مقامات و مراحل عرفانی و سلوک، رسیدن به مقام «رضا» دشوار و ارجمند است.
مقامات و مراحل عرفانی و سلوک، رسیدن به مقام «رضا» دشوار و ارجمند است.
به راستی که حسین بن علی(ع) در میان آنان - که یکی به درد یا درمان و یکی به وصل یا هجران میاندیشید و آن را میپسندید - «آنچه را جانان پسندد» میپسندید. کربلا تجلیگاه رضای انسان به قضای خدا بود. حضرت در واپسین لحظات حیات در قتلگاه، زمزمه میکرد: «الهی رضی بقضائک».
این مرحله از عرفان؛ یعنی خود را هیچ ندیدن و جز خدا ندیدن و در مقابل پسند خدا اصلا پسندی نداشتن. در آغاز حرکت از مکه به سوی کوفه نیز فرموده: «رضا الله رضانا اهل البیت ؛رضا و پسند ما خاندان، همان پسند خدا است». (22)
حضرت با مجاهدت، ریاضت و زهدورزى خالصانه به مقام رضا رسیده بود . این مقام درتمامی برخوردهاى حضرت با دشمن ظهور و بروز پیدا می کرد و کوفیان را نهیب مىزد که شما کسانى هستید که رضایت و خواستههاى دل خویش را بر رضاى الهى ترجیحدادهاید:
«لا افلح قوم آثروا مرضاة انفسهم على مرضاة الخالق؛ (23)
رستگار نخواهند شد قومى که رضایت خود را بر رضایت خداوند ترجیح دهند».
… هیچ یک از پیشامدهاى تلخ ظاهرى، خللى در ارادۀ مصمم حضرت در ادامه حرکت پدید نیاورد و با دلى راضى به پیشواز حوادث مىرفت. آن گاه که فرزدق ایشان را از اوضاع کوفه خبرداد در جواب فرمود:
«همواره کار دست خدا بوده و هست. اگر قضاى الهى بر چیزى نازل شود که دوست داریم و مىپسندیم، خدا را بر نعمتهایش سپاس مىگوییم اما اگر قضاى الهى میان ما و امیدمان فاصله انداخت، باز از کسى که نیتش حق و شیوهاش تقوا باشد دور نیست». (24)
این کلام امام(ع) در مدینه در وقت وداع با قبر جدش رسول خدا هم اعلام شد:
«اسئلک…ما اخترتَ مِن أمرى هذا ما هو لک رضى؛ خدایا! از تو درخواست دارم آنچه را مایة خشنودی توست، برایم برگزینی.»(25)
این خصلت حضرت در همراهانش نیز ظهور و بروز کامل داشت. حضرت زینب در مجلس ابن زیاد آن گاه که والى مغرور کوفه او را مورد طعن و خطاب قرار داد که:
«چگونه دیدى رفتارى را که خدا با برادرت نمود؟»فرمود:«ما رأیتُ الا جمیلاً؛ غیر از خوبى و جمال چیزى ندیدم». (26)
این برخورد از سر رضایت و عاشقانه، فضاى مجلس را علیه ابن زیاد دگرگون نمود و او را زمینگیر کرد.
وقتى انسان به عظمت صفات و اسمای الهى پى ببرد، بهت زده مىشود و در آن وادى، پاى عقل را چوبین دیده ، در حرارت تمنا و خیرگى تماشا به یکباره مىسوزد، پس طبعاً ارادهاى که در این آتش صیقلى مىشود، شکست ناپذیر است. نه رهبر عاشورا و نه هیچ یک از اهلبیت و اصحاب با آن همه صحنههاى دلخراش و فشارهاى سخت درونى و بیرونى از پاى در نیامدند و زبان اعتراض نگشودند. درک این حقیقت و این حالت ،درک مشکلى است، از آن جهت که عقل آدمى جز حیرت و شگفتى در این باره به چیزى نمىرسد و در مقابل حرکات اعجابآمیز سیدالشهدا زانوى تسلیم و عجز بر زمین مىزند. امام زینالعابدین در وصف این ویژگى در عمه خویش مىفرماید:
«در سفر اسارت از کوفه تا شام، بارها شاهد بودم که عمهام زینب غذاى خود را بین کودکان تقسیم مىنمود و خود از شدت گرسنگى و ضعف نماز شب را نشسته مىخواند ، در ایام سفر هیچگاه نماز شب او ترک نشد». (27)
————————————————————————————————–
پىنوشتها:
1. عرفان و حماسه، آیتاللَّه جوادى آملى، ص35، نشر رجاء، 1372، به نقل از نمط نهم اشارات و تنبیهات.
2. مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
3. همان، دعاى عرفه.
4. مقتل الحسین، مقرّم، ص261، بصیرتى، قم، 1394ق.
5. همان، ص304.
6. همان، ص306.
7. لهوف، ص166، 167.
8. جامع الاسرار و منبع الانوار، سید حیدر آملى، ص11 مقدمه، تهران، 1347. (همه مردم را در راه خشنودى تو ترک گفتم، و خانوادهام را رها کردم تا تو را بینم، اگر مرا قطعه قطعه کنى، باز هم دلم به سوى دیگرى مشتاق نخواهد شد.)
9. نفس المهموم، ص371.
10. سوره ذاریات، آیه 56.
11. بحارالانوار، مجلسى، ج44، ص196.
12. مقتل، ابومخنف، ص106.
13. همان، ص112.
14. الفتوح، ص53.
15. لهوف، ص165.
16. مقتل، ابومخنف، ص105.
17. مفاتیح الجنان، بخشى از دعاى امام حسین(ع) در روز عرفه.
18. بحارالانوار، ج 44، ص 297
19. کنوز السعادة و رموز الشهاده، تألیف علامه حاج میرزا محمد رفیع نظام العلماء، چاپ 1322 ه.ق، تبریز، ص 150 151.
20. بحار الانوار، ج45، ص 80
21. بقره(2) آیه 165
22. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 328.
23. مقتل الحسین، خوارزمى، ج1، ص239، بحارالانوار، ج44، ص383.
24. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص336.
25. همان، ص328.
26. بحارالانوار، ج45، ص116.
27. زینب کبرا، اسماعیل منصورى، نشر آیه، ص 38.