آسيب هاي رواني زنان
آسيب هاي رواني زنان
حضرت علي با در نظر گرفتن توانش رواني و تحمل و ظرفيت افراد مي فرمايد:به اندازه ي توان و استعداد هر كسي از او انتظار داشته باشيد.روان شناسان معتقد اند بيشترين آسيب رواني، زماني بر زنان وارد مي شود كه بيش از تحمل و طاقت جسمي و رواني آنان توقع و انتظار از آنها داشته باشد.در پژوهشي كه راجع خوشبختي با همكاري بيش از 140 دانشگاه در 100 كشور جهان مدت 25 سال انجام گرفته است نتايجي به دست آمده است كه قسمتي را بيان مي كنم.بي حوصله گي و بدبختي زماني صورت مي گيرد كه انسان كاري انجام دهد كه بسيار بالاتر يا پايين تر از توانش باشد. چنان چه فرد كاري را شروع كند كه نيرو و توان انجام آن را نداشته باشد يا هدفي را برگزيند كه مطابق با نيرو و توان خودش نباشد، دچار اضطراب مي شود و اگر كاري را انجام دهد كه بسيار كوچك و كمتر از نيرو و توانش باشد باعث خواهد شد كه فرد، بي حوصله شود و به افسردگي دچار گردد.پس هدف و كار بايد با نيرو هماهنگي داشته باشد.افسردگي و اضطراب در اين سخنان اگرچه عمومي است و زن و مرد را شامل مي شود ولي در زنان موقعيتي حساس تر دارد. آنچه در پژوهش فوق به چشم مي خورد توجه به توان افراد و هماهنگي آن با هدف هاست.اين نتيجه در طول 25 سال با فعاليت مستمر تعداد زيادي پژوهشگر به دست آمده است و ما مي بينيم كه در 14 قرن پيش بدون كارگاه هاي روانكاوي و موسسات روان شناسي دانشگاهي، حضرت علي (ع) با نگرش امامي خود اين نكته را بيان فرموده اند. و در مورد زنان سفارش بيشتري مي كند كه :كاري كه برتر از توان زن است به او وامگذار، كه زن گل بهاري است ،نه پهلواني سخت كوش.و نيز مي فرمايد:بارهاي سنگين را بر زنان تحميل نكنيد و خود را از آنان (استفاده ي بيش از توانشان) بي نياز كنيد. اين عدم تحمل بارهاي سنگين و امور مشكل بر زنان زمينه ي آرامش رواني را براي آنان فراهم مي كند.زيرا طبق نظام هماهنگ آفرينش وظيفه ي اصلي آنان ايجاد تربيت نسل ها در محيط خانواده و جامعه است و وظيفه ي ديگر آنان ايجاد ارتباط انساني و متعالي براي خود و ديگران و در واقع با چشم مادرانه به هستي نگريستن است.يكي از آسيب هاي رواني كه امروز دامن گير بشر شده است و اختلاف رواني فراواني را به همراه دارد سردرگمي در رفتار هاي جنسيتي است.به عبارت ديگر وقتي به فردي تكليفي خارج از فطرت و طبيعت او داده شود و با القاهاي گوناگون از شكل حقيقي خود خارج شود و نتواند در شمار افراد جنس مخالف هم قرار گيرد دچار تحير در رفتارهاي جنسيتي قرار مي گيرد و اين ابتداي آسيب رواني است.آمار نشان ميدهد كه درصد افسردگي زنان دو برابر مردان است و اين بيماري رواني در قرن حاضر به اين ميزان بالا رسيده است. در قرني كه ادعاي تساوي زن و مرد مطرح است . آيا دلايل افسردگي زنان اين نيست كه با ناديده گرفتن تفاوت هاي زن و مرد خود را با مردان مقايسه مي كنند. وقتي مي بينند كه آنها در عقل نظري و عقل اجتماعي و سياست توانايي هاي فضايي و رياضيات و چرخش ذهني از زنان قوي تر هستند از اين رو احساس حقارت كرده و بدون توجه به بينش دروني خود و حس تناسب و دم سازی و خصلت پيوند جويي و عقل عملي و عواطف … كه قوي تر از مردان است دچار خود كم بيني و افسردگي ناشي از احساس تبيعض مي شوند؟به يقين افسردگي زنان در عصر حاضر عارضه اي ناشي از تبليغات سوء است. تحقيقات نشان مي دهد كه شيوع افسردگي در زنان بيشتر از مردان است. به عبارت ديگر زنان دو يا سه برابر مردان به افسردگي مبتلا مي شوند . آماري كه از درصد بيماران مبتلا به افسردگي كه در بيمارستان هاي روان درماني بستري شده اند و يا به صورت سرپايي درمان شده اند، ارائه گرديده گوياي اين حقيقت است و تفاوت عمده ي بين زنان و مردان در اين پژوهش آماري قابل تامل است