راههای سنجش ایمان واقعی
راههای سنجش ایمان واقعی
اگر کسی ایمان نداشته باشد… ما در قرآن یک خطکشهایی داریم میگوید: هروقت خواستید ببینید آدمهای خوبی هستید، خودتان را متر کنید. با این متر میتوانید بفهمید خوب هستید یا بد. بسم الله الرحمن الرحیم،افرادی هستند یک کار خوبی میکنند. خانمی جلسهای است. آقایی جلسهای است. هیأتی است. عاشورا خرج داده است. جبهه رفته، جانباز است. استاد دانشگاه است. میگوید: من جزء هیأت علمی دانشگاه هستم. هرکس فکر میکند آدم خوبی است، من امشب چند تا آیه قرآن خواندم، خودمان را با قرآن متر کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون/1 و 2) آیا دو رکعت نماز با توجه خواندی؟ جناب آقای قرائتی، ول کن حجت الاسلام هستی یا حجت الاسلام والمسلمین هستی یا ثقه الاسلام یا بالاتر هستی یا پایینتر هستی. ول کن سربازی، یا سرتیپ هستی. ول کن یک ریال به فقرا دادی یا یک میلیون دادی؟ دو رکعت نماز با توجه خواندی؟ جمهوری اسلامی میخواهد ببیند کارنامهاش سفید است یا سیاه، ببیند برای نماز چه کرده است؟ بودجهای که برای نماز گذاشتیم با باقی کارها مقایسه کنیم.
«وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى» (نازعات/40) چند بار در عمرت هوسی پیدا کردی که جلوی هوست را گرفتی؟ دختر زیبایی را دیدی و برای خدا نگاهش نکردی. مشتری ناشی دیدی به خاطر خدا سرش کلاه نگذاشتی. ظلم به یک بچه کردی، به خاطر خدا گفتی: مرا ببخش. من بیخود سرت داد زدم. آیا جلوی نفست را هم گرفتی؟ چه شهوت، چه غضب!
قرآن بخوانم. «إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» (جمعه/6) هرکس فکر میکند آدم خوبی است، ببیند از مرگ میترسد یا نه. اگر بگویند: آقای قرائتی شما یازده روز دیگر از دنیا میروی. دو روز دیگر از دنیا میروی. اگر ترسیدم، معلوم میشود کار من درست نبوده است. چون آدمی که کارش درست است آب از آب تکان نمیخورد. مثل کسی که اگر گفتند: پلیس راه ده کیلومتری است، ترسیدی، پیداست اضافه بار کردی. پیداست گواهی نامه نداری. پیداست قاچاق زدی و قاچاقچی سوار کردی. یک چیزی هست وگرنه رانندهای که کارش درست است، بگویند: کیلومتر ده پلیس است یا بیست فرقی ندارد. اگر در دست شما طلا هست، همه بگویند: سفال است. سفال است. آرام هستی! چون خودت میدانی طلا است. حالا اگر در دست تو سفال بود، همه گفتند: طلاست. باز برایت فرق ندارد. علامت خوبی و بدی این است که انسان از مرگ نترسد. حق گویی اگر چیزی حق بود، بگو گرچه به ضرر ما باشد. دکتر هم مرض را تشخیص نمیدهد. میگوید: من مرض تو را نفهمیدم. راستش را بخواهی تشخیص نمیدهم. 2- حالا که تشخیص ندادم این پول را پس بگیر. 3- فلان پزشک تخصصاش از من بیشتر است. این مهم است که چقدر حاضرهستیم پا روی نفس بگذاریم و چقدر حاضر هستیم راست بگوییم.
بنابراین قرآن خطکشهای خوبی داده است. مهم نیست شما کلید دار مکه هستی. بعضیها در حرم امام رضا میروند چنان مینشینند انگار ارث پدرشان است. تکان نمیخورند. تو اصلاً وقتی زیارتت قبول است که بلند شوی بروی و جای تو یک زوار دیگر بنشیند. قرآن بخوانم؟ قرآن میگوید: اگر به یک مسلمانی جا دادی نشست، تو توسعه مکانی دادی و جا باز کردی، خدا فکرت را باز میکند. تو جا باز کردی، خدا فکر و عقل و علم تو را باز میکند. آیهاش چیست؟ «إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا» (مجادله/ 11) اگر یک کسی وارد مجلس شد، دنبال جا میگردد، تکان خوردی و او را جا دادی، قرآن نمیگوید: «یَفْسَحِ اللَّهُ فی المجالس» میگوید: «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُم» تو در مکان تکان خوردی. خدا رزقت را تکان میدهد. نسلت را تکان میدهد. مشکلاتت را تکان میدهد. خدا همه مشکلات تو را برمیدارد. تو در یک کار… شما یک شاخه انگور به من بده. من از همه میوهها به تو میدهم. یکبار دیگر آیه را بخوانم.
«إِذا» یعنی زمانی که، «قیلَ لَکُمْ» وقتی به شما گفته میشود، «تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ» تکان بخورید یک جایی به من بدهید. کسی دنبال جا میگردد اگر تکان خوردی و به او جا دادی، نمیگوید: «یَفْسَحِ اللَّهُ فی المجالس» میگوید: «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُم» در همه چیز. فکر تو، علم تو، نسل تو، رزق تو، آبروی تو، این ملاکهای قرآن است.