جذبه الهی
جذبه الهی!
انسان برای حرکت خودش نیازمند کشش از سوی محبوب و معبود است.هرچند سرمایه اصلی همان تلاش و سعی او در حرکت است اما رهاشدن از جاذبه های شدید مادی زمانی صورت میگیرد که نیروی قویتر و عشق بالاتری در او ایجاد شود.والبته زمینه پیدایش چنین عشق و علاقه ای همان معرفتی است که به حقیقت دنیا در او حاصل میشودو باهمه وجودش ناچیز بودن متاع دنیا و درمقابل پایداری و کمال حیات ابدی را درک میکند.خداوند در آیه 36سوره شوری باین نکته اشاره میکند: فمااوتیتم من شی فمتاع الحیوه الدنیا و ما عندا…خیر وابقی و علی ربهم یتوکلون.وعجیب همیشه اینستکه همین متاع حقیر و ناپایدار آدمی را فریب میدهد و او را از خیر اعلی دور میسازد.اینجاست که جذبه های الهی که البته حقیقت است بر این مجاز غلبه میکند.در مناجان شعبانیه میخوانیم که :الهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک! خدایا زمانی توانستم از جاذبه گناه رها شوم که مخبت تو مرا بیدار کرد.لذا یکی از مهمترین خواسته های ما از خداوند همین است که از این جذبه ها مارا هم نصیب فرماید که با مشاهده آن جمال زیبا از فریب ومکر این دیگری رهاشویم!
نگار می فروشم عشوه ای داد
که ایمن گشتم از مکرزمانه!