#از تلگرام بیزارم
#از تلگرام بیزارم
سلام دوستان میخوام یه کمپینی راه بیندازم با عنوان طلبه ایرانی نر م افزار ایرانی دوستان تو رو خدا با تلگرام آب تو اسیاب دشمن نریزید چرا از سروش وسلام استفاده نمیکنید مگر نه اینکه ما از یزید دو یزیدیان بدمون میاد چرا با نصب تلگرام کمنک به پیشرفتشون میکنیم بیاین به خاطر حرف رهبر که دم از ولایت فقیه میزنیم وبه خاطر خون شهدا تلگرام رو حذف کمنیم اگه کسی تلگرام روحذف کرد یه یا حسین برای منم ارسال کنه تا من تو زیارت مشهدی که قراره برم براشاز امام رضه ع طلب خیر کنم چرا باید با پول ما اسرا ئیل بی گناهان را بکشد
آیا میدانید یکی از افسران اسرائیل گفته ما داشتیم ور شست میشدیم تلگرام نجاتمون داد
توجیه هم نیارید یاری پدشمن هیچ تو جیهی برای طلبه نداره
#از تلگرام بیزارم
#از تلگرام بیزارم
سلام دوستان میخوام یه کمپینی راه بیندازم با عنوان طلبه ایرانی نر م افزار ایرانی دوستان تو رو خدا با تلگرام آب تو اسیاب دشمن نریزید چرا از سروش وسلام استفاده نمیکنید مگر نه اینکه ما از یزید دو یزیدیان بدمون میاد چرا با نصب تلگرام کمنک به پیشرفتشون میکنیم بیاین به خاطر حرف رهبر که دم از ولایت فقیه میزنیم وبه خاطر خون شهدا تلگرام رو حذف کمنیم اگه کسی تلگرام روحذف کرد یه یا حسین برای منم ارسال کنه تا من تو زیارت مشهدی که قراره برم براشاز امام رضه ع طلب خیر کنم چرا باید با پول ما اسرا ئیل بی گناهان را بکشد
آیا میدانید یکی از افسران اسرائیل گفته ما داشتیم ور شست میشدیم تلگرام نجاتمون داد
توجیه هم نیارید یاری پدشمن هیچ تو جیهی برای طلبه نداره
تعدد زوجات در قرآن و حکمت آن
د زوجات در قرآن و حکمت آن
آيا در قرآن آيهاى وجود دارد كه به مردان اجازه ازدواج با چند زن را داده باشد؟ شرايط آن چيست؟ آيا اين قانون دست مردان هوسباز را باز نمىكند؟ حكمت اين قانون چيست؟
جهت پاسخ به اين پرسش بايد دانست؛ قبل از اسلام برخى از مردم، دختران يتيم را جهت تكفّل و سرپرستى به خانه خود مى بردند و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملّك مى كردند و چون همه كارها دست آنان بود حتى مهريه آنها را هم كمتر از معمول قرار مى دادند و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا مى كردند، به آسانى آنها را رها مى ساختند. در اين هنگام آيه نازل شد: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»؛نساء (4)، آيه 3.؛ «اگر مى ترسيد به هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را درباره حقوق زوجيت و اموال آنان ننماييد و به سراغ زنان ديگر برويد، از آنها دو نفر يا سه نفر يا چهار نفر به همسرى خود انتخاب كنيد اما اگر مى ترسيد عدالت را رعايت ننماييد تنها به يك همسر اكتفا كنيد».
مقصود از عدالت در اين آيه شريفه، يكسانى تمايلات قلبى و عواطف درونى نيست؛ بلكه منظور رعايت حقوق زناشويى و اقتصادى و نيز ابراز عواطف است. با اين وجود بايد توجه داشت:
1. اصل در ازدواج همان طور كه استاد شهيد مطهرى در كتاب نظام حقوق زن در اسلام خاطرنشان مى سازد، تك همسرى است و قانون چند همسرى در شرايط معمول توصيه و ترغيب نشده است.
2. قانون چند همسرى و تعدّد زوجات مقتضاى آيات صريح قرآن است و نسخ نشده و از احكام جاودانى اسلام است. اصل در تمام احكام و قوانين، ابديّت و ماندگارى است مگر آنكه دليل قطعى بر نسخ يا تغيير آن آورده شود.
3. قانون تعدّد زوجات، به خاطر شرايط خاص اجتماعى يا ضرورت هاى اجتماعى وضع شده است نه براى هوس رانى مردان. البته هميشه بعضى افراد وجود دارند كه از قانون سوء استفاده مى كنند، در چنين مواردى، بايد جلوى سوء استفاده ها را گرفت و راهكار مناسب براى موارد ضرورى ارائه كرد.
يك. پيشينه تعدد زوجات
چند همسرى ريشه اى كهن در ميان جوامع مختلف بشرى و اديان پيش از اسلام دارد Sheriff, A.H. Why Polygamy is Allowed in Islam; pp.8-02, A Group Of Muslim Brothers, Tehran, P.B.5422 بنابراين، ابتكار اسلام در اين باره، اين است كه آن را محدود ساخت و شرايط سنگينى از جهت اخلاقى، اقتصادى و … بر آن حاكم كرد و بدون تحقّق آن شرايط، چند زنى را غيرمجاز اعلام نمود. تا اين كار سبب تجاوز به حقوق زنان و اسباب هوسرانى مردان نگردد.
دو. چرايى چندهمسرى
در رابطه با چرايى چندزنى، علل مختلفى ذكر شده جهت آگاهى بيشتر نگا: مطهرى مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، صص 295 - 313، قم: صدرا، چاپ سى و پنجم 1382. كه به جهت اختصار به دو عامل اشاره مى شود:
1. فزونى زنان آماده ازدواج بر مردان
در طول تاريخ و در غالب جوامع به طور معمول تعداد زنان آماده ازدواج، از مردان افزون تر است.
آگبرن و نيم كوف مى نويسند: «در سال 1805 در ميان 23000 تن از سرخ پوستان «دشت هاى بزرگ» (Great Plains)، در برابر هر 100 زن تنها 44 مرد وجود داشتند»W.F. Oghborn. & M.F . Nimkuff, Sociology, Boston, 8591, p.585. (ق) ا.ح. آريانپور، زمينه جامعه شناسى، (تهران، دهخدا، 1347)، ص 331. .
«فرقه آمريكايى مورمون (Mormon) نيز كه چند زن گيرى را روا مى داند، در گذشته بارها دچار كمبود مرد شده است. براى مثال در سال 1870 در بين مورمون هاى سه ناحيه از استان يوتا (Utah) 956 زن در برابر 854 مرد وجود داشت»(ق) همان Ibid. .
برتراند راسل مى نويسد: «در انگلستان كنونى بيش از دو ميليون زن اضافه بر مردان وجود دارد كه براى ايشان محروميت بزرگى است»مطهرى مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 318، به نقل از: برتراند، راسل، زناشويى و اخلاق، ص 115..
«براساس برخى از آمارهاى منتشره، چندى پيش در روسيه، جمعيت زنان 21 ميليون نفر بر مردان فزونى دارد» Why Polygamy Is Allowed In Islam, P.62.
بنابراين تكيه بر «تك همسرى»، باعث مى شود در چنين شرايطى، همواره تعدادى از زنان از نعمت ازدواج محروم بمانند؛ در حالى كه با جواز چند همسرى، مى توانند از داشتن شوهر و كانون خانواده و آثار مهم آن بهره مند گردند.
همواره بر اثر حوادث اجتماعى - مانند جنگ ها - تعداد بيشمارى از مردان تلف مى شوند و همسران آنان بى سرپرست مى گردند. همچنين غالباً تصادفات، غرق شدن ها، سقوطها، زير آوار ماندن ها و … تلفات بيشترى را متوجه جنس مرد مى كند. طبيعى است در اين موارد، شمار زنان آماده به ازدواج بر مردان فزونى پذيرد. «در اروپا در خلال سى سال جنگ و خونريزى در دو جنگ جهانى، مردان زيادى كشته شدند؛ به طورى كه عدد مردان براى ازدواج با دوشيزگان و بيوه زنان كفايت نمى كرد. تنها در آلمان غربى شش ميليون زن وجود داشت كه نمى توانستند شوهرى براى خود پيدا كنند. برخى از آنان از دولت درخواست كردند قانون جواز چندهمسرى را به تصويب رساند تا در پناه ازدواج قانونى، هم از امنيت اجتماعى و تأمين اقتصادى بهره مند شده و هم نيازهاى غريزى آنان به طور سالم در كانون خانواده ارضا گردد. با مخالفت كليسا چنين خواسته اى برآورده نشد، در نتيجه تأمين نيازها و ارضاى غرايز، بسيارى از آنان را به روسپى گرى و روابط حاشيه خيابان ها كشاند» op.CiT, .P 42. و در پى آن فساد و بزهكارى در آلمان، به شدّت رواج يافت.
مقاومت بيشتر زنان در برابر بيمارى ها و عوامل هورمونى و … موجب فزونى تعداد آنان در برابر مردان مى شود. مطالعات مختلف نشان مى دهد، جنس زن در دوران جنينى، كودكى و به ويژه دوره پيش از بلوغ، در برابر بيمارى هاى عفونى مقاوم تر از جنس مرد است و شرايط نامناسب و رنج آورى همچون كمبود مواد غذايى و سوء تغذيه، پسران را بيش از دختران تحت تأثير قرار مى دهد، و در كل، مرگ و مير زنان نسبت به مردان در برابر بيمارى ها كمتر است هادى حسينى و ديگران، كتاب زن، تهران: اميركبير، چاپ اول، 1381، صص 115 - 114 ؛ به نقل از اصول علم تغذيه، ص 128..
نكته ديگر اينكه هورمون هاى مردانه، باعث بروز رفتارهاى خشن، تهاجمى و جنگى مى شوند كه در نهايت به درگيرى و صدمات بدنى و مرگ مى انجامد. در حالى كه هورمون هاى زنانه، آرام بخش اند و رفتارهاى صلح جويانه را تقويت مى كنند. همچنين تستوسترون Testostrone.، (هورمون مردان) و استروژن ها Progestrone & Estrogene.، (هورمون هاى زنانه)، اثرات متفاوتى بر سطح كلسترول Chlostrole. و تعداد گلبول هاى قرمز خون (هماتوكريت) Hematocrite. مردان و زنان دارند و بر اثر همين اختلاف هورمونى بين زن و مرد و پيامدهاى ثانوى ناشى از آن، نسبت مرگ و مير مردان در سن 15 - 25 سالگى حدود 4 - 5 برابر زنان در همين محدوده سنى است. بنابراين هورمون ها و نقش متفاوت آنها در مرد و زن، يكى از عوامل مطرح در مرگ و مير و تفاوت طول عمر آنها است.كتاب زن، ص 117 - 116.
د. بلوغ جسمى و جنسى دختران، به طور معمول چندين سال پيش از پسران است و در طول زمان، همراه با رشد جمعيت بشرى، باعث مى شود كه در جامعه تك همسرگرا، همواره انبوه كثيرى از زنان با مشكل روبرو باشند.
2. از نظر روان شناسى
تفاوتى اساسى بين ساختار روانى و گرايش ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. برخى از دانشمندان مانند مرسيه Dr. Mercier, See: Conduct And Its Disorders Biologically Considered,P.242 - 3. ، ويل دورانت، اشميد، دونتزلان، راسل لى و … معتقدند: زنان به طور طبيعى «تك همسرگرا»Monogamous. مى باشند و به طور فطرى از تنوع همسر گريزانند. آنان خواستار پناه يافتن زير چتر حمايت عاطفى و عملى يك مرد مى باشند. بنابراين تنوع گرايى در زنان، نوعى بيمارى است؛ ولى مردان تنوع گرا و «چندزن گرا»Polygamous. هستند.
دكتر اسكات G.R.Scott. مى گويد: «مرد اساساً چند همسرگرا است و توسعه تمدّن، اين چندهمسرگرايى طبيعى را توسعه بخشيده است Why Polygamy Is Allowed In Islam, P.52, Quoted From: History Of Prostitution, P.12. ؛ جهت آگاهى بيشتر نگا: مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، صص 327 - 330.
البتّه اين عامل از اهميت عامل نخست برخوردار نيست. آنچه كاملاً بايد جدّى گرفته شود و براى آن چاره انديشيد، همان عامل نخست است.
سه. راه حل
در برابر اين واقعيات، سه راه وجود دارد:
1. هميشه تعدادى از زنان، درمحروميت كامل جنسى به سربرند! چنين چيزى فاقد توجيه منطقى است؛ زيرا به معناى سركوب غريزه و نياز طبيعى گروهى از انسان ها و نوعى ستم بر آنان است. افزون بر آن در سطح كلان و در طولانى مدت، شدنى نيست. به عبارت ديگر سركوب غريزه، در نهايت به سركشى و طغيان آن خواهد انجاميد. تجربه آلمان و بسيارى از ديگر كشورهاى غربى، شاهد اين مدعا است.
استاد مطهرى در اين باره مى نويسد: «اگر عدد زنان نيازمند بر مردان نيازمند، فزونى داشته باشد، منع تعدّد زوجات خيانت به بشريت است؛ زيرا تنها پايمال كردن حقوق زن در ميان نيست … بحرانى كه از اين راه عارض اجتماع مى شود، از هر بحران ديگر خطرناك تر است. همچنان كه خانواده از هر كانون ديگر، مقدّس تر است… .
زنان محروم از خانواده نهايت كوشش را براى اغواى مرد - كه قدمش در هيچ جا اين اندازه لرزان و لغزان نيست - به كار خواهند برد. و بديهى است كه «چو گل بسيار شد پيلان بلغزند» و متأسفانه از اين «گل» مقدار كمى هم براى لغزيدن اين پيل كافى است.
آيا مطلب به همين جا خاتمه پيدا مى كند؟ خير. نوبت به زنان خانه دار مى رسد. زنانى كه شوهران خود را در حال خيانت مى بينند. آنها نيز به فكر انتقام و خيانت مى افتند و در خيانت دنباله رو مرد مى شوند. نتيجه نهايى در گزارشى - كه به «كينزى راپورت» مشهور شده - در يك جمله خلاصه شده است: «مردان و زنان آمريكايى در بى وفايى و خيانت، دست ساير ملل دنيا را از پشت بسته اند» مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 334..
2. گزينه ديگر اين است كه راه روابط نامشروع و روسپى گرى و كمونيسم جنسى، گشوده و جامعه به فساد كشيده شود. اين همان راهى است كه عملاً غرب مى پيمايد: نتيجه اين رفتار ناهنجار را مى توان در گزارش دكتر اسكات - مأمور پزشكى شهردارى لندن - مشاهده كرد. در گزارش او آمده است: «در لندن از هر ده كودكى كه به دنيا آمده اند، يكى غيرمشروع است! تولدهاى غيرقانونى در حال افزايش دائمى است و از 33838 نفر در سال 1957 به 53433 نفر در سال بعدى افزايش يافته است»همان، ص 324، به نقل از: اطلاعات، مورخه 25/9/38، رويتر 16 دسامبر، خبرگزارى فرانسه.. البته اين آمارهاى پنجاه سال پيش است و در زمان معاصر رشد تصاعدى داشته است، چنان كه يكى از بحران هاى مهم آمريكا را «بحران ابوّت» مى دانند و نسبت پدر و فرزندى بسيار گم شده است.
3. راه سوم اين است كه به طور مشروع و قانون مند، با قيود و شرايطى عادلانه، راه چند همسرى گشوده شود. دين مبين اسلام اين راه را - كه حكيمانه ترين و بهترين راه است - گشوده و اجازه چندزنى را به مردانى مى دهد كه توانايى كشيدن بارسنگين آن را به نحو عادلانه دارند و دستورات اكيدى در اين زمينه براى آنان وضع كرده است. اين روش در واقع حقى براى زن و وظيفه اى بر دوش مرد ايجاد مى كند و نه تنها به ضرر زنان نيست؛ بلكه بيشتر تأمين كننده مصالح و منافع آنان است.
برخى از شرايط و توصيه هاى اسلام در اين باره، عبارت است از:
الف. رعايت محدوديت
اسلام گستره چندهمسرى را محدود ساخته و تا چهار نفر تقليل داده است. قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد: «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ …»؛ نساء (4)، آيه 3. ؛ «با زنان پاك ازدواج كنيد، دو يا سه يا چهار همسر …».
ب. رعايت عدالت
قرآن مجيد در اهميت اصل عدالت در رابطه بين همسران مى فرمايد: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»؛همان. ؛ «اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، پس تنها يك همسر اختيار كنيد».
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «كسى كه دو زن داشته باشد و در تقسيم رابطه خود با همسر و تقسيم مالى بين آنها به عدالت رفتار نكند، روز قيامت - در حالى كه دست هايش بسته و نيمى از بدنش به يك طرف كج شده است - آورده و به آتش داخل مى شود» محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 5، ص 2270، ح 7913..
استاد مطهرى مى نويسد: «اسلام براى شرط عدالت، آن قدر اهميت قائل است كه حتى اجازه نمى دهد مرد و زن دوم، در حين عقد توافق كنند كه زن دوم در شرايطى نامساوى با زن اول زندگى كند؛ يعنى، از نظر اسلام رعايت عدالت تكليفى است كه مرد نمى تواند با قرار قبلى با زن، خود را از زيربار مسئوليت آن خارج كند» مرتضى مطهرى، حقوق زن در اسلام، ص 418..
ج. تأمين مالى
از ديدگاه اسلام نفقه زوجه بر عهده مرد است؛ از اين رو كسى كه نمى تواند نيازمندى هاى همسران متعدد را تأمين كند، نبايد به چندهمسرى روى آورد.
د. تأمين عاطفى و جنسى
امام صادق عليه السلام فرموده است: «هر كه آن قدر زن بگيرد كه نتواند با آنها نزديكى كند و در نتيجه آن، يكى از همسرانش مرتكب زنا شود، گناه اين كار برگردن او است» ميزان الحكمه، ج 5، ص 2272، ح 17915..
كار مانع نماز، در رديف كارهاي پليد
كار مانع نماز، در رديف كارهاي پليد
ببينيد آقا! شراب خيلي ضرر دارد، براي چشم، براي اعصاب، براي نسل، براي دستگاه گوارش، ضررهاي شراب بسيار است، اما قرآن نميگويد شراب اين ضررها را دارد، براي چشم و براي معدهات… ميگويد: تو را از نماز باز ميدارد. حالا اگر يك بازاري صداي اذان شنيد، مشغول فروش طلا، قالي، پارچه، ميوه… خيابان و بازاري كه صداي «قد قامت الصلاة» را ميشنوند، و اين كاسبي باعث ميشود كه به مسجد نروند، اين كاسبي هم مثل شراب است. حرف مهمي ميزنم.
توجه كنيد! يك بار ديگر ميگويم. چون حرف مهم است. از نظر فقهي نميگويم. از نظر قرآني ميگويم. قرآن ميگويد: شراب شما را از نماز باز ميدارد. «وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ»، «الصَّلاةِ» يعني نماز! شراب شما را از نماز باز ميدارد، حالا اگر خياطي، حالا اگر مدير كل، اگر وكيلي، وزيري، استانداري، معلمي، استاد دانشگاهي، اگر من منبري، اذان ميگويند، روي منبر هستم. هر كاري كه ما را از نماز باز دارد مثل شراب است. نه از نظر فقهي، تكرار ميكنم. از نظر فقهي نميگويم كه بگوييد: مراجع يك چنين دستوري ندادهاند. از نظر فقهي حرف نميزنم، از نظر قرآني حرف ميزنم. قرآن ميگويد: شراب نخوريد براي اينكه «وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ»، اگر كلاسي وقت اذان باز باشد، هر مؤسسهاي، شركتي، كارخانهاي، وقت نماز مشغول كارش باشد، اين كار اگر او را از نماز باز بدارد، او هم حال و هواي شراب را دارد. ظهر تعطيل كنيد. چه اشكالي دارد كه ده دقيقه تعطيل كنيد؟ هيچ طوري نميشود. امام (رضوان الله تعالي عليه) ميرود مكه كتاب بخرد، تا ميخواهد پول بدهد، صداي اذان بلند ميشود، كتابفروش پول را نميگيرد و ميگويد: اذان! ميگويد: آقا پول را بگير! ميگويد: نه نه نه! اذان! اين كتابفروش نيم قرن در مغز امام اثر گذاشت، خود امام اين را فرمود. چه اشكالي دارد، مادري در حال ظرف شستن است، صداي اذان را كه شنيد، شير را ببندد، نماز بخواند و بعد مابقي ظرفها را بشويد. بچهاش ياد ميگيرد و اين طوري تربيت ميشود. تربيت به همين رفتارهاست. كلاس و درس اخلاق و اينها…
خيليها ميآيند نزد من، خيلي! همين ديروز باز يك جوان آمده بود. آقا ما دلمان ميخواهد به خدا برسيم، من يك راه عرفاني ميخواهم… گفتم: ببين! تو را به خدا راه عرفاني نميخواهد بروي، هر چه واجب است انجام بده، هر چه هم حرام است ترك كن، به خدا ميرسي! باقي كارها را هم به ما امر نكردهاند كه انجام دهيم. واجبات را انجام بدهيم… خدا آيت الله العظماي بهجت را رحمت كند. ميرفتند و ميگفتند ما ميخواهيم يك راه معنوي پيدا كنيم. ايشان نگاه ميكرد و ميگفت: واجباتت را انجام بده، از حرام هم دوري كن، راه معنوي همين است. ما گاهي وقتها مرتب… مثلاً ميخواهيم عشق خودمان را به امام حسين(ع) اظهار كنيم، مثلاً فكر ميكنيم اگر بگوييم من مجنون حسين(ع) هستم، من ديوانهي حسين(ع) هستم، من سگ حسين(ع) هستم، امام حسين(ع) نه مجنون و نه ديوانه و نه سگ ميخواهد. امام حسين(ع) گفته است: «هيهات منا الذلّه» من زير بار ذلت نرفتم، تو هم هيچ كاري را كه ذلت در آن است دنبال نكن! در خط خودت! امام حسين(ع) مريد ميخواهد.
يعني امام حسين(ع) ميخواهد كسي خطش را برود، نه سگ ميخواهد، نه ديوانه ميخواهد. من ديدم يك كسي وارد حرم شد، مثل گربه راه ميرفت، اين مثلاً فكر ميكند خيلي عرفانش گل كرده است، بابا ببين! بلند شو! خود امام صادق(ع) وقتي كربلا ميآمد، چطور كربلا ميآمد؟ ما گاهي وقتها اصلاً چون تربيتمان تربيت مكتبي نيست، تربيتمان همراه با سليقهها و انحرافها است، يك دكاندارهاي حقهبازي هم پيدا شدهاند، الله اكبر! خوب او ميبيند كه مردم ساده هستند، خوب اگر مردم ساده هستند چرا استفاده نكنيم؟ نشسته و ميگويد: من با امام زمان(عج) يك روابطي دارم، ميگويند: آقا! دست آقا را ميبوسند و ميگويند: ميشود شما با امام زمان(عج) يك رابطهاي پيدا كني و ببيني راجع به ما چه ميگويد؟ ايشان سرش را چنين ميكند! آقا فرمودند: شما اين كارها را انجام بده! تو غلط كردي! باسمه تعالي غلط كردي! اين فكر ميكند امام زمان(عج) پول جيبش است كه يك كمي نگاهش كند، پيام بگيرد. بازي است.
چون وقتي مردم ما ساده شدند كسي… خوب آدم چه بگويد؟ تربيت ديني «كتابَ الله و عِترَتي» قرآن را بايد در نظر گرفت. آمده ميگويد: آقا شما شعر فلاني را قبول نداري؟ ميگويم: نه كه قبول ندارم. ميداني او چه كسي است؟ باسمه تعالي هر كس ميخواهد باشد، من شعر را با قرآن تطبيق ميكنم، اين قدر شعراي درجهي يك ما شعرهايي گفتهاند كه ضد قرآن است، اين قدر شعراي درجهي يك ما شعرهايي گفتهاند كه ضد روايت است، آنها را قبول نداريم. هر چه كه طبق روايت بود، قبول داريم. ما شعرا را كه از امام صادق(ع) بيشتر قبول نداريم. امام صادق(ع) فرمود: اگر يك حديثي از امام صادق شنيديد، با قرآن تطبيق بدهيد اگر طبق قرآن بود، عمل كنيد. اگر ضد قرآن بود، حديث امام صادق(ع) را هم به ديوار بزن! شاعر كه ديگر هيچ! «كتاب الله و اهل بيتي» ملاك داريم. تكرار ميكنم. كساني كه صداي اذان را بشنوند، سرگرم تجارت و تحصيل و مديريت و سياست و مجلس و كميسيون و جلسه و… كساني كه صداي اذان را بشنوند و دست از كار نكشند، آن كارشان شبيه شراب است. از نظر فقهي نميگويم ولي از نظر قرآني ميگويم.
خوب! احتكار لقمهي حرام است. حديث عجيبي است! پيغمبر فرمود: من دزد را ببينم خوشحالترم تا اينكه محتكر را ببينم! نگاهم به دزد بخورد خوشحالترم، از اينكه نگاهم بخورد به كسي كه دزد نيست، اما جنسي كه مورد نياز است انبار كرده است، كه مردم به آن محتاج شوند و گران بفروشد. خيلي حديث تندي است. حديث خيلي محتكر را تحقير ميكند. براي محتكر حديث بد است. حديث كه خوب است. براي محتكر بد است. تمام معاملاتي كه به ضرر اجتماع است، حرام است. تمام شد و رفت! ربا حرام است. خيليها راحت ربا ميگيرند. ميگويد: آقا ده ميليون دادهام، ماهي اينقدر بده! آقا حرام است، حرام، حرام، حرام! ربا مثل زناي با مادر است. حديث داريم رزق همه به حلال اندازهگيري شده است، چرا شما به سراغ حرام ميرويد؟ يك حديث و دو حديث نداريم. حديثهايي هست كه رزق هر كسي به حلال اندازهگيري شده است، كساني كه به سراغ حرام ميروند، خدا از حلال كمشان ميگذارد. پسر و دختر هم همينطور هستند، براي پسر و دختر خدا راه حلال تعيين كرده است، افرادي هستند كه عجله ميكنند، به سراغ حرام ميروند، آن وقت كار حلالشان تاب برميدارد. اگر اين حرام انجام نميداد، شايد ازدواجش زودتر ميشد. دنبال حرام ميرود، كارش تاب ميخورد. اينها را روايت داريم. خوب!
خطر کمفروشی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی
خطر کمفروشی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی
کمفروشی! کمفروشی که فقط شامل بقالها نیست. استادی هم که کم درس بدهد… منبری روی منبر، اگر به اندازهی آن پولی که میگیرد، حرف نزند. مثلاً در این چهل دقیقه، چقدر باید صحبت کند تا این مبلغ را بگیرد؟ شامل بنده هم میشود. شامل مدیر هم میشود. مدیری که در مدیریتش کوتاهی کند. «وَ لا تَبْخَسُوا النَّاس» (شعراء/183) کمفروش! «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) لقمهی حرام آدم را فاجر میکند. اول میگوید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» بعد میگوید: «إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ» (مطففین/7) اول میگوید: «لِلْمُطَفِّفینَ» بعد میگوید: «فاجر» بعد میگوید: «وَیْلٌ یَوْمَئذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ» (مطففین/10)
ما اگر خواسته باشیم در تعلیم و تربیت اثری داشته باشیم، باید ببینیم لقمهای که به بچههایمان میدهیم حلال است یا نه؟ اگر بچهتان را دوست دارید، لقمهی حرام به بچهتان ندهید. لقمه چطور حلال میشود؟ کار حلال باشد، اگر هم یک چیزی سال به آن خورد و پس انداز کردیم، خمسش را بدهیم. زکاتش را بدهیم، ده کیلو، پانزده کیلو، یک کیلویش را بدهیم. آخر برای تو که نیست. آقای کشاورز تو دانه را پاشیدی، خورشید سهم ندارد؟ خوب خورشید برای خداست. باد سهم ندارد؟ دیمی، باران سهم ندارد؟ خدا گفته است، در این ده، پانزده کیلو، چهارده کیلویش برای خودت، یک کیلو از آن را به فقرای محله بده، این هم به خاطر خورشید و باد و آب و اصلاً کارهای خودت هم از من است. چون من تو را خلق کردم. این من هستم که یک دانه را یک خوشه میکنم. میگوییم: نه! تولید خود من است، برای خود من است و زکات نمیدهیم.
آن وقت زکات نمیدهیم، روایات داریم، نه یکی و دو تا حدیث، کلی روایات داریم، هر مالی که تلف میشود، به خاطر این است که زکاتش داده نشده است. «وَ مَا تَلِفَ مَالٌ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا بِمَنْعِ الزَّکَاةِ» (بحارالانوار/ج93/ص20) بحمدالله زکات در ایران راه افتاده است، رشد کرده است، ما زکات گندممان بالای 500 میلیارد تومان است و روایات داریم که اگر مردم زکات بدهند، فقیر و گرسنهای نمیماند، خمس را باید بدهیم، زکات را باید بدهیم، و امام هم فرمود من ضامن هستم اگر خمس و زکات بدهید، مالتان کم نمیشود. ضامن است. نترسید. اگر میخواهیم تربیت کنیم، باید روی لقمهها کار کنیم. لقمهی حرام به بچه بدهیم، با روانشناسی و جامعه شناسی و کامپیوتر و امور تربیتی و اردو و… با این کارها بچه تربیت نمیشود. چون لقمهی حرام در شکمش است. شما اگر یک گربهی مرده را در یک استخر بیاندازید، گلاب بریزید، عطر بریزید، آب بریزید، هر چیزی بریزید، چون تا مادامی که گربهی مرده در استخر است، باز هم آب خوشبو نمیشود. چون گربهی مرده در آن است. لقمهی حرام این است. لقمهی حرام!
خوب! من از همه شماها و دستاندرکاران، همهی برادران و خواهرانی که از استان مرکزی در این چند روز زحمت کشیدند و برنامهها را تدارک کردند، حفاظتش، برقش، آبش، نمیدانم تهویهاش، سرویسش، از همهی دستاندرکاران تشکر میکنم، و این بحث را، این بحثهای آخر است که یا روز آخر ماه رمضان یا بعد از آن پخش میشود، همه را به خدا میسپارم.
خدایا! تو را به حق محمد و آل محمد، آنچه خیر و برکت برای خوبان تاریخ مقدر میکنی و در ماه رمضان به آنها لطف کردهای، همه را برای همهی ما مقدر بفرما! حدیث داریم که ماه رمضان تمام شود و کسی بخشیده نشود، شرمنده است. ما را از شرمندههای تاریخ قرار نده! یادمان بده چگونه خودمان را تربیت کنیم، آن گونه که تو میخواهی و توفیق بده که عمل کنیم. یادمان بده که از چه چیزهایی دوری کنیم و تقوایی بده که دوری کنیم. قلب امام زمان(عج) از ما راضی، ظهورش را نزدیک و ما را برای امام زمان(ع) بازو قرار بده، و همینطور که حضرت امیر(ع) یارانش را میدید و لذت میبرد، به ما توفیق بده طوری حرکت کنیم که امام زمان(ع) هر وقت به ما توجه میکند، یا لذت ببرد، یا لااقل از ما ناراضی نباشد.