حسرت زندگی
#مینویسم_تا_از_نوشتن_نهراسم
ای بابا آخه این زندگی من دارم؟؟؟
این همه بد بختی هم مگه میشه آخه؟؟ قصد وام ،مستاجری ،مریضی وکلی مشکلات دیگه آخه خدایا چرا من ؟؟؟؟ کلافه شدم خدایا ببین فلانی ماشین داره ببین چقدر پول داره وکلی مثال زدم توذهنم برای خدا دروسط همین غر زدن ها توذهنم پدرم تلویزیون رو روشن کرد تا برنامه سمت خدا رو که برنامه مورد علاقه اش نگاه کنه من هم مشغول گوش کردن شدم آقای قرائتی بود درمورد مشکلات زندگی صحبت میکرد حدیث بسیار جالبی گفت گفت که بلاها ومشکلات برای کافر عذاب برای مومن کفاره گناه وبرای اولیای خدا ارتقاء درجه است کمی آرام شدم وپیامک یکی از دوستانم با این مضمون وقتی چترت خداست بگذار روزگار هر چه میخواهد ببارد
راستی مادرم از من خواست برای کسی که حسرت زندگیش را میخوردم دعا کنم چون سرطان داشت
واجب فراموش شده
هوادآفتابی بود طوری که رفتن به بیرون دل شیر میخواست ،برای کاری مجبور بودم بیرون بروم چادرم را پوشیدم وراهی شدم سوار اتوبوس که شدم کنار خانمی نشستم اوباتعجب به من نگاه میکرد من با خودم گفتم کجای کار کار من تعجب برانگیزبود.!!! در همین فکر بودم که دیدم با خود ش میگه این چادریا نمیپزن تو این گرما اوخودش بدون چادر وبا لباسی نازک وهفت قلم آرایش بیرون آمده بود گفتم بگذار کمی از غیرت امربه معروفی استفاده کنم ولی پشیمان شدم گفتم نکند به اوبربخورد وکلی دعوا راه بیافتد اما بعد از کمی فکر تصمیمم را گرفتم با خود گفتم مگر عیب است درراه دین سختی بکشم مگراز پیامبر بالاترم که خود را از سختی مبرا کنم
با لبخندی به او گفتم که بله درسته من بیشتر از تو گرممه ولی عوضش لبخند امام زمان عج وخدا رو دارم وبرای او کلی ازآیات وروایات گفتم
برعکس تصور من نه تنها دعوا راه نیفتاد بلکه اون خانم یکی از بهترین دوستان منه شده
گاهی دین خدا را به مردم با زبان خوش یاد آوری کنیم
امر به معروف واجب فراموش شده
به قلم خودم
#مینویسم_تا_از_نوشتن_نهراسم
امروزصبح که از خواب بیدار شدم حال چندان خوبی نداشتم ،انگارغصه های تمام عالم را رویم آوارکرده بودند ،با زمین وزمان دعوا داشتم ،رفتم سراغ وسایل کهنه ای که ته صندوقچه افتاده بود تا شاید یه خاطره خوب کمی از تلخکامی ام را بکاهد،درگشت وگذار بین گذشته یک لیوان شیشه ای کوچک وطلایی پیدا کردم که هدیه دستم بود روحم به آن دوران پرواز کرد چقد رخوشحال بودیم وبایک چیز کوچک خوشحال میشدیم وکلی ذوق میکردیم
باخود عهد کردم که کودک درونم رازنده نگه دارم تا شاد بمانم وشادزندگی کنم
شما چطور؟؟؟؟؟؟؟☺☺☺☺
فیس بوک
? فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و گوگل در چین فیلتر هستند و اصلاً مردم این کشور نبودن این سایتها رو احساس نمیکنند!
دولت چین هر از چندگاهی مانور فیلترینگ برگزار میکنه که آمادگیشو در برابر تهاجم مجازی آمریکاییها در سطح بالایی حفظ کنه!
? در ایران هم هر از گاهی روحانی و #فجج مانور ژست فیلترستیزی و افتخار به اشغال آیتی ایران توسط آمریکا برگزار میکنند و با سنگاندازی، جلو رشد نرمافزارهای داخلی را میگیرند و تلاش میکنند وابستگی مردم ایران به بدافزارهای آمریکایی را افزایش دهند!!!
✊ @jebheh
خدایا آقام کو
اقتدا به مهدی زهرا(عج) چه دلرباست
با صدای بلند میگم:
.
رفقا می دونید تسبیح خدا نتیجه ی دیدار خداست و نتیجه ای که از جان انسان سرچشمه میگیره.
این تسبیح سرایت میکند
به اولین چیزی که اثر خودشو نشون میده چیه؟
مگه بقیةالله الاعظم(عج) وجه الله نیست؟
عین الله نیست؟
اذن الله نیست؟
زیارت #مهدی_فاطمه(عج) مایه ی #آرامش_قلب مؤمنین است .
این #زیارت چه ضرورتی داره؟ همان ضرورتی که #تسبیح داره.
یک دفعه ای کارت به جایی میرسه که باید چی بشه؟ آقا بیاد تا ظلم نشه؟ نه.
برای این بیاد که آقا رو ببینیم، وجه الله الاعظم! وجه الله.
وجه الله یعنی چی ؟ مگه تو قرار نبود خدا رو ببینی
که بگی به به! سبحان الله. خدارو که نمیشه دید.
برای دیدن خدا چی دل انسان رو تسکین میده؟
حرفای نشنیدنی بگیم.وجه الله!
اونوقت یک دفعه طرف احساس ضرورت میکنه آقاشو ببینه.
احساس ضرورت میکنه آقاشو ببینه، هرکی ازش میپرسه
حالا چرا میخوای آقاتو ببینی؟ خب هست دیگه برو کارتو بکن.
هرکی بهش اینو بگه اون نمی فهمه
من برای چی باید آقامو ببینم؟ میخواد بگه به به !#رزقشه!#حقشه!
من اگه آقامو دوست دارم من حقمه!
من سرجای خودم هستم تو اگه هرچی رو دوست داری بهش نرسیدی خودتو به لجن کشیدی نباید بهت بدن ولی
من اگه آقامو دوست دارم باید بهم بدن. .
میگم: خدایا نَشْکُو إِلَیک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا
خدایا آقام کو؟
با صدای بلند میگم
#من_شکایت_دارم آقام کو؟
من حقمه.
من وقتی که میگم خدایا مهدی فاطمه کجاست ؛ ملائکه همه سراشونو میندازن پایین،
آروم به خدا نگاه میکنن
یعنی ببین خدا جواب نداری بدی. راست میگه!
ما که ندیدیم شنیدیم،
شنیدیم اگر کسی واقعا روحش به این بلندی برسه که
برا چی زنده است؟
روزیش اینه که آقاشو ببینه
اصلا نمی تونه نبینه
سر هفته آقاشو زیارت میکنه
آقا دستشو میگیره
می فرماید:چطوری عزیز من!
.
#دلم_هوای_تو_کرده_بگو_چه_چاره_کنم
#مهدی_جان_بیا عصر_ظهور
استاد پناهیان
@man_montazeram