آثار منفی و زیانبار اسراف از دیدگاه قرآن
آثار منفی و زیانبار اسراف از دیدگاه قرآن
1 محرومیت از محبّت خداوند
… ولا تُسرِفوا اِنَّهُ لایُحِبُّ المُسرِفین(2) اسراف نکنید که خداوند، اسراف کنندگان را دوست ندارد.
2 محرومیت از هدایت الهی
… اِنَّ اللّهَ لا یَهدی مَن هُوَ مُسرِفٌ کَذّاب(3) همانا خداوند، انسان اسرافکار و دروغگو را هدایت نمی کند.
3 محرومیت از همراهی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
واصبِر نَفسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدعونَ رَبَّهُم بِالغَدوةِ والعَشیِّ یُریدونَ وَجهَهُ ولا تَعدُ عَیناکَ عَنهُم تُریدُ زینَةَ الحَیوةِ الدُّنیا ولا تُطِع مَن اَغفَلنا قَلبَهُ عَن ذِکرِنا واتَّبَعَ هَواهُ وکانَ اَمرُهُ فُرُط(4)
و همیشه خویش را با کمال شکیبائی به محبّت آنان که صبح و شام خدا را می خوانند و رضای او را می طلبند وادار کن و یک
لحظه از آن فقیران چشم مپوش که به زینتهای دنیا مایل شوی و هرگز با آنان که ما دلهای آن ها را از یاد خود غافل کرده ایم و تابع هوای نفس خود شدند و به اسراف کاری پرداختند متابعت مکن.
4 محرومیت از مقام بندگی خداوند
پرهیز از اسراف و میانه روی در قرآن از ویژگی ها و صفات بندگان خداوند شمرده شده است، پیام این آیه، آن است که انسان های اسرافکار از رسیدن به چنین مقامی (بندگی خدا) محروم هستند. وعِبادُ الرَّحمنِ الَّذینَ…* والَّذینَ اِذا اَنفَقوا لَم یُسرِفوا ولَم یَقتُروا وکانَ بَینَ ذلِکَ قَوام(5)
5 سبب غضب خداوند
سخط و غضب خداوند از آثار اسراف و تجاوز از حدود الهی می شود. کُلوا مِن طَیِّباتِ ما رَزَقناکُم ولا تَطغَوا فیهِ فَیَحِلَّ عَلَیکُم غَضَبی…(6) تناسب بین جمله کُلوا مِن طَیِّباتِ ما رَزَقناکُم ولا تَطغَوا فیهِ می فهماند که منظور از طغیان، اسراف است.
6 گمراهی
… کَذلِکَ یُضِلُّ اللّهُ مَن هُوَ مُسرِفٌ مُرتاب(7) این گونه خداوند، هر اسرافکار تردید کننده ای را گمراه می سازد.
7 نا امیدی
اسراف در گناه و ستم به خویشتن، در قرآن از عوامل و زمینه های نا امیدی مطرح شده است.
قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسرَفوا عَلی اَنفُسِهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعًا اِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیم(8) زیرا اگر اسراف، سبب نا امیدی نباشد، نهی از آن معنا ندارد.
8 تکذیب انبیا و رهبران الهی
تکذیب پیامبران الهی در قرآن از آثار و پیامدهای روحیه اسرافگری مطرح شده است.
واضرِب لَهُم مَثَلاً اَصحابَ القَریَةِ اِذ جاءَهَا المُرسَلون* اِذ اَرسَلنا اِلَیهِمُ اثنَینِ فَکَذَّ بوهُما…* قالوا طائرکُم مَعَکُم أاِن ذُکِّرتُم بَل اَنتُم قَومٌ مُسرِفون(9)
9 سبب درماندگی
زیاده روی و اسراف در قرآن یکی از عوامل درماندگی معرفی شده است. ولا تَجعَل یَدَکَ مَغلولَةً اِلی عُنُقِکَ ولا تَبسُطها کُلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ مَلومًا مَحسور(10)
10 فساد در زمین
ولا تُطیعوا اَمرَ المُسرِفین* اَلَّذینَ یُفسِدونَ فِی الاَرضِ ولا یُصلِحون(11)
فرمان مسرفان را اطاعت نکنید، همانها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند.
11 حسرت و پشیمانی
ولا تَجعَل یَدَکَ مَغلولَةً اِلی عُنُقِکَ ولا تَبسُطها کُلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ مَلومًا مَحسور(12)
نه هرگز دست خود را در احسان به خلق، محکم بسته دار و نه بسیار باز و گشاده (اسراف) که هر کدام کنی به نکوهش و حسرت خواهی نشست.
12 گناه و فحشا
حضرت لوط علیه السلام در خطاب به قومش، روحیه اسرافکاری و تجاوز را عامل گناه و فحشای آنها برشمرده است. ولوطًا اِذقالَ لِقَومِهِ اَتَأتونَ الفاحِشَةَ ما سَبَقَکُم بِها مِن اَحَدٍ مِنَ العالَمین * اِنَّکُم لَتَأتونَ الرِّجالَ شَهوَةً مِن دونِ النِّساءِ بَل اَنتُم قَومٌ مُسرِفون(13) اِذ قالَ لَهُم اَخوهُم لوطٌ اَلا تَتَّقون * اَتَأتونَ الذُّکر انَ مِنَ العالَمین * وتَذَرونَ ما خَلَقَ لَکُم رَبُّکُم مِن اَزواجِکُم بَل اَنتُم قَومٌ عادون(14)
13 قحطی و گرسنگی
وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً کانَت ءامِنَةً مُطمَئنةً یَأتیها رِزقُها رَغَدًا مِن کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَت بِاَنعُمِ اللّهِ فَاَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الجوعِ والخَوفِ بِما کانوا یَصنَعون(15)
خداوند (برای آنها که اهل کفران و اسراف هستند) مثلی زده: منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزیش بطور فراوان از هر مکانی فرا می رسید، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به سبب اعمالی که انجام می دادند لباس گرسنگی و ترس را در اندامشان پوشانید.
در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شد که فرمود: گروهی از بنی اسرائیل آن قدر زندگی مرفهی داشتند که حتی از مواد غذایی مجسمه های کوچک می ساختند و گاهی با آن (آلودگی) بدن خود را نیز پاک می کردند، اما سرانجام کار آنها به جائی رسید که مجبور شدند همان مواد غذائی آلوده را بخورند و این همان است که خداوند در قرآن فرموده وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً…(16)
امام باقر علیه السلام فرمود: … جمعیتی پیش از شما زندگی می کردند که خداوند به آنها نعمت فراوان داد اما ناشکری کردند و مواد غذائی را بی جهت از میان بردند و خداوند برکات خود را از آنها گرفت و به قحطی گرفتارشان ساخت.(17)
14 زندگی سخت
ومَن اَعرَضَ عَن ذِکری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنکًا ونَحشُرُهُ یَومَ القِیامَةِ اَعمی* قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنی اَعمی وقَد کُنتُ بَصیرا* قالَ کَذلِکَ اَتَتکَ ءایتُنا فَنَسیتَها وکَذلِکَ الیَومَ تُنسی* وکَذلِکَ نَجزی مَن اَسرَفَ ولَم یُؤمِن بآیاتِ رَبِّهِ ولَعَذابُ الآخِرَةِ اَشَدُّ واَبقی(18)
هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور می کنیم می گوید: پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟ من که بینا بودم! می فرماید: آن گونه که آیات ما برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی؛ امروز نیز تو فراموش خواهی شد و این گونه جزا می دهیم کسی را که اسراف کند، و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است.
مرحوم علامه طباطبایی در این مورد، فرمودند: کسی که همه چیزش از آن خداوند است، اگر او را فراموش کند، در حقیقت از مسیر اعتدال و حق خارج شده و چنین فردی اسرافکار و متجاوز است لذاست که خداوند آنان را به عذاب شدید و دردناک دنیوی مبتلا می کند.(19)
15 زیبا پنداشتن زشتی ها
… کَذلِکَ زُی¨ِّنَ لِلمُسرِفینَ ما کانوا یَعمَلون(20) همین (کفران و غفلت است) که اعمال زشت اسراف کاران را در نظرشان، زیبا نموده است.
16 کوری در قیامت
ومَن اَعرَضَ عَن ذِکری… ونَحشُرُهُ یَومَ القِیامَةِ اَعمی… وکَذلِکَ نَجزی مَن اَسرَفَ ولَم یُؤمِن بآیاتِ رَبِّهِ ولَعَذابُ الآخِرَةِ اَشَدُّ واَبقی(21) هر کسی از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت و روز قیامت او را کور محشور خواهیم کرد،… این گونه جزا می دهیم کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.
17 عذاب دنیوی
یکی دیگر از فرجام های اسراف که در قرآن به آن اشاره شده، عذاب های دنیوی است.
خداوند متعال درباره قوم لوط می فرماید: اِنَّکُم لَتَأتونَ الرِّجالَ شَهوَةً مِن دونِ النِّساءِ بَل اَنتُم قَومٌ مُسرِفون* واَمطَرنا عَلَیهِم مَطَرًا فانظُر کَیفَ کانَ عاقِبَةُ المُجرِمین(22)
آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می روید، نه زنان؟ شما جمعیت اسراف کاری هستید بارانی بر آنها فرستادیم (بارانی از سنگ که آنها را نابود ساخت) اکنون بنگر سرانجام کار مجرمان به کجا کشید. لِنُرسِلَ عَلَیهِم حِجارَةً مِن طین* مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ لِلمُسرِفین(23) خداوند فرشتگان عذاب را با سنگ هایی ویژه بر سر آنان (قوم لوط) فرو فرستاد و همه مسرفان را نابود کرد.
18 ورود در آتش جهنّم
واَنَّ المُسرِفینَ هُم اَصحابُ النّار(24) و مسرفان اهل آتشند.
حضرت علی علیه السلام فرمود: النار غایة المفرطین(25) سرانجام افراد تندرو ،هلاکت و آتش جهنّم است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: من بنی بنیانا ریاء و سمعة حمله یوم القیامة الی سبع أرضین ثمّ یطّوقه نارا توقد فی عنقه ثم یرمی به فی النار فقلنا: یا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم کیف یبنی ریاء و سمعة؟ فقال: یبنی فضلا علی ما یکفیه او یبنی مباهاة (26) هر کسی که ساختمانی را از روی ریا و سمعه (شنواندن به مردم کارهایی را که مایه کسب جاه است) بسازد باید آن را در قیامت تا هفت طبقه زمین حمل کند و بر گردنش آتشی آویزان خواهد شد و به داخل آتش جهنم انداخته می شود. از حضرت سؤال شد، مراد از ریاء و سمعه چیست؟ فرمود: این که ساختمانی بسازد بیش از نیازش تا بر دیگران فخر کند.
19 هلاکت
… واَهلَکنَا المُسرِفین(27) سرانجام مسرفان را هلاک گردانیدیم.
منظور آیه از مسرفین، کسانی هستند که در مورد خود و جامعه ای که در آن زندگی می کردند و نیز در حق خدا و انبیای الهی، اسراف و تجاوز و ستم مرتکب شدند و آیات الهی و رسالت پیامبران را تکذیب نمودند و نعمت نبوت و یاد حق را انکار کردند و سعادت و آخرت خود را نادیده گرفتند و از این جهت، خداوند آنان را به شدیدترین وجه مجازات کرد و به هلاکت و نابودی رساند.(28)
حضرت علی علیه السلام فرمود: لن یهلک من اقتصد (29) هرگز به هلاکت نمی رسد کسی که میانه روی کند. (اسراف نکند).
حضرت علی علیه السلام فرمود: علیک بالقصد فانه اعون شی ء علی حسن العیش، و لن یهلک امرؤ حتی یؤثر شهوته علی دینه(30) بر تو باد به میانه روی زیرا که آن یاری کننده چیزیست بر نیکوئی زندگی، و هرگز مردی به هلاکت نمی رسد تا آن که خواسته های نفسانی خود را بر دینش مقّدم کند.
حضرت علی علیه السلام فرمود: و سیهلک فیّ صنفان: محبٌ مفرط یَذْهبُ به الحُبّ الی غیر الحقّ و مبغضٌ مفرط یَذهَبُ به البغضُ الی غیر الحقّ و خیرُ الناس فیّ حالاً النَّمط الاوسطُ فالزموه…(31) به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می گردند: دوستی که افراط کند و به غیر حق کشانده شود و دشمنی که در کینه توزی با من زیاده روی کرده و به راه باطل در آید. بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستند. از آنها جدا نشوید.
20 برادر شیاطین
وءاتِ ذَا القُربی حَقَّهُ والمِسکینَ وابنَ السَّبیلِ ولا تُبَذِّر تَبذیرا* اِنَّ المُبَذِّرینَ کانوا اِخوانَ الشّیاطینِ وکانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفور(32)
حقوق خویشاوندان و ارحام خود را ادا کن و نیز فقیران و رهگذران را به حق خودشان برسان و هرگز اسراف مکن که مبذّران (اسراف کنندگان) برادر شیطانند و شیطان است که سخت کفران نعمت پروردگار خود کرد.
آثار منفی و زیانبار اسراف از دیدگاه اهل بیت (ع)
1. تنبلی در اطاعت خداوند
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ایاکم و فضول المطعم، فانه… یبطی بالجوارح عن الطاعة…(33)
از پرخوری (اسراف در خوردن) بپرهیزید که اعضای بدن را در اطاعت خداوند تنبل می سازد.
2. نابودی سرمایه
حضرت علی علیه السلام فرمود: القصد مثراة و السرف مثواة(34) اعتدال و میانه روی در مصرف، سبب فراوانی مال و ثروت و اسراف و زیاده روی، باعث نابودی و تباهی آن است.
3. فقر
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: من بذّر افقره الله(35) کسی که مالش را بیهوده هدر دهد خدا او را فقیر می کند.
حضرت علی علیه السلام فرمود: سبب الفقر، الاسراف(36) سبب فقر، اسراف است.
حضرت علی علیه السلام فرمود: ما عال امرؤ اقتصد (37) انسانی که میانه روی کند فقیر و محتاج نشود.
امام صادق علیه السلام فرمود: انّ السرف یورث الفقر (38) اسراف فقر می آورد.
امام کاظم علیه السلام فرمود: من اقتصد وقنع، بقیت علیه النعمة و من بذّر و اسرف زالت عنه النعمة(39) میانه روی و قناعت سبب بقای نعمت و تبذیر و اسراف سبب زوال نعمت می شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: ضمنتُ لمن اقتصد ان لایفتقر(40) من برای کسی که میانه روی کند (اسراف نکند) ضمانت می کنم که فقیر نشود.
حضرت علی علیه السلام فرمود: الاقتصاد ینمی القلیل، الاسراف یفنی الجزیل(41) میانه روی مال اندک را رشد و اسراف مال زیاد را نابود می کند.
4. قساوت قلب
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ایاکم و فضول المطعم؛ فانه یسمّ القلب بالقسوة…(42) از پرخوری (اسراف در خوردن) بپرهیزید که قلب را سخت می کند.
حضرت علی علیه السلام فرمود: اذا ملی ء البطن من المباح عمی القلب عن الصلاح(43) هرگاه شکم از خوردنی های مباح پر شود، دل از دیدن خیر و صلاح کور می شود.
5. منشأ دردها
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: از پرخوری بپرهیزید زیرا سبب فساد بدن و منشأ دردهاست.(44)
حضرت علی علیه السلام فرمود: علیکم بالقصد فی المطاعم، فانه ابعد من السرف واصحّ للبدن(45) بر شما باد رعایت میانه روی در مصرف غذاها در جایی که اطعام می شود، زیرا اقتصاد و میانه روی دور از اسراف و زیاده روی است و برای سلامت بدن بهتر است.
حضرت علی علیه السلام فرمود: من کثر اکله قلّت صحته و ثقلت علی نفسه مؤنته(46) هر که خوراکش زیاد باشد، سلامتی اش کم باشد و بار زندگی بر دوش او سنگین شود.
6. محرومیت از تیز هوشی
حضرت علی علیه السلام فرمود: لاتجتمع القطنة و البطنة تیز هوشی و پرخوری (اسراف در خوردن) با هم جمع نمی شود.
7. مستجاب نشدن دعا
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ان اصنافا من امّتی لایستجاب لهم دعاؤهم… و رجل رزقه الله مالا کثیرا فانفقه، ثم اقیل یدعوا یا رب ارزقینی! فیقول الله عزّ و جلّ: الم ارزقک رزقا واسعا؟ فهلا اقتصدت فیه کما امرتک و لم تسرف، و قد نهیتک عن الاسراف(47) گروههایی از امت من دعایشان مستجاب نمی شود… و مردی که خداوند مال فراوانی روزی او سازد، و او آن مال را خرج (ولخرجی) کند، سپس رو به دعا آورد و بگوید: پروردگارا به من روزی بده! خداوند بزرگ به چنین کسی می فرماید مگر به تو روزی گسترده ندادم، چرا چنان که به تو امر کرده بودم میانه روی نکردی و به اسراف پرداختی، در صورتی که من تو را از اسراف نیز نهی کرده بودم.
امام صادق علیه السلام فرمود: رجل اعطاه الله مالاً فانفقه فی غیر حقه، ثم قال اللهم ارزقینی، فلا یستجاب له…(48) مردی که خدا مالی به او عطا کند، و او آن را در غیر جای شایسته خود به مصرف رساند، و از خدا طلب روزی کند، دعایش مستجاب نمی شود.
8. محرومیت از پند پذیری
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ایّاکم و فضول المطعم، فانه… یصمّ الصم عن سماع الموعظه(49) از پرخوری (اسراف در خوردن) بپرهیزید که همّتها را از شنیدن پند و اندرز، کر می کند.
9. از گناهان کبیره
امام صادق صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: و الکبائر محّرمة و هی الشرک بالله… و الاسراف و التبذیر…(50) گناهان کبیره از محرمات الهی است که عبارتند از: شرک بالله، اسراف و تبذیر.
10. از زمره جاهلان
حضرت علی علیه السلام فرمود: لایری الجاهل الامفرطا او مفرّط(51) افراد نادان یا تند روی می کنند تا کند روی می کنند.
11. خواری و ذلّت در آخرت و نزد خدا
حضرت علی علیه السلام فرمود: اعطاءَ المال فی غیر حقّه تبذیر و اسرافٌ و هو یرفع صاحَبه فی الدنیا و یضعَهُ فی الاخرة و یکرمه فی الناس و یُهینُه عند الله…(52)
بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت پست خواهد کرد، در میان مردم ممکن است گرامی اش بدارند، امّا در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است.
در پایان لازم به ذکر است که ریشه ها و عوامل اسراف منحصر به موارد ذکر شده نخواهد بود، بل که شاید از نظر مخاطبان، موارد دیگری قابل طرح باشد که امیدواریم
همه دلسوزان و فرهیختگان با پیگیری این مباحث در ارتقای شناخت و آگاهی جامعه نسبت به ریشه ها، آسیب ها و راه های پیشگیری از اسراف، گام های مؤثری بردارند تا ان شاءالله شاهد تطهیر جامعه اسلامی از هر گونه آلودگی اسراف و تجاوز از حدود الهی باشیم.
پی نوشت ها:
1. سایت رهبری.
2. سوره انعام، آیه 141، سوره اعراف، آیه 31.
3. سوره مؤمن، آیه 28.
4. سوره کهف، آیه 28.
5. سوره فرقان، آیه 63 و 67.
6. سوره طه، آیه 81.
7. سوره مؤمن، آیه 34.
8. سوره زمر، آیه 53.
9. سوره یس، آیه 13 و 14 و 19.
10. سوره اسراء، آیه 29.
11. سوره شعراء، آیه 150 و 151.
12. سوره اسراء، آیه 29.
13. سوره اعراف، آیه 80 و 81.
14. سوره شعراء، آیه 161 و 165 و 166.
15. سوره نحل، آیه 112.
16. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 91.
17. همان.
18. سوره طه، آیه 124 و 127.
19. المیزان، ج 14، ص 341.
20. سوره یونس، آیه 12.
21. سوره طه، آیه 124 و 127.
22. سوره اعراف، آیه 81 و 83.
23. سوره ذاریات، آیات، 32 و 34.
24. سوره غافر، آیه 43.
25. غررالحکم، ج 1، ص 20.
26. وسائل الشیعه، ج 3، ص 588.
27. سوره انبیاء، آیه 9.
28. تفسیر نمونه، ج 13، ص 363.
29. غررالحکم، ج 2، ص 1187.
30. همان، ص 1186.
31. نهج البلاغه، خطبه 127.
32. سوره اسراء، آیه 26 و 27.
33. میزان الحکمه، ج 1، ص 214.
34. الحیاة ج 4، ص 322.
35. بحارالانوار، ج 103، ص 21.
36. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 646.
37. وسائل الشیعه، ج 12، ص 41.
38. تحف العقول، ص 297.
39. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 321، ح 1721.
40. غررالحکم، ج 1، ص 21.
41. میزان الحکمه، ج 1، ص 214.
42. همان، ص 115.
43. مستدرک الوسائل، ج 16، ص 210.
44. غررالحکم، ج 2، ص 484.
45. مستدرک الوسائل، ج 16، ص 214.
46. الکافی، ج 2، ص 510.
47. همان، ج 5، ص 67.
48. میزان الحکمه، ج 1، ص 214.
49. وسائل الشیعه، ج 15، ص 262.
50. نهج البلاغه، حکمت 70.
51. نهج البلاغه، خطبه 126.
کلمات کليدي: اسراف پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم قرآن من خدا خداوند حضرت علی علیهالسلام عامل اسراف از دیدگاه قرآنآثار منفی و زیانبار اسراف از دیدگاه قرآن
حجاب و آسيب هاي رواني
حجاب و آسيب هاي رواني
حجاب به عنوان عامل بازدارنده انسان از خود آرايي هاي غيرمنطقي و بي حد و مرز يكي از دستورات ين مبين اسلام است كه حكم آن پس از اتمام كليه ي احكام اعتقادي و بنيادي دين در مدينه بر پيامبر گرامي اسلام نازل شد . نزول حكم حجاب پس از ريشه دار شدن اعتقادات نمود تكاملي بود اين فرمان است . اگر پايه ها و بنيادهاي اعتقادي بر سنگ بناي محكمي نهاد شده باشد، درك و به كار بردن حجاب بسيار راحت و سريع صورت خواهد گرفت.ججاب موجب بهداشت رواني جامعه مي باشد. اساسا سلامت جامعه بر روي اعتماد متقابل بين دو پيكري اجتماعي استوار است. پوشش زنان باعث مي شود كه جوانان اجتماع نسبت به زن و احساسات دروني او اعتماد كرده و او را شايسته تشكيل كانون به ظاهر كوچك اما گسترده ي خانواده بدانند. از سوي ديگر دختران و زنان جامعه با پوشش صحيح ، خويشتن را از آماج نگاه هاي هرزه حفظ كرده و آرامش و آسايش رواني براي آن ها به وجود خواهد آمد.گزارش هايي كه از بي بندو باري هاي موجود درغرب و آثار سوء رواني حاصل از آن به گوش مي رسد تاييدگر همين نكته است كه پوشش توصيه شده از سوي اسلام ضامن آرامش رواني، فردي و اجتماعي است.دين و حجاب به عنوان يك حكم ديني در آرامش رواني افراد پي برد، زيرا بي بند وباري و عدم تقييدات ارزشي از سوي زنان يكي از عوامل مهم سوء رفتار نسبت به آنان است.و چه زيبا حضرت علي (ع) با آشنايي كامل با اين آثار شوم ناشي از عدم پوشش براي حفظ رواني افراد و جامعه، خطاب به امام حسن (ع) مي فرماید:در پرده ي حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سخت گيري در پوشش، عامل سلامت و استواري آنان است.در واقع حضرت براي ايجاد سلامت رواني زنان و حفظ آن ها از افسردگي اضطراب و كابوس ها كه ناشي از سوء رفتارهاي پاره اي از مردان نسبت به آنان است توسعه به پيشگيري فرموده و حجاب را به عنوان عامل مهم كنترل رواني جامعه مطرح مي فرمايد.اين جامعه نگري و توجه به تمامي زاوياي يك مسئله از يك انسان برجسته آسماني چون علي بن ابيطالب (ع) امري اعجاب انگيز نيست كه او فراتر از زمان و مرزها مي انديشد و نسخه هايي كه او براي بشر مي پيچيد هرگز بدون جواب نبوده و در آينده چشم دنيا دستان بلند انديشه او را خواهد بوسيد.بنابراين حجاب و پوشش زنان نه تنها عامل افسردگي نیست بلكه پيام آور آرامش رواني هم براي خود زنان محجبه و هم در نگاه كلان براي جامعه اسلامي خواهد بود و درمان يا بهتر بگوييم پيشگيري از بيشتري از بسياري از بيماريهاي هولناك جنسي قرن بيستم و بيست و يكم در سايه چنين نظام ديني و راهكارهايي خواهد بود.شايد رويكرد جديد دختران جوان امروز به حجاب نشانه خستگي روحي آنان از بي بندو باري موجود در جامعه و هتك حرمتها باشد.چنان چه در روزنامه ها مي خوانيم كه علت عمده خودكشي بسياري از دختران دركشورهاي غربي حكايت از آزردگي آنان از اين همه سوء رفتار ناشي از بي بندو باري ها و نبودن هيچ گونه حريمي بين زن و مرد و شكسته شدن تمامي مرزهاي امنيتي حتي از سوي پدرانشان دارد.اينجاست كه سخن حضرت امير (ع) در مورد كنترل و تحديد ارتباطات و ضرورت پوشش براي زنان نمود و جلوه بيشتري مي يابد
آسيب هاي رواني زنان
آسيب هاي رواني زنان
حضرت علي با در نظر گرفتن توانش رواني و تحمل و ظرفيت افراد مي فرمايد:به اندازه ي توان و استعداد هر كسي از او انتظار داشته باشيد.روان شناسان معتقد اند بيشترين آسيب رواني، زماني بر زنان وارد مي شود كه بيش از تحمل و طاقت جسمي و رواني آنان توقع و انتظار از آنها داشته باشد.در پژوهشي كه راجع خوشبختي با همكاري بيش از 140 دانشگاه در 100 كشور جهان مدت 25 سال انجام گرفته است نتايجي به دست آمده است كه قسمتي را بيان مي كنم.بي حوصله گي و بدبختي زماني صورت مي گيرد كه انسان كاري انجام دهد كه بسيار بالاتر يا پايين تر از توانش باشد. چنان چه فرد كاري را شروع كند كه نيرو و توان انجام آن را نداشته باشد يا هدفي را برگزيند كه مطابق با نيرو و توان خودش نباشد، دچار اضطراب مي شود و اگر كاري را انجام دهد كه بسيار كوچك و كمتر از نيرو و توانش باشد باعث خواهد شد كه فرد، بي حوصله شود و به افسردگي دچار گردد.پس هدف و كار بايد با نيرو هماهنگي داشته باشد.افسردگي و اضطراب در اين سخنان اگرچه عمومي است و زن و مرد را شامل مي شود ولي در زنان موقعيتي حساس تر دارد. آنچه در پژوهش فوق به چشم مي خورد توجه به توان افراد و هماهنگي آن با هدف هاست.اين نتيجه در طول 25 سال با فعاليت مستمر تعداد زيادي پژوهشگر به دست آمده است و ما مي بينيم كه در 14 قرن پيش بدون كارگاه هاي روانكاوي و موسسات روان شناسي دانشگاهي، حضرت علي (ع) با نگرش امامي خود اين نكته را بيان فرموده اند. و در مورد زنان سفارش بيشتري مي كند كه :كاري كه برتر از توان زن است به او وامگذار، كه زن گل بهاري است ،نه پهلواني سخت كوش.و نيز مي فرمايد:بارهاي سنگين را بر زنان تحميل نكنيد و خود را از آنان (استفاده ي بيش از توانشان) بي نياز كنيد. اين عدم تحمل بارهاي سنگين و امور مشكل بر زنان زمينه ي آرامش رواني را براي آنان فراهم مي كند.زيرا طبق نظام هماهنگ آفرينش وظيفه ي اصلي آنان ايجاد تربيت نسل ها در محيط خانواده و جامعه است و وظيفه ي ديگر آنان ايجاد ارتباط انساني و متعالي براي خود و ديگران و در واقع با چشم مادرانه به هستي نگريستن است.يكي از آسيب هاي رواني كه امروز دامن گير بشر شده است و اختلاف رواني فراواني را به همراه دارد سردرگمي در رفتار هاي جنسيتي است.به عبارت ديگر وقتي به فردي تكليفي خارج از فطرت و طبيعت او داده شود و با القاهاي گوناگون از شكل حقيقي خود خارج شود و نتواند در شمار افراد جنس مخالف هم قرار گيرد دچار تحير در رفتارهاي جنسيتي قرار مي گيرد و اين ابتداي آسيب رواني است.آمار نشان ميدهد كه درصد افسردگي زنان دو برابر مردان است و اين بيماري رواني در قرن حاضر به اين ميزان بالا رسيده است. در قرني كه ادعاي تساوي زن و مرد مطرح است . آيا دلايل افسردگي زنان اين نيست كه با ناديده گرفتن تفاوت هاي زن و مرد خود را با مردان مقايسه مي كنند. وقتي مي بينند كه آنها در عقل نظري و عقل اجتماعي و سياست توانايي هاي فضايي و رياضيات و چرخش ذهني از زنان قوي تر هستند از اين رو احساس حقارت كرده و بدون توجه به بينش دروني خود و حس تناسب و دم سازی و خصلت پيوند جويي و عقل عملي و عواطف … كه قوي تر از مردان است دچار خود كم بيني و افسردگي ناشي از احساس تبيعض مي شوند؟به يقين افسردگي زنان در عصر حاضر عارضه اي ناشي از تبليغات سوء است. تحقيقات نشان مي دهد كه شيوع افسردگي در زنان بيشتر از مردان است. به عبارت ديگر زنان دو يا سه برابر مردان به افسردگي مبتلا مي شوند . آماري كه از درصد بيماران مبتلا به افسردگي كه در بيمارستان هاي روان درماني بستري شده اند و يا به صورت سرپايي درمان شده اند، ارائه گرديده گوياي اين حقيقت است و تفاوت عمده ي بين زنان و مردان در اين پژوهش آماري قابل تامل است
در رابطه با محبت کردن به زنان
در رابطه با محبت کردن به زنان
حضرت علی (ع) می فرماید: «من اخلاق الانبیاء حب النساء» (محبت نسبت به زن از اخلاق پیامبران است ) در واقع حضرت علی (ع) با ذکر این عبارت توجه به زن و ابراز محبت و عشق نسبت به او را برای دیگران ارزشمند جلوه می دهد تا افراد دیگر با الگوگیری از پیامبران در برخوردهای خود محبت به زن را سرلوحه زندگی قرار داده و بدین وسیله نیاز طبیعی زنان برآورده شود.گفتنی است که توجه به نیازهای زنان در سیره عملی حضرت علی (ع) نیز کاملاً مشهود است. زنان نیاز به همدردی و همدلی از سوی همسر خویش دارند و با این همدردی می یابند که زحتمهای فراوان آنها در حفظ زندگی و گرداندن چرخة بزرگ خانواده نادیده گرفته شده است. در سیرة عملی حضرت علی (ع) می خوانیم که حضرت امیر (ع) نسبت به فاطمه الزهرا دلسوزی کرده و با ابراز ناراحتی از سختیهایی که همسرش در زندگی مشترک آنها می کشد به او پیشنهاد می کند تا با پدر بزرگوار خود صحبت کرده و تقاضای خدمتکار کند و حضرت زهرا نیز چنین می کند و پیامبر در پاسخ دخت گرامی خود تسبیحات حضرت زهرا (س) را به او تعلیم می نماید.همانطور که در صفحات قبل گفته شد حضرت علی (ع) در مورد اهمیت دادن به کار زنان در منزل می فرماید : «جهاد المرأه حسن التبعل»در این سخن آسمانزاد، ارزش گذای کار زن در منزل و همسرداری او درحد جهاد در راه خدا بیان شده است اما حضرت امیر (ع) در مورد اعتدال در پرداختن به امور خانه نیز سفارش نموده تا نیازهای شخصی زن قربانی خانواده نگردد در عین حال نیازهای خانواده نیز در نظر گرفته شود. حضرت می فرماید : بیشترین همت و دلمشغولی خود را صرف خانواده و اولاد نکنید . یعنی وقتی را برای خویشتن بگذارید. چون یکی از نیازهای اساسی هر انسانی از جمله زن رشد و تعالی و پویایی است پس اگر زن از این نیازها غافل شده و تنها به نیازهای خانواده بپردازد دچار افسردگی و آسیب پذیری روانی می گردد.
نقش زن در جامعه از دیدگاه امام علی (ع)
نقش زن در جامعه از دیدگاه امام علی (ع)
از آنجا که نظام اجتماعی در طرح نظام حکومتی اسلام با حیات انسانی پیوندی قوی دارد و در این طرح حکومتی زنان جایگاه ویژه ای دارند، چرا که عرصه حیات اجتماعی یکی از ساحتهای مهم تکاپو و رشد و تعالی انسان به سوی کمال است و اسلام بعد از اینکه زن را به مقام و مرتبت انسانی رساند در جهت نیل او به کمال هیچ گونه ممانتعتی به عمل نیاورد.گرچه مسئولیتهای طبیعی و کنش فطری آنها احراز برخی از مشاغل (جهاد، حکومت، قضاوت) را برایشان محدود می سازد، اما فضای سیاسی برای فعالیتها و مشارکتهای اجتماعی دیگر باز است . همان طور که پیامبر اکرم (ص) او را در فعالیتهای اجتماعی همچون بیعت، مسئوولیت امر به معروف و نهی از منکر ، هجرت، پناهندگی سیاسی و حرکات اجتماعی دیگر سهیم ساخت از آنجا که در این تحقیق فرصت پرداختن به آنها نمی باشد، به همین مقدار بسنده می کنیم.چراکه همان طور که اشاره شد زنان به جهت ساختار روانی خاص خود بیش از مردان در معرض آسیب و هدف توطئه توطئه گران وفتنه جویان قرار می گیرند. چون یکی از ویژگیهای زن،ظرافت روحی و قدرت عاطفه اوست اگرچه این روحیه حساس برای تربیت انسان و ایفای نقش مادری زن ضرورت دارد ولی اگر درمسیر صحیح قرار نگیرد و دائما تحت مراقبت و تربیت شدید نباشد در معرض خطر سوء استفاده و بهره کشی غیرمعقول و غیر منطقی و ظالمانه قرار خواهد گرفت.تجربه تاریخی نشان داده است، زنان بیش از مردان در معرض سوء استفاده سیاسی قرار می گیرند. نکته مهمی که امام در جریان فعالیتهای اجتماعی زنان موردتوجه قرار دادند میزان آسیب پذیری زنان و توجه به اینکه مراقب باشند که مورد بهره کشی قرار نگیرند ، چرا که شیادان و فرصت طلبان در کمین هستند.خطبه 80 امام علی(ع) پس از یک حادثه (جنگ جمل) نکته مهمی را که در واقع به نفع زنان است تذکر می دهد و از حقیقتی پرده بر می دارد که مراعات آن در حوادث و فتنه ها راهگشا و جهت نما است. در واقع این خطبه یک حکم ارشادی را بیان می کند، زمینه انحراف و سوءاستفاده را نشان می دهد.و هشداری است برای آنها که در بحرانها و درگیریهای سیاسی و اجتماعی قرار می گیرند و دانسته و نادانسته کمک به ظلم و فساد می کنند.عواملی که از دیدگاه امام علی (ع) آسیب پذیری اجتماعی زنان را افزایش می دهد .
1.تاثیر عواطف و احساسات آنها بر قضاوتهای عقلی
2.هیجانات و انفعالات شدید زنان
3. نقصان در ایمان که به جهت ترک نماز در ایام حیض برای زن ایجاد می شود (همین مضمون در سخنی از پیامبر اکرم (ص) نیز آمده است).
4.زیبادوستی و خود آرایی در زنان
5.عاطفه دگر خواهی و ارتباطات گسترده
همان طور که گفته شد به خاطر وجود این پنج ویژگی در زنان، زمینه آسیب پذیری اجتماعی و دینی آنان، افزایش می یابد و مجموعه صحبتهای امام علی (ع) ، ایجاد حساسیت و جلب توجه زنان به این مقوله ها و همچنین دست اندرکاران اداره جامعه است.امروزه از نظر روان شناسی ثابت شده ، زنانی که برای جلب نظر مردان خویش، خود را به آب و آتش زده و آسایش جسم و روح خویش را فدای یک لحظه (عنایت آنان می سازند اصولا افرادبیمار، افسرده و اندرونی ناامن و پر اضطراب دارند ).به همین جهت امام علی (ع)به فرزندشان امام حسن، لزوم کنترل این حس دگر خواهی وارتباطات گسترده را یادآور می شوند . ما حصل کلام اینکه از منظر امام علی (ع) هیچ گونه ممانعتی برای فعالیتهای اجتماعی خانمها وجود ندارد کما اینکه حضرت فاطمه زهرا(ع) و دخترشان زینب(ع) چنین فعالیتهایی را داشتند.در حکومت علی(ع) نیز بانوانی بودند مصصم و ثابت قدم،که در راه احیای ارزشهای اسلامی و دفاع از حریم ولایت و امامت و پاسداری از اسلام تلاش کردند و ثابت قدم و استوار، و با قدرت تمام در مقابل توطئه گران ایستادند. از جمله آنها زرقاء بنت عدوی است که در صفین میان لشکر امیر مومنان بود و مردم را به نصرت آن حضرت تشویق می نمود. وی شعرها و مقاله های فصیح بسیار در این موضوع سروده است.از جمله صحابه امام علی (ع) سوده دختر اشتر همدانی است که اموال خود و قبیله اش را سربازان معاویه گرفته بودند. او به دربار معاویه رفت و اموال را بازخواست، معاویه شعرهای سوده را که در جنگ صفین علیه او سروده شده بود یادآور گشت و سوده پاسخ داد، البته این اشعار از من است و شخصیتی چون من به خاطر ترس، هرگز از حق رویگردان نمی شود. و از دوستی علی (ع) دفاع نمود. در جنگ جمل نیز زنان صحابه حدود 20 نفر همراه حضرت بودند.