رمز زنده ماندن واقعه عاشورا
رمز زنده ماندن واقعه عاشورا
معظم له در دیدار اعضاء جمعیت هلال احمر، مسؤولین بنیاد شهید و اقشار مختلف مردم در تاریخ 29/6/68 اظهار داشتند:
«اگر زینبکبری (سلاماللهعلیها) و امام سجاد (صلواتاللهعلیه) در طول آن روزهای اسارت ـ چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهای بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام وبعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهای متمادی که این بزرگواران زنده ماندند ـ مجاهدات و تبیین و افشاگری نکرده بودند و حقیقت فلسفهی عاشورا و هدف حسینبنعلی و ظلم دشمن را بیان نمیکردند، واقعهی عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقی نمیماند.
چرا امام صادق (علیهالصلاهوالسلام) ـ طبق روایت ـ فرمودند که هر کس یک بیت شعر دربارهی حادثهی عاشورا بگوید و کسانی را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاههای تبلیغاتی، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مسألهی عاشورا و کلا مسألهی اهلبیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، اینگونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهای ظالم و ستمگر، حداکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنتآمیز میکردند. در چنین فضایی، مگر ممکن بود قضیهی عاشورا ـ که با این عظمت در بیابانی در گوشهیی از دنیای اسلام اتفاق افتاده ـ با این تپش و نشاط باقی بماند؟ یقینا بدون آن تلاشها، از بین میرفت.
آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسینبنعلی (علیهالسلام) بود. به همان اندازه که مجاهدت حسینبنعلی (علیهالسلام) و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نیز مجاهدت زینب (علیه السلام) و مجاهدت امام سجاد (علیهالسلام) و بقیهی بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنهی نظامی نبود; بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکتهها باید توجه کنیم.»
درسى که اربعین به ما می دهد
ایشان ادامه دادند:
«درسی که اربعین به ما میدهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطرهی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانی که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگی که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهدای عزیزی که جانشان ـ یعنی بزرگترین سرمایهشان ـ را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیرمستقیم، با رادیوها و روزنامهها و مجلهها و کتابهایی که منتشر میکردند، در ذهن آدمهای سادهلوح در همه جای دنیا، چه تلقینی توانستند بکنند.
حتی افراد معدودی از آدمهای سادهدل و جاهل و نیز انسانهای موجه و غیر موجهی در کشور خودمان هم، در آن فضای ملتهب جنگ، گاهی حرفهایی میزدند که ناشی از ندانستن و عدم احاطه به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمیآشفت و وادار میکرد که با آن فریاد ملکوتی، حقایق را با صراحت بیان کند.
اگر در مقابل این تبلیغات، تبلیغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهی ملت ایران و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان، در خدمت حقیقتی که در این کشور وجود دارد، قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکی است. البته، اکثریت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به برکت آگاهی ناشی از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند و مصونیت پیدا کردهاند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایی را که در مقابل چشم مردم بود، به عکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفتهها و بافتهها و یاوهگوییهای تبلیغات جهانی، بکلی سلب شده است.
دستگاه ظالم جبار یزیدی با تبلیغات خود، حسینبنعلی (ع) را محکوم میساخت و وانمود میکرد که حسینبنعلی (ع) کسی بود که بر ضد دستگاه عدل و حکومت اسلامی و برای دنیا قیام کرده است!! بعضی هم، این تبلیغات دروغ را باور میکردند. بعد هم که حسینبنعلی (علیهالسلام)، با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع، به وسیله دژخیمان در صحرای کربلا به شهادت رسید، آن را یک غلبه و فتح وانمود میکردند! اما تبلیغات صحیح دستگاه امامت، تمام این بافتهها را عوض کرد. حق، این گونه است.»