نقش زیارت نامه، در افشای ستم ظالمان
نقش زیارت نامه، در افشای ستم ظالمان
بنده با جمعی آفریقا رفتم. در سیرالئون درست میگویم؟ همین که اینها میگویند… آنجا رفتم و دیدم آخوندهای آفریقا را دعوت کردند و اینها همه حقوق بگیر سعودی هستند. گفتم: به شرطی که از سعودی حرف نزنید. چون فهمیده بودند ما خواستیم جنایات سعودی را بگوییم. اینها هم گفتند: شما فردا سخنرانی داری ولی حق نداری در مورد سعودی صحبت کنی. اصلاً آمدیم که صحبت کنیم. یک کسی حسینیه ساخته بود که روضه بخواند. محرم که شد نوشت به مناسبت ایام سوگواری تعطیل است. گفت: حسینیه برای سوگواری بود. حسینیه ساختم برای سوگواری، کار به مناسبت و فرا رسیدن ایام محرم ندارم. حسینیه تعطیل است یعنی چه؟ آنجا باز خدا یک چیزی به ذهن من انداخت، که یک عکس سبز از گنبد خضراء پیغمبر است، یک عکس بزرگ داشتیم به یک نفر گفتیم: تو این عکس را بردار، بالای سر من مثل تابلو نگه دار. من پشتم را به سمینار و رویم را به گنبد میکنم. زیارت نامه میخوانم. نشستم یک زیارتنامه جعلی جعل کردم.
چون زیارتنامه لازم نیست همانهایی که گفتند بگوییم. شما میتوانی جعل کنی. فقط باید حرفهایت درست باشد. زیارتنامه خلاصهاش این بود. السلام علیک یا رسول الله! یا رسول الله در قرآن چه گفتی و ما چه شدیم؟ در قرآن گفتی: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون» (بقره/279) نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم برو. بلند شو ببین امت تو چطور ظلم میکنند و یک جایی مظلوم و یک جایی ظالم هستند.
در قرآن گفتی: «فَاسْتَوى عَلى سُوقِه» (فتح/29) روی پای خودتان بایستید. بلند شو ببین روی پای خودمان که هیچ، سنگهای مسجدت هم از خارج میآید. در قرآن گفتی: «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه» (انفال/60) دشمن خدا را بترسانید. آمریکا و اسرائیل باید از شما بترسند. نمیترسانیم که هیچ، حتی از دشمن خدا میترسیم. در قرآن گفتی، در قرآن گفتی این، ما این هستیم. تمام حرکات سعودی را ما در لابه لای السلام علیک یا رسول الله، تو در قرآن این را گفتی، آقا جلسه به یک جلسه تحول و گریه تبدیل شد. بعد همینها آمدند مرا بغل کردند، رو بوسی کردند و ما نباید اگر یک چیزی کم شد، دنبال راه چاره بگردیم. هر دردی هست، دوایش هم هست. هر دردی هست دوایش را هم خدا آفریده است. قرآن میگوید: اگر یوسف میخواهید، «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِد» (یوسف/67) از یک در نروید. حضرت یعقوب به برادرهای یوسف گفت: اگر یوسف را میخواهید، «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِد» از یک در نروید. از درهای مختلف بروید. از درهای مختلف بروید راههای مختلف باز میشود. یکی از راهها همین استفاده از تلویزیون است.
تلویزیون عیب ندارد سرگرم باشد، ولی در سرگرمها هم میشود حرفهای حکیمانه زد. ما اگر میخواهیم بخندانیم میشود خندههای ما حکیمانه باشد. آرزوی من از قدیم این بوده، نه از قدیم، یک چند سالی است که ما یک سایت خنده داشته باشیم. منتهی نه خندههای مصنوعی، خندههای طبیعی و واقعی، اینقدر مردم هم سوژههای زیادی و خاطرات دارند. به هر حال این طرح دکتر بهشتی طرحی بود که چهل جلسه در تهران راه بیاندازد. قالبش هم صله رحم است. خانه پدربزرگ و دایی میرویم. خانه عمو میرویم. ولی آن دایی و عمو بعد از پذیرایی حرفهایی که گرفته بود نقل میکند. این طرحهای مختلفی است. شما نگاه کنید از یک شیر چقدر فرآورده درست میکنند؟ ماست و اسفناج، ماست و لبو، ماست و خیار، ماست و نعناع، ماست و بادمجان،انواع رقم چیزهای مختلفی درست میکنند و تنوعش را زیاد میکنند. قرآن میگوید: از یک در وارد نشوید. از هر دری میشود وارد شد.
امام سجاد چه کرد؟ از در بردهداری، وقتی نماز جمعه ندارد، حوزه علمیه ندارد، برده خریدن آزاد بود. برده میخرید و در خانه کار میکرد، امتحان هوش، چه شبی آزاد میکرد؟ شب عید فطر! این یک طرح.