محاسبه اعمال هر روز، پیش از خوابیدن
محاسبه اعمال هر روز، پیش از خوابیدن
اگر ما روزانه خانه تکانی کنیم خاکها جمع نمیشود، آلودگیها زیاد نمیشود. اگر هر شبی که میخوابیم حدیث داریم، هر شبی که میخواهی بخوابی، یک نگاه کن که از صبح تا حالا چه کردی؟ امروز صبح ساعت هفت، هشت، نه! یک نگاهی کن اگر خلافی کردی، بگو: خدایا معذرت میخواهم. اگر شب به شب یک تکانی به خودت دادی، این گناهها انبار نمیشود. اگر آدم هر روز یک جارو برقی به خانهاش بکشد، یک جارو دستی این خاکروبهها جمع نمیشود.
در خانه تکانی گاهی اشیای گمشده پیدا میشود. در خودسازی هم گاهی چشمههای حکمت روی آدم باز میشود. میگوید: چرا من برای خدا کار نمیکنم؟ چرا برای مردم کار میکنم؟ چرا هدفم به جای رضای خدا، رضای مردم است؟ بعد وقتی میرود رضای خدا را جلب کند، میگوید: نه، من دیگر برای مردم کار نمیکنم، هدف من خدا است. من برای خدا غذا پختم. حالا شوهر من قدردانی بکند یا نکند. من برای خدا مهمانی کردم، حالا فامیل شوهر خوششان آمد یا بدشان آمد، اگر با خدا معامله کند، روایاتی داریم که اگر چهل روز برای خدا کار کنید، خداوند یک چیزهایی، گنجی، در شما به وجود میآورد. یعنی چشمههای حکمت از قلب بر زبان جاری میشود. یکبار دیگر میگویم. در خانه تکانی، گاهی آدم یک گمشدهای را پیدا میکند، اوه… النگوی من پیدا شد. چقدر گشتم دنبالش! در خانه تکانی گاهی یک چیزی پیدا میشود. در خودسازی هم شما اول میگویی: من آلوده هستم. چرا آلودهام؟ دائم دلم میخواهد، این راضی باشد، او راضی باشد. حالا به جای اینکه این و آن را راضی کنیم، من برای خدا کار میکنم. میروی برای خدا کار کنی، میگوید: اگر چهل روز کارهایت برای خدا بود، خداوند چشمههای حکمت را از قلبت به زبانت جاری میکند. یعنی یک گمشدهای پیدا میشود. چاهی حفاری میشود.
در خانه تکانی اشیای ظریف را توجه داریم که نشکند و با دقت! در تربیت هم افرادی ظریف هستند. بعضی آدمها اگر دو بار، سه بار یک چیزی بگویی، میبُرَد. باید مواظب باشیم، بچه را چقدر نصیحت کنیم؟ پنج دقیقه، دو دقیقه، یک ساعت که تحمل موعظه شنیدن ندارد. همینطور که در خانه تکانی چیزهای ظریف را حواست جمع است، در تعلیم و تربیت و خودسازی هم آدمهای ظریف را باید مواظب باشیم.
نگو: پا شو تو که تجدید شدی! پاشو تو که نمره نیاوردی! پاشو تو که گوشت را سوزاندی. هی نیش میزند. خوب این میبرد. حدیث داریم سرزنش پشت سر هم، طرف قیچی میشود.
خانه تکانی زمان میخواهد، خودسازی هم زمان میخواهد. گاهی چند روز یک زن خانه را میتکاند، باید مدتها انسان با خودش کلنجار برود تا این، آقا این خانم وسواسی است. وسواسی یک بیماری است. یک بار نمیشود وسواس را کم کند. ذره ذره کم کند.
میگوید: من صبح برای نماز صبح حال ندارم، بیدار شوم. خوب این نماز صبح قضا شدن یک عیب است، یک نقص است، یک گناه است. ساعت کوک کنیم. نیم ساعت زودتر بخوابیم. به هر حال باید تمرین کنیم تا ما این عیب را از خودمان برطرف کنیم. خوب حالا اینها بس است.
آقای قرائتی