت اعقادات صحیح و تعالیم الهی، باید به آنها مراجعه کنند.
در طول تاریخ شیعیان راستین و پیروان حق و حقیقت همواره گرد امام جمع میآمدند و علاوه بر تبعیت از امام، اعتقادات و معارف الهی را از آن بزرگواران دریافت میکردند.
نحوۀ عرضه دین
ائمۀ اطهار علاوه بر کلاسهای آموزشی به اصحاب خود، افرادی را از اصحاب نزدیک خود به شهرها و کشورهای دیگر میفرستادند تا مردم دیگر مناطق که از درک حضوری امام محرومند، بتوانند تعالیم اسلامیو حقایق الهی را یاد بگیرند و راه هدایت بسته نماند. این افراد عموما قبل از رفتن به آن دیار و تبلیغ راه امام و دین، اعتقادات خود را با امام تطابق میدادند تا مبادا در راه تبلیغ اشتباه کنند و باعث گمراهی گروهی شوند.
گاهی نیز برخی از شیعیان که از بلاد دیگر به حضور امام مشرف میشدند، اعتقادات خود را به امام عرضه میکردند و از امام میخواستند امام اعتقادات آن افراد بررسی کند تا بر راه حقیقت باشند.
نمونههایی از افرادی که اعتقادات خود را به امام عرضه کردند:
حضرت عبدالعظیم حسنی:
عبدالعظیم بن عبدالله حسنی معروف به شاه عبدالعظیم حسنی، از جمله اصحاب خاص امام رضا (ع)، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) بودند. مزار مطهر ایشان در شهر ری است. در شأن و منزلت ایشان همین بس که امام هادی (ع) ثواب زیارتایشان را اینگونه توصیف کردند:
«أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ (ع) قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (ع)».[1]
«بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (ع) را زیارت کرده باشد.»
در روایتی، حضرت عبدالعظیم حسنی، اعتقادات خویش را بر امام زمان خویش عرضه میدارد. وی از توحید شروع میکند و صفات خداوند را بیان میدارد. سپس اعتقاد خود به پیامبر اسلام را اعلام میدارد و سپس به مسئلۀ امامت و جانشینی رسول خدا (ص) میپردازد؛ چانشینان پیامبر را یک یک بر میشمارد تا به حضرتهادی (ع) میرسد. حضرت هادی (ع) دو امام بعد خویش یعنی امام حسن عسکری (ع) و حضرت حجت (ع) را نیز به او میشناساند و حضرت عبدالعظیم به وجود آنها و امامت ایشان اقرار میکند. آنگاه او به بیان عقاید خویش دربارۀ معاد و قیامت و مسائل مربوط به آن میپردازد و در پایان به جنبههای علمی و احکام عبادی دین اشاره میکند.
امامهادی (ع) بر عقاید وی مهر تأیید میزند و میفرماید:
«ای اباالقاسم! (کنیۀایشان) به خدا قسم! دینی که خداوند آن را میپسندد، همین است که تو بیان کردی. پس بر آن ثابت و پایدار باش که خداوند تو را در دنیا و آخرت با گفتار استوار (یعنی اعتقاد درست و پایدار) پا بر جا و استوار بدارد.»[2]
خالد بن جریر بجلی
خالد بن جَریر بَجَلى، راوى و محدّث شیعى در قرن دوم و از اصحاب امام صادق (ع) است. نزد علمای شیعه، این شخص فردی موثق و مورد اعتماد است.[3] ایشان نیز در روایتی خدمت امام صادق (ع) وارد شده و عقاید خود را عرضه کرده است و امام عقاید وی را تأیید کردهاند:
روزی بر حضرت وارد شد و گفت: «من میخواهم دین خود را که بدان پایبندم، برای شما بیان کنم.»؛ سپس شروع به بیان عقاید خویش میکند.
امام صادق (ع) خطاب به عمر بن حریث: ای عمرو، به خدا قسم این دین همان دینِ من و پدران من است که به آن خداوند را در خفا و آشکارا عبادت میکنیم.
او عقاید خویش را از توحید، نبوت و امامت بیان میکند و حضرت وی را تأیید میکند؛ تا اینکه به امامت حضرت میرسد و میگوید: «و گواهی میدهم که خداوند تو را وارث همۀ ائمه قرار داده است.»
در اینجا حضرت فرمود: «بس است و سکوت اختیار کن که گفتار حقی را گفتی و دارای عقاید حقی هستی.»[4]
عمروبن حریث
عمرو بن حریث هم از اصحاب امام صادق (ع) بود که دین خود را بر امام عرضه کرد:
عمرو بنحریث نقل میکند که: «خدمت امام صادق(ع) رفتم و عرض کردم: فدایت شوم! آیا اجازه میدهید برایتان شرح دهم آن دینی را که به آن خدا را اطاعت میکنم؟»
حضرت فرمود: «بله، بگوای عمرو!»
عمرو نیز شروع میکند به بیان آنچه به آن معتقد است؛ وحدانیّت، رسالت، معاد، فروع دین، ولایت اهلبیت، همه را مطرح میکند؛ از مبدأ تا معاد. هم اصول و هم فروع را ذکر میکند و بعد هم میگوید این دین من است که میخواهم به آن زنده باشم و به همین دین بمیرم و خدا را به این دین اطاعت کنم. اینجا امام صادق(ع) میفرماید: «یَا عَمْرُو هَذَا وَ اللَّهِ دِینِی وَ دِینُ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ بِهِ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَهِ». «ای عمرو، به خدا قسم این دین همان دینِ من و پدران من است که به آن خداوند را در خفا و آشکارا عبادت میکنیم.»[5]
ابی جارود
ابوالجارود، از رجال سیاسی و مذهبی نیمۀ اول قرن دوم هجری، که از او به عنوان یکی از اصحاب امامان باقر (ع) و صادق(ع) و یاد میشود.
ابی الجارود، گویا پیرمردی نابینا و ناتوان بوده است. وی نزد امام باقر (ع) میآید و میگوید: «محل سکونت من با شما فاصله بسیار دارد و میخواهم آن
فرم در حال بارگذاری ...
ثواب زیارت امام حسین
اگرچه ثواب زیارت امام حسین علیهالسلام از حدّ این نوشتۀ کوتاه بیرون است، روایاتی در این زمینه بیان خواهد شد:
محمد بن مسلم ثقفی از امام باقر (ع) آورده است که فرمودند: «اگر مردم ارزش و پاداش زیارت حسین (ع) را بدانند، از اشتیاق قالب تهی کرده و از حسرت فراوان جانشان متلاشی خواهد شد!» محمد بن مسلم عرضه داشت: مگر فضیلت آن چیست؟
فرمودند: «اگر کسی با شوق به زیارت آن حضرت بشتابد، خداوند پاداش هزار حج و عمرهی پذیرفته شده، اجر هزار شهید از شهدای بدر، ثواب هزار روزه دار و هزار صدقهی مقبوله و پاداش آزاد سازی هزار برده در راه خدا را به وی خواهد داد! و تا یک سال از هرگونه گزندی به ویژه شیطان محفوظ خواهد ماند؛ خداوند نیز فرشتهای را بر او میگمارد که حافظ جان او از چهارسو خواهد بود. اگر در همان سال از دنیا رفت؛ فرشتگان رحمت الهی در غسل و تدفین او شرکت جسته و برای او طلب آمرزش مینمایند؛ او را تشییع کرده و تا قبر همراهی میکنند و برای او استغفار مینمایند؛ قبرش را گشاده میکنند و خداوند نیز او را از فشار قبر و ترس از نکیر و منکر ایمن میگرداند؛ دری را از بهشت به روی او میگشاید و در قیامت نامه ی اعمالش را به دست راستش خواهد داد؛ نورانیتی را در چهرهی او قرار میدهند که مشرقین را روشن میگرداند و هاتفی ندا سر میدهد که این شخص از زائران حسین بن علی (ع) است که با شوقی سرشار حضرتش را زیارت نموده است؛ آنگاه همگی آرزو میکنند که ایکاش از زائرین حسین (ع) بودند.»[1]
بیش ازصد سند معتبر از ائمه اطهار (ع) در دست است که زیارت حضرت حسین بن علی (ع) را موجب آمرزش گناهان گذشته و آینده دانسته و معادل با بیست حج و بیست عمره و در برخی از روایات برابر با هشتاد حج مقبول یا صد حج همراه رسول خدا (ص) ثبت شده است.
از امام صادق (ع) است: زیارت حسین بن علی (ع) برترین اعمال است.[2]
و از حضرت باقرالعلوم (ع) نیز آمده است: هر نماز واجبی که کنار (مزار) حضرت خوانده می شود، برابر با حج است و نماز نافله با عمره.
حضرت صادق (ع) به مفصّل بن عمر فرمودند: «پاداش یک نماز تو در کنار قبر حضرت سیدالشهدا (ع) مانند پاداش هزار عمره و حج واجب است و گویی هزار بنده را آزاد نموده و هزار بار همراه پیامبر مرسل الهی به جهاد فی سبیل الله رفته باشی.»[3]
از حضرت صادق (ع) آمده است که امیر مؤمنان (ع) در برخی از سفرهای خود به نزدیکی کربلا رسیدند؛ حضرت از لشکر جلوتر رفته و وقتی به محل شهادت فرزندش حسین و یارانش رسیدند، فرمودند: «در اینجا دویست تن از پیامبران و دویست از اوصیای ایشان و دویست پیغمبرزاده و پیروان آنان به شهادت رسیدند.
سپس در بیابان کربلا میگشتند و میفرمودند: اینجا استراحتگاه شتران آنهاست! اینجا محل فرود باروبنۀ ایشان است! اینجا محل به خون طپیدن گروهی است که از برگزیده ترین بندگان خداوند میباشند که نه پیش از آنان و نه پس از آنان کسی مانند آنها چشم به این جهان گشوده است. سپس فرمودند: ای خاک (کربلا)! خوش بر احوال تو که خون دوستان خدا بر تو ریخته خواهد شد!»[4]
فرم در حال بارگذاری ...
بصیرت ویژگی بارز شهدا ء
ئیس بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه بصیرت یکی از ویژگیهای بارز حماسه پیشمرگان بود،گفت:این دلاورمردان در دفاع از جمهوری اسلامی خالصانه سلاح بر دوش گرفتند و در برابر ظلم غربیها و شرقیها ایستاند و نگذاشتند اختلافات عقایدی در بین آنها رخنه کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه کردستان- سردار نقدی در کنگره شهدای کردستان که امروز (28 اردیبهشت ماه) در مسجد قبا سنندج برگزار شد،از رشادت شهدای پیشمرگ کُرد یاد کرد.
وی افزود:امروزه عزت، امنیت و استقلال ایران را مدیون رشادتها و سلحشوریهای پیشمرگان کُردی هستیم که خالصانه و بدون هیچ چشمداشتی برای حفظ این دیار صلاح بر دوش گرفتند و از این آب و خاک دفاع کردند.
رئیس بسیج مستضعفین اعلام کرد: هزاران رزمنده شافعی مذهب در فلسطین و یمن در برابر ظلم وحشیانه آل سعود ایستادهاند و برای حفظ کشور خود به درجه شهادت رسیدهاند. تمام این رشادتها همه درسهای است که این مبارزان از پیشمرگان کُرد فراگرفتهاند. سرزمن ما سرزمن حماسهها و اسطوره است ولی حماسهای که پیشمرگان کُرد خلق کردند رنگی دیگر داشت.
سردار نقدی با اشاره به اینکه بصیرت یکی از ویژگیهای بارز حماسه پیشمرگان بود، خاطرنشان کرد: این دلاور مردان در دفاع از جمهوری اسلامی خالصانه سلاح بر دوش گرفتند و در برابر ظلم غربیها و شرقیها ایستاند و اجازه ندادنداختلافات عقایدی در بین آنها رخنه کند.زمانی پیشمرگان کُرد بصیرت را انتخاب کردند که 70 درصد از روستاهای کردستان هیچ گونه امکانات رفاهی نداشت.یکی دیگر از ویژگیهای پیشمرگان کُرد ایستادگی در مقابل توطئه های آمریکا بود که بیداری آنها موجب شد تا فریب آنها را نخوردند و سلاح بر دوش گرفتند.
سردار نقدی با اشاره به توطئه دیگر دشمنان در مقابله با ایران اسلامی عنوان کرد: غربیها با کمک شاه خائن و با در اختیار گذاشتن سلاح به کُردهای عراق آنها را فریب دادند تا با ایران اسلامی به مقابله برخیزند.
وی افزود: زمانی که صدام با کُردهای عراق به مقابله برخاست آنها را به حال خود رها کردند اما ملت ایران کُردهای عراق را در آن دوران در کرج اسکان دادند.
رئیس بسیج مستضعفین در ادامه دو جبهه بودن جنگ را وجه مهم حماسه پیشمرگان کُرد دانست و خاطرنشان کرد: زمانی که رزمندگان نقاط دیگر کشور برای حفظ این آب و خاک به جبهه های جنگ رفتند، خانوادههایشان در آسایش قرار داشتند ولی پیشمرگان کُرد در حالی به سوی جبهههای جنگ میرفتند که خانوادههای آنها توسط دشمن با شبنامهها تهدید میشدند و در بعضی مواقع به درجه رفیع شهادت میرسیدند. یکی از حرکتهای مهم در جنگ پیشمرگان کُرد با دشمن زمانی بود که با کسانی در حال نبرد بودند که هم بازیهای قدیمی خود یا از اقوام و خویشاوندان خود بودند و این نشانه حرکت عظیم این رویداد است.
سردار نقدی با اشاره به عزت و افتخار شهدای پیشمرگ کُرد گفت:خانواده کسانی که در مقابل پیشمرگان کُرد سلاح به دست گرفتند در دسترس بودند ولی هیچگاه پیشمرگان کُرد به خود اجازه نداند به آنها آسیبی برسانند این حرکت نشانه شرف و عزت این عزیزان بود.
سردار نقدی ضمن تشکر از مقام شامخ شهدای کُرد گفت:بارز ترین وجه پیشمرگان کرد وفاداری به ایران بود و در زمانی که بعد از جنگ کشور به فکر سازگاری و مباحث اقتصادی بود رزمندگان این کشور در بیتوجهی قرار گرفتند و رزمندگان کُرد ثابت کردند برای دل خود و حفظ آرمانها و محافظت از کشورشان جنگیدند نه چیزی دیگر.
فرم در حال بارگذاری ...
3 ویژگی جوانان از دید گاه رهبری
م معظم رهبری فرمودند : من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز می بینم. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژی، امید، ابتکار. این سه خصوصیت برجسته درجوان است. اگر واقعا رسانه ها بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال می کنم که خیلی راحت می شود یک جوان، راه اسلامی را پیدا کند.
به گزارش مشرق ، به مناسبت روز ولادت حضرت علی اکبر فرزند امام حسین (ع) و روز جوان بخشی از بیانات رهبرانقلاب پیرامون جوانی و جوانان را که در جمع جوانان گیلانی بیان فرمودند را ملاحظه می فرمایید .
” … من عمرم را در میان جوان ها گذراندم. از دورانی که خودم جوان بودم، با جوان های دانشگاهی که خارج از محیط ما بودند ، ارتباط برقرار کردم تا امروز هم ارتباط من با جوان ها قطع نشده است. بنابراین می دانم حال و هوای جوانی چیست و امروز در فضای جوانی ما چه می گذرد….”
جلسات مستمر با جوانان انقلابی و خط دهی به آنان درامر مبارزه با رژیم ستم شاهی، پاسخ به سوالات و شبهات فکری و عقیدتی آنان، حضور در مجامع جوان به خصوص دانشگاه و ارتباط با دانشجویان قبل و بعد ازانقلاب، از ریاست جمهوری تا رهبری وتأکید بر ضرورت به کارگیری نیروی جوان در مسئولیت های اجرایی کشور و اعتماد و ایمان به نسل جوان، حاکی ازعلاقه ی وافر ایشان به حشر و نشربا جوانان و آگاهی از حال و هوای جوانی است. آنچه در پیش روست گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در باره جوانان است.
ستاره جوانی
آن چیزی که معمولا درملاقات با جوانان، اول بار به ذهن من می زند و بارها به آن فکر کرده ام، این است که آیا این ها خودشان می دانند که چه ستاره ای درجبین شان دارد می درخشد؟ من این ستاره ها را می بینم اما آیا خودشان هم می بینند؟ ستاره جوانی چیز بسیار درخشان و خوش طالعی است. اگر جوانان این چیز قیمتی و بی نظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر می کنم که انشا ا… ، ازآن خوب استفاده خواهند کرد. 7/2/77
جوان، محور تحرک جامعه
جوان درهر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگران اند و دست آن ها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم – از جمله حرکت صدر اسلام – محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک جوانان بودند.15/8/70
تربین جوانان درغرب، عامل نابودی پایه ای نظام غربی
یکی از گرفتاری های بزرگ کشورهای غربی، مسئله ی جوان های آن هاست. غرب، مشکل جوانان را حل نکرده. خیال نکنید که مسئله جوانان- چه دختر و چه پسر- در جوانع غربی حل شده است. تربیت جوانان درغرب عامل نابودی پایه ای نظام غربی است. در آن جوامع، جوان به طور معمول مایل به بی بند وباری، نابرخورداراز حیا ومایل به ارتکاب جنایت و تجاوز و تعدی تربیت می شود و در فساد اخلاقی، غرق است. چنین نسل جوانی برای هر جامعه ای در هر حدی از عمل و معرفت و ثروت هم که باشد، مثل موریانه پایه های آن جامعه و نظام را می جود و از بین می برد. 26/9/75
ویژگی های جوانان امروز
به نظر من جوانان ما امروز هم خدایی مومن و باصفایند. شما ببینید دانشگاه های ما چه گونه است. ببینید کارگاه های ما چگونه است. شما ببینید در روز راهپیمایی بیست و دوم بهمن یا روز قدس، اکثر این جمعیتی که مثل سیل به خیابان ها می آیند، چه کسانی هستند. همین جوانانند. همان روح الهی، همان انگیزه و صاعقه ی الهی ، هنوز هم در کشور وجود دارد و بازهم کارسازاست. همین روحیه، باز هم کشور را به ساحل نجات خواهد رسانید. 7/2/77
سه خصوصیت بارز یک جوان
من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز می بینم. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژی، امید، ابتکار. این سه خصوصیت برجسته درجوان است. اگر واقعا رسانه ها در کمک های فرهنگی که به ما می کنند- چه گویندگان مذهبی، چه گویندگان مسائل فکری و فرهنگی، چه صداوسیما، چه مدرسه ها- بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال می کنم که خیلی راحت می شود یک جوان، راه اسلامی را پیدا کند. چون اسلام هم چیزی که از ما می خواهد، این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم. 7/2/77
سه خصوصیت، شرط موفقیت جوان
اگر شما جوانان این سه خصوصیت را در خودتان بوجود آورید، در هر شرایطی و در همه ی زمینه هاموفق خواهید بود.
جوان اولا، باید احساس مسئولیت کند. یعنی واقعا خودش را مسئول بداند و بخواهد که زندگی را با پای خودش پیش ببرد و حرکت کند و مثل پرکاهی د رامواج حوادث نباشد.
ثانیا، با ایمان حرکت کند. ایمان نقش بسیار مهمی در پیشرفت در همه ی میدان ها و نیز پیروزی بر همه ی موانع دارد.
ثالثا، بصیرت و آگاهی داشته باشد.
اگر جوانان این سه خصوصیت را در خودشان تأمین کنند- که البته کار چندان آسانی نیست، اما بسیار ممکن است- در همه زمینه ها شما می توانید موفقیت خودتان را تضمین کنید.3/11/77
خصوصیات جوانان ایرانی
بعضی ها نسبت به نسل جوان ایرانی، از لحاظ اعتقادات و از لحاظ ایمان، به طور افراطی دچار قضاوت های غلط و انحرافی هستند. من اعتقادم این است. کاوش ها هم همین را نشان می دهد که جوان ایرانی، جوانی است مومن، پاکدامن، پاک گوهر، دارای زمینه های دینی بسیار زیاد، مایل به جنبه های معنوی. 7/2/77
جوان و جاذبه های معنویت
به نظر من، امروز بیشترین چیزی که می تواند در جوان ها جاذبه ایجاد کند، جاذبه ی معنویت است، البته همراه با منطق. اینکه می بینیم یک جوان به این در یا آن در می زند، دنبال فلان خط سیاسی، دنبال فلان گروه و فلان شعار سیاسی غلط، دنبال دسته بندی های بی خودی که گاهی در دانشگاه هاست می رود- و تکلیف این آقایان وزراست که مقداری دستی به سر و روی این چیزها بکشند و کمی اصلاحش بکنند- این بر اثر خلا معنوی است که به این در و آن در می زند، گم شده دارد. شما این گمشده را به او بدهید.
بار الهے …..
مهربانیت
همانند
امواج دریا
پے در پے
ساحل وجودم را در بر مےگیرد ….
وبه دست قدرت تو …..
تمام تیرهاے بلا شکستہـ مے شود …
سلام ممنونم از لطفتون باز هم به ما سر بزنید
فرم در حال بارگذاری ...