پیاده روی اربعین در روایات
وایت اول
عیاشی از معاویه عجلی نقل می کند که می گوید: در محضر مبارک باقر العلوم(ع) در مدینه بودم که یک خراسانی (ایرانی) به خدمت امام مشرف شد. پاهای خاک آلود و زخمی اش را که دیدم، دریافتم رنج فراوانی را در سفر متحمل شده است. او بعد از سلام و احوال پرسی به امام عرض کرد: به خدا قسم هیچ چیزی مرا از خانه و شهرم بیرون نیاورده، مگر دوستی و محبت شما اهل بیت رسول خدا’. امام باقر(ع) در تأیید سخن آن مرد فرمود:
«والله لَوْ أحبّنا حَجَرٌ حَشَرَهُ الله مَعَنا وَهَلِ الدِّینُ اِلّا الحُبُّ، إنَّ الله عزوجل یَقُولُ: {قُلْ اِنْ کنتم تُحبّونَ الله فاتَّبِعونی یُحْبِبْکُمُ الله}[4] و قال: {یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ اِلَیْهم}[5] وَهَلِ الدینُ اِلّا الحُبُّ؟»؛[6] به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را با ما محشور می گرداند. آیا دیانت چیزی جز محبت است؟! به درستی که خداوند می فرماید: (ای پیامبر) بگو: اگر خدا را دوست دارید، پس از من پی روی کنید تا خداوند نیز شما را دوست داشته باشد و خداوند می فرماید: (مؤمنین کسانی اند که) دوست دارند آن افرادی را که به سوی ایشان هجرت می کنند… پس آیا دیانت چیزی غیر از محبت است؟!
روایت دوم
حسین بن اسماعیل صَیْمَری از امام صادق(ع) نقل می کند که فرمود:
«مَنْ زار أمیرالمؤمنین(ع) ماشیاً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَۀٍ حَجَّۀً و عُمْرۀً فَأِنْ رَجَعَ ماشِیاً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَۀٍ حَجَّتَیْنِ و عُمْرِتَیْنِ»؛[7] هر کسی پیاده به زیارت أمیرمؤمنان (علی بن ابی طالب)(ع) برود، با هر قدمی، خداوند یک حج و یک عمره می نویسد و اگر پیاده بازگردد، خداوند با هر قدمی دو حج و دو عمره برایش نوشته است.
روایت سوم
در محضر مبارک امام صادق(ع) نام أمیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) بُرده شد. شخصی به نام «ابن مارد» از حضرت پرسید: یا أباعبدالله! کسی که جدّتان أمیرمؤمنان(ع) را زیارت کند، چه ثوابی خواهد گرفت؟ امام صادق(ع) فرمود:
«یا ابْنَ مارِدٍ! زارَ جَدّی عارِفاً بحقّه کتبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَۀٍ حَجَّۀً مَقْبُولَۀً و عُمْرَۀ مَقْبُولۀً (مَبْرورَۀً)، والله یا ابْنَ ماردٍ ما یُطْعِمُ الله النّارَ قَدَماً اعْنَبِّرتْ فی زیارةِِ امیرالمؤمنین(ع) ماشیاً کانَ اوْ راکباً، یا ابْنَ ماردٍ اکْتُبْ هذا الحَدیثَ بِماءِ الذَّهَبِ»؛[8] ای پسر مارد! کسی که جدم را در حالی که حقش را می شناسد زیارت کند، خداوند به ازای هر قدمی که برمی دارد، یک حج و عمره مقبول برایش می نویسد. ای پسر مارد! به خدا سوگند، آتش را خداوند بر قدم هایی که در راه زیارت أمیرمؤمنان(ع) غبارآلود شده باشد، مسلط نمی گرداند؛ چه پیاده آمده باشد، چه سواره. ای پسر مارد! این حدیث را با آب طلا بنویس.
روایت چهارم
صفوان جمّال می گوید: در سفری به همراه امام صادق(ع) وارد کوفه شدیم؛ حضرت فرمود: ای صفوان! بگو کاروان بایستد؛ این جا قبر جدم أمیرمؤمنان(ع) است. شتر حضرت را خواباندم؛ ایشان پایین آمده و غُسل کردند و لباس های شان را تعویض فرمودند؛ پس کفش های خود را قبل از حرکت از پای درآوردند و به من فرمودند: هرآنچه را که انجام می دهم، تو نیز تکرار کن. پس به طرف تپه های سفیدرنگی حرکت کردند و به من فرمودند:
«قَصِّر خُطاک و ألق ذَقْنَک نحو الأرض فأنّه یُکتَب لک بکلّ خُطوۀٍ مأۀُ ألف حَسَنَۀ و یُمصی عنک مأۀُ ألفِ سیّئۀٍ و تُرفعُ لک مأۀُ ألفِ درجۀٍ و تُقْضی لک مأۀُ ألفِ حاجۀٍ و یُکتبُ لک ثوابُ کُلِّ صدّیقٍ و شهیدٍ ماتَ أو قُتِلَ ثُمّ مَشی و مَشَیْتُ معه و عَلَیْنا السکینۀُ والوَقار…»؛[9] قدم هایت را کوتاه بردار و سرت را پایین بیانداز، به درستی که با هر قدمی، صدهزار حسنه برایت نوشته می شود و صدهزار گناه پاک می گردد و رتبه ات صدهزار درجه بالا می رود و ثواب هر صدیق و شهیدی که کشته شده یا از دنیا رفته، برایت نوشته می شود. سپس حضرت پیاده حرکت کردند و من نیز پیاده حرکت کردم و آرامش سنگینی بر ما حاکم بود.