مهربانی مسلمان
شهر بغداد و اطراف آن را قحطی فرا گرفته بود.مردی یهودی که به ظاهر، شغلی نداشت و از قحطی و تنگ دستی رنج فراوان می برد، هرچه فکر کرد نتوانست برای فقر درمانی بیابد به فکرش رسید به سراغ آن عالم شیعی برود که می گویند مردی بزرگوار است و در علوم مختلف تخصّص دارد و سر آمد همه عالمان عصر است و به شاگردان به فراخور حال مبلغی جهت اداره زندگی می پردازد.روز بعد در مجلس درس سید مرتضی حاضر شد.تعدادی از شاگردان از حضور فرد یهودی شگفت زده شدند و گروهی ناراحت بودند و برخی نیز منتظر بودند تا ببینند هدفش از آمدن چیست؟ وقتی درس خاتمه یافت به حضور سید مرتضی رسید و با کمال خضوع از وی خواست که علم نجوم را برایش تدریس کند.
سید بارویی گشاده با او روبرو شد و تقاضایش را پذیرفت و دستور داد هر روز مبلغی به او بپردازند.آن مرد مدتی در درس شرکت کرد و زندگی خود را نیز از طریق همان دریافتی می گذراند.
او در مدتی اندک چنان تحت تأثیر عظمت و برخوردهای صحیح و مکتبی سید قرار گرفت که مسلمان شد.1
1. برگرفته از کتاب پیکار با منکر در سیره ابرار،تألیف حسن ابراهیم زاده و محمد عابدی، ص 16 ـ 15.